در این مطلب قصد داریم از سری آموزش ها و تکنیک های ترجمه متون انگلیسی، قسمت های دهم و یازدهم و دوازدهم آموزش ترجمه متون انگلیسی را برای شما عزیزان منتشر کنیم.
قسمت سیزدهم:
Intensifiers (قیود تشدید):
بسیار (خیلی)much , very , so , quite , pretty , far + adj / adv
بیش از حد، بسیارtoo + adj / adv
این چای داغ است This tea is hot
این چای برای نوشیدن بیش از حد داغ است This tea is too hot to drink
این اقیانوس بسیار عمیق است This ocean is far / pretty deep
این اقیانوس برای اکتشاف بیش از حد عمیق است This ocean is too deep to explore
نکته: گاهی اوقات این قیود یکدیگر را نیز تشدید می کنند. هر گاه پس از too قید تشدید بیاید به معنی بسیار است نه بیش از حد.
این اقیانوس بسیار بسیار عمیق است This ocean is too much deep
این اقیانوس برای اکتشاف بیش از حد عمیق است This ocean is much too deep to discovery
* چون از بیش از حد بیشتر نداریم اینگونه ترجمه می شود.
بیش از حد < —- much too adj / adv to v
بسیار بسیار < —- too much adj / adv
* بعد از too much امکان ظهور to+v وجود ندارد چون دیگر معنای بیشتر ندارد. ترکیب هایی که به معنی بیش از حد است با to v می آید و معنی را منفی می کند.
این چای برای نوشیدن بیش از حد داغ است (قابل نوشیدن نیست) This tea is too hot to drink
این چای بسیار بسیار داغ است This tea is too much hot
این چای برای نوشیدن بیش از حد داغ است This tea is much too hot to drink
– rather و fairly قید تشدید نیستند و صفت را توصیف می کنند. ترجمه آنها “نسبتاً” است. مثلاً fairly slowly و rather slowly نسبتاً آهسته ترجمه می شوند
قسمت چهاردهم:
the very:
– the very اگر قبل از اسم بیاید نه قید تشدید است و نه کمیت نما، بلکه صفت اشاره است و “همان” ترجمه می شود.
همان کتاب ها the very books
همان ماژیک the very marker
اینها همان کتابهایی هستند که دیروز به من دادی These are the very books you gave me yesterday
این همان ماژیکی است که دیروز خریدم This is the very marker I bought it yesterday
نکته: چون the very کمیت نما نیست و صفت اشاره است برای اسم آن محدودیت نداریم.
همان روغن the very oil
نکته: the در the very سمبلیک است و می تواند با my, …, this, that, … ,such جایگزین شود.
همین کتاب ها these very books
همان مرد that very man
همین چشمهایم my very eyes
من تو را با همین چشمهایم دیدیم I saw you with my very eyes
جلوی همین چشمهایم داشت دروغ می گفت She was lying before my very eyes
نکته: اگر the very مرجع نداشته باشد ترجمه آن “خاص”، “ویژه” و “معین” است.
مشکل خاص the very problem
نکته: very هرگز کمیت نما نبوده و نمی تواند بعنوان کمیت نما قبل از اسم بیاید
این جمله نادرست است
نکته: وقتی پس از very صفت یا قید ظاهر شود معنی بسیار می دهد.
این غذا بسیار لذیذ است This food is very delicious
قسمت پانزدهم:
the most – most:
– اگر most به تنهایی بیاید و قبل از آن the نباشد ابهام ندارد. در این صورت کمیت نما و به معنای “اکثر” است.
اکثر دختران زیبا در رستوران x غذا می خورند Most beautiful girls eat at x restaurant
ا- the most یا قید عالی ساز و ترجمه اش “صفت+ترین” است، یا کمیت نما و به معنای “بیشترین” است. در صورتی که صفت پس از آن تک هجایی باشد صرفاً کمیت نما است و چنانچه اسم پس از آن قابل شمارش مفرد باشد فقط قید تفضیلی ساز است. در بقیه موارد ابهام دارد و باید با توجه به متن مشخص کرد که کمیت نما یا قید تفضیلی ساز است.
اکثر دختران زیبا most beautiful girls
the most beautiful girls
زیباترین دختران (most: adv)
بیشترین دختران زیبا (most: M1)
اکثر قواعد مهم most important rules
the most important rules
مهم ترین قواعد (most: adv)
بیشترین قواعد مهم (most: M1)
اکثر رویدادهای عجیب most strange events
the most strange events
بیشترین رویدادهای عجیب (most: M1)
*strange تک هجایی است و برای عالی و تفضیلی کردن آن از more و most استفاده نمی شود و با est و er تفصیلی می شود. بنابراین the most در اینجا قید تفضیلی ساز نیست و فقط کمیت نما است.
the most difficult exercise
سخت ترین تمرین (most: adv)
اکثر خطوط راست most straight lines
the most straight lines
بیشترین خطوط راست (most: M1)
اکثر رنگ های روشن most bright colors
the most bright colors
بیشترین رنگ های روشن (most: M1)
اکثر فرایندهای کاربردی most practical processes
the most practical processes
کاربردی ترین فرایندها (most: adv)
بیشترین فرایندهای کاربردی (most: M1)
the most purified gold
خالص ترین طلا (most: adv)
بیشترین طلای خالص (most: M1)
the most contaminated water
آلوده ترین آب (most: adv)
بیشترین آب آلوده (most: M1)
the most hot drinks
داغ ترین نوشیدنی (most: adv)
بیشترین نوشیدنی های داغ (most: M1)
the most shallow rivers
کم عمق ترین رودخانه (most: adv)
بیشترین رودخانه های کم عمق (most: M1)
جدول the most – most
نکته: most of the کمیت نما و به معنی “بخش اعظم” / “اکثر” است و محدودیت اسم نیز ندارد.
اکثر کتاب most of the book
اکثر کتاب ها most of the books
بخش اعظم شکر most of the sugar
بخش اعظم آب most of the water
fewer:ا
-ا fewer هیچ گاه ابهام ندارد، همیشه کمیت نما است و “تعداد کمتری” ترجمه می شود.
تعداد کمتری کتاب انگلیسی fewer English book
تعداد کمتری تمرین آسان fewer easy exercise
تعداد کمتری قاعده مهم fewer important rules
تعداد کمتری خط راست fewer straight lines
تعداد کمتری مسئله پیچیده fewer complicated problem
قسمت شانزدهم:
a lot of, lots of, plenty of:
– این سه کمیت نما تنها با اسم قابل شمارش جمع (فعل جمع) و غیر قابل شمارش (فعل مفرد) می آیند و ترجمه آنها “مقدار زیادی” و “تعداد زیادی” است.
تعداد زیادی کتاب … A lot of books are
مقدار زیادی آب … A lot of water is
the entire, the whole, all the:
– این سه کمیت نما محدودیت اسم ندارند و به معنی “همه ی”، “تمامِ” و “کلِ” هستند.
همه ی/ تمام/ کل کتاب … The entire book is
همه ی/ تمام/ کل کتاب ها … The whole books are
همه ی/ تمام/ کل آب … All the water is
a great (good) deal of:
– اa great deal of فقط با اسم غیر قابل شمارش (فعل مفرد) می آید و به معنای “مقدار زیادی (از)” است.
مقدار زیادی شکر a great deal of sugar
** a great deal of books اشتباه است زیرا این کمیت نما هیچ گاه با اسم قابل شمارش نمی آید.
a large amount(s) of:
– این کمیت نما نیز فقط با اسم غیر قابل شمارش (فعل مفرد) می آید و به معنای “مقدار زیادی (از)” است.
مقدار زیادی آب/ روغن … A large amount of water/ oil is
*ترجمه large amounts of “مقادیر زیادی” است.
مقادیر زیادی از غذا … Large amounts of food is
* a small amount of به معنی “مقدار کمی” است و ترجمه small amounts of “مقادیر کمی” است.
مقدار کمی از روغن … A small amount of oil is
* هر کلمه دیگری به جای large باشد (مانند great/ good/ surprising/ considerable/ overwhelming/ terrible) باز هم همین معانی را می دهد.
** a large amount of classes اشتباه است زیرا این کمیت نما هیچ گاه با اسم قابل شمارش نمی آید.
منبع: سرای عالی ترجمه