مرکز ترجمه گهر
  • ورود / ثبت نام
  • صفحه اصلی
  • ثبت سفارش
  • لیست قیمت ترجمه
  • تماس با ما
  • درباره ما
  • خدمات ما
    • ترجمه متون تخصصی
    • ترجمه تجاری و اداری
    • ترجمه متون تخصصی ویژه
    • ترجمه دانشگاهی
    • ترجمه رزومه
    • ترجمه کتاب
    • ترجمه فوری
  • راهنما
    • پذیرش نمایندگی
    • راهنمای ارسال سفارش
    • راهنمای پرداخت هزینه
  • سوالات متداول

اصطلاحات حسابداری و ریاضی و آمار (۵۷)

اصطلاحات تخصصیمارس 21, 2018saeid

اصطلاحات حسابداری و ریاضی و آمار (57)

 
15 gon  ضلعی 15
a رقم 10 در مبنای شانزده، اولین حرف الفبای انگلیسی
a cross b a ضربدر b
a first degree vertex یک رأس درجه یک
a fortiori به طریق اولی
a.m. بعد از نیمه شب، قبل از ظهر، صبح
A module قطعه، مدول
a posteriori پسین، پس از تجربه، بعدی، از قبل
a posteriori probability احتمال پسین
a posteriori proposition قضیه بعدی
a precedes b a  قبل از b است
a priori پیشین، مقدم بر تجربه، از پیش، از راه قیاس
a priori distribution توزیع پیشین
a priori estimate برآورد پیشین
a priori probability احتمال پیشین
a priori proposition قضیه پیشین، قضیه قبلی
a.s.n. curve منحنی میانگین تعداد نمونه
a succeeds b a بعد از b است
a variety of نوعی، نسخه ای، تغییری
a variety of other نسخه دیگری، انواع دیگری، انواع مختلف دیگری
ab initio از ابتدا، از آغاز
abac آباک
abacus چرتکه
abatement کاهش، تنزل، رفع، تخفیف
abbreviate مختصر کردن، خلاصه کردن، علامت اختصار به کار بردن
abbreviation مخفف، اختصار، مختصر، تلخیص
abel continuity theorem قضیه پیوستگی آبل
Abel inequality نابرابری آبل
abel integral equation معادله انتگرال آبل
abel limit theorem قضیه حد آبل
abel partial summation formula فرمول جمع جزئی آبل
abel problem مسأله آبل
abel summability مجموع پذیری آبل
Abel theorem قضیه آبل
abel’s identity اتحاد آبل
abel’s inequality نامساوی آبل، نابرابری آبل
abel’s method of summation روش جمع زنی آبل
abel’s problem مسأله آبل
abel’s test آزمون آبل
abel’s test for convergence of series آزمون آبل در مورد همگرایی سری ها
abel’s theorem قضیه آبل
abel’s theorem on power series قضیه آبل در مورد سری های توانی
abelian آبلی
abelian category دسته آبلی، رسته آبلی
abelian differential دیفرانسیل آّبلی
abelian equation معادله آبلی
abelian extension توسیع آبلی
abelian free group گروه آزاد آبلین
abelian function تابع آبلی
abelian group گروه جابجایی، گروه آبلین، گروه آبلی، گروه تعویض پذیر
abelian ideal ایده آل آبلی
abelian integral انتگرال آبلی
abelian lie algebra جبر لی آبلی
abelian lie group گروه لی آبلی، گروه لی تعویض پذیر
abelian p group p-گروه آبلی
abelian projection operator عملگر تصویر آبلی
abelian ring حلقه آبلی
abelian subvariety زیرچندگونای آبلی
abelian sum مجموع آبلی
abelian surface رویه آبلی
abelian theorem قضیه آبلی
Abelian theorems قضیه های آبلی
abelian variety چندگونای آبلی
aberration انحراف، عدم انطباق کانونی، ابیراهی
ability توانائی، قابلیت
ability to pay theory نظریه توانایی پرداخت
abnormal غیر عادی، ناهنجار، نابهنجار
abnormal curve خم نا نرمال
abnormal spoilage ضایعات غیر عادی
abort ناتمام ماندن، لغو کردن
about حول، در حول، در حدود، پیرامون
above از بالا
above bounded set مجموعه از بالا کراندار
above mentioned مذکور
abrasion ساییدگی، سایش، خراشیدگی
abrasive سایشی، ساینده، خراشنده، ماده ساینده
abrasive cleaning تمیزکاری سایشی
abridge خلاصه کردن، کوتاه کردن، مختصر کردن
abridged مختصر
abridgement خلاصه، اختصار
abruptly ناگهان
abscissa طول، خفت، مختص طول، طول نقطه (در دستگاه مختصات(
absent حذف کردن
absolute مطلق
absolute complement متمم مطلق
absolute constant ثابت مطلق
absolute continuity پیوستگی مطلق
absolute convergence تقارب مطلق، همگرایی مطلق، خطای مطلق
absolute convergence series سری همگرای مطلق، سلسله تقارب مطلق
absolute cumulative frequency فراوانی جمعی مطلق
absolute curvature خمیدگی مطلق
absolute derivation مشتق گیری مطلق
absolute deviation انحراف مطلق
absolute differentiation مشتق گیری مطلق، مشتق یابی مطلق
absolute dispersion پراکندگی مطلق
absolute error خطای مطلق
absolute error of an approximation خطای مطلق یک تقریب
absolute extremum فرینه مطلق، اکسترمم مطلق
absolute frequency فراوانی مطلق، بسامد مطلق
absolute frequency of event فراوانی مطلق حادثه، فراوانی مطلق پیشامد
absolute geometry هندسه مطلق
absolute inequality نامساوی مطلق، نابرابری مطلق
absolute maximum ماکزیمم مطلق، بیشینه مطلق
absolute maximum modulus principle اصل کالبد ماکزیمم مطلق
absolute minimum می نیمم مطلق، کمینه مطلق
absolute moment گشتاور مطلق
absolute norm نرم مطلق
absolute number عدد مطلق
absolute numbers اعداد مطلق
absolute retract درون بَر مطلق
absolute stability پایداری مطلق
absolute term متغیر / عامل ثابت
constant term متغیر / عامل ثابت
absolute term in an expression جمله ثابت در یک عبارت
absolute term of a polynomial جمله ثابت ِ یک چندجمله ای، جمله ثابت چندجمله ای
absolute value قدر مطلق
Modulus قدر مطلق
absolute value function تابع قدر مطلق
absolute value of a complex number مطلق عدد مختلط، مدول یک عدد مختلط، قدرمطلق یک عدد مختلط، اندازه یک عدد مختلط
absolute value of a real number قدرمطلق یک عدد حقیقی
absolute value of a sequence قدرمطلق یک دنباله
absolute value of a vector قدرمطلق یک بردار
absolute velocity تندی مطلق، سرعت مطلق
absolute zero صفر مطلق، ریشه مطلق
absolutely به طول مطلق، مطلق، مطلقا
absolutely closed space فضای مطلقا بسته
absolutely continuous پیوسته مطلق
absolutely continuous function تابع مطلقا پیوسته
absolutely continuous spectrum طیف مطلقا پیوسته
absolutely convergent به طور مطلق همگرا، همگرای مطلق، مطلقا متقارب، متقارب مطلق، همگرا به طور مطلق
absolutely convergent double series سری دوگانه همگرای مطلق، سری دوگانه مطلقا همگرا
absolutely convergent power series سری توانی مطلقا همگرا
absolutely convergent series سری به طور مطلق همگرا
absolutely convex set مجموعه مطلقا محدب
absolutely irreducible character مشخصه مطلقا تحویل ناپذیر
absolutely irreducible representation نمایش مطلقا تحویل ناپذیر
absolutely minimal model مدل مطلقا مینیمال
absolutely series سریهای مطلق
absolutely unbiased estimator برآورد کننده مطلقا نااریب
absorbency جاذبیت
absorbent جاذب
absorbent element عنصر جذب کننده
absorbing جاذب
absorbing barrier سد جاذب
absorbing boundary مرز جاذب
absorptance ضریب جذب
absorption جذب، جذب شدن
absorption coefficient ضریب جذب
absorption costing هزینه یابی جذبی
absorption law قانون جذب
absorption of light جذب نور
absorption probability احتمال جذب
absorption rule قانون جذب
absorption law قانون جذب
abstract مجرد، انتزاعی، مطلق، غیر محسوس، غیر مجسم، برآهیخته، آهنجیده
abstract algebra جبر مجرد
abstract element عنصر مجرد
abstract group گروه مجرد
abstract integral انتگرال مجرد
abstract L space L  فضای مجرد
abstract Lp space Lp  فضای مجرد
abstract m space m – فضای مجرد
abstract mathematics ریاضیات محض، ریاضی مجرد، ریاضیات مجرد، ریاضی آهنجیده
abstract number عدد انتزاعی، عدد غیر محسوس، عدد مجرد، عدد مطلق
abstract riemann surface رویه ریمان مجرد
abstract set مجموعه مجرد
abstract space فضای مجرد
abstract system دستگاه مجرد
abstract variety چندگونای مجرد
abstract word کلمه مجرد
abstraction تجرید
abstractness تجرید
absurd باطل، ممتنع
absurd hypothesis فرض خلف
absurd relation نسبت پوچ، رابطه ممتنع، نسبت ممتنع، رابطه مزخرف
absurd statement حکم باطل
absurdant فراوان، بسیار، اضافی، زاید
absurdant number عدد زائد
absurdity پوچی، بیهودگی، مزخرف بودن، مزخرف
abundant number عدد زائد
accelerate تسریع کردن، تند شدن، شتاباندن، شتاب دادن، شتاب گرفتن
accelerated تند شونده، شتابی، مسرعه، شتاب دار
accelerated convergence همگرایی تسریع یافته
accelerated motion حرکت تند شونده، حرکت شتابدار، حرکت مسرعه
accelerated particle ذره شتاب دار
accelerating field میدان شتاب دهنده
accelerating vector بردار شتابان
acceleration شتاب
acceleration depreciation استهلاک تسریعی
acceleration of gravity شتاب ثقل
acceleration vector بردار شتاب
accelerator شتاب دهنده
accept قبول کردن، قبولی، پذیرش
acceptability constant ضریب قابلیت پذیرش
acceptable process level سطح فرایند قابل قبول
acceptable quality level سطح کیفیت قابل پذیرش، سطح کیفیت مورد قبول، سطح کیفیت قابل قبول
acceptance تصویب، قبول، قبولی، پذیرش، دریافت
acceptance criteria معیار پذیرش
acceptance inspection بازرسی برای پذیرش
acceptance number عدد پذیرش، عدد قبولی، تعداد قابل قبول
acceptance priority rule قاعده اولویت پذیرش
acceptance region ناحیه پذیرش، ناحیه مورد قبول، ناحیه قبول
acceptance sampling نمونه برداری پذیرشی، نمونه گیری رد یا قبول، نمونه گیری برای پذیرش، نمونه گیری معتبر، نمونه گیری پذیرفتنی
acceptance test آزمون پذیرش
acceptation پذیرش
accepting پذیرفته شدن، پذیرفتنی، قابل قبول
accepting state حالت قبول شده
acceptor پذیرنده
access دسترس، دستیابی، ورود، کمکی، دخول
access time زمان دسترسی، زمان دستیابی
accessible قابل دسترسی
accessible boundary point نقطه مرزی دست یافتنی
accessible services خدمات بارگیری و تخلیه بار، خدمات ضمنی، خدمات معین
accessible states وضعیت های قابل دسترسی
accessorial services خدمات براگیری و تخلیه بار، خدمات ضمنی، خدمات معین
accessory همدست، فرعی، جانبی
accessory parameter پارامتر فرعی، پارامتر مازاد
accident تصادف، واقعه، حادثه، پیشامد
accident frequency rate نرخ فراوانی تصادف
accident insurance بیمه حوادث
accidental تصادفی، اتفاقی، غیر مترقبه
accommodate وفق دادن، جا دادن، تطبیق کردن، اصلاح کردن
accommodation همسازی، تطابق، جادادن، تسهیلات، مساعده، وام
accompanied by همراه با
accompanying همراه
accord تطبیق دادن، مطابقت دادن
accordance مطابقت
accordant مطابق
according as با توجه به، برحسب این که، هرگاه، اگر، که معادل است با
according to برحسب، بر طبق، طبق، با توجه به، به موجب، به قول، مطابق، به عقیده ی
accordingly بر اساس آن، متناسب با آن، بنابراین
account حساب، صورت حساب، گزارش، مشتری، شرح، مسئول بودن
account balance مانده حساب
account book دفترچه حساب
account turn over محاسبه برگشت سرمایه
accountability حسابرسی، حسابدهی، پاسخگویی، ذیحسابی، مسئولیت، جوابگویی
accountable قابل توضیح، مسئول
accountancy حسابداری
accountant حسابدار
accounting حساب، محاسبه، حسابداری، اصول حسابداری، بررسی اصل و فرع
accounting cycle دوره حسابداری، دوره عمل حسابداری
accounting management مدیریت حسابداری
accounting period دوره محاسباتی، دوره حسابداری، دوره عمل حسابداری
accounting price قیمت محاسباتی، قیمت حسابداری
accounting rate of interest نرخ بهره حسابداری، نرخ بهره محاسباتی
accounts payable حساب بستانکاران، حساب های قابل پرداخت، حساب پرداختنی، حساب های پرداختنی، حساب های بستانکاران
accounts receivable حساب بدهکاران، بدهکاران، حساب های دریافتنی
accredite به رسمیت شناختن، معتبر ساختن
accretive operator عملگر افزاینده
accroissement افزایش
accros افقی
accruals accounts حساب های معوق
accrue حاصل شدن، افزوده شدن، تعلق گرفتن، منتج گردیدن، فراهم شدن
accumulate جمع کردن، جمع شدن، انباشتن
accumulate depreciation ذخیره استهلاک، استهلاک جمع شده
accumulated مجتمع
accumulated error خطای مجتمع، خطای انباشته، خطای جمع شدگی
accumulation انباشتگی
accumulation factor ضریب انباشتگی، ضریب تجمع
accumulation point نقطه تجمع، نقطه انباشتگی، نقطه حدی، نقطه اجتماع
accumulative error خطای جمع شونده
cumulative error خطای جمع شونده، خطای جمعی
accumulator مخزن
accunulate انباشتن، تجمع
accuracy دقت، درستی، صحت
accuracy to n decimal places دقت تا n رقم اعشار
accurate درست، دقیق، تحقیقی، صحیح
accurate control بازبینی دقیق، کنترل درست
accurate to با تقریب
accurately با دقت
ace تک خال، آس
achieve انجام دادن، رسیدن، موفق شدن
achievement test آزمون کامیابی، آزمون موفقیت، آزمون توفیق
acicular bainite بینیت سوزنی شکل
acisular ferrite فریت سوزنی شکل
ackermann function تابع آکرمان
acnode نقطه مزدوج، نقطه مجزا، نقطه منفرد، نقطه تنها
acoustic صوتی، مربوط به صدا
acoustic memory حافظه صوتی
acoustical صوتی
acoustics صدا شناسی، علم الاصوات
acquire به دست آوردن
acquit انجام دادن، ادا کردن
acquitance مفاصه حساب، برائت نامه
acre آکر، در حدود 4047 متر مربع، جریب فرنگی
across از وسط، از روی، از میان، سرتاسر، بر روی
act انجام دادن، عمل کردن، اثر کردن
act on وارد شدن، اثر کردن
actible repair time زمان فعال تعمیراتی
action اثر، عمل، فعالیت، واکنش، کنش، اقدام، انجام
action at a distance اثرات از راه دور، عمل از فاصله دور
action integral انتگرال کنش
action lines خطوط عمل
action of a group عمل یک گروه، کنش یک گروه
action principle اصل کنش
action space فضای عمل
action variable متغیر کنش
activator راه انداز، فعال کننده، حساب گر، فعال ساز
active فعال، موثر، بهره بردار، جاری، تنزیل بردار، کاری، کارگر، کنشی، ربح دار، دایر
active binding tight constraint محدودیت فعال-مار-تنگ
active constraint binding tight محدودیت فعال-مار-تنگ
active element عنصر فعال
active power توان مؤثر
active state حالت فعال
activity کار، عمل، فعالیت، تأثیر
activity analysis تحلیل فعالیت
activity dummy فعالیت مجازی
activity free slack فرصت آزاد-فعالیت
activity level سطح فعالیت
activity sampling نمونه برداری از کار
activity total slack فرصت کل فعالیت
actual cost قیمت تمام شده واقعی، هزینه واقعی
actual policy سیاست واقعی
actual value ارزش واقعی، مقدار واقعی، مقدار حقیقی، ارزش حقیقی
actually در حقیقت، واقعا، بالفعل، واقعیت، فعلیت
actuarial آماری، تعیین شدن توسط آمار
actuary آمارگیر، کارشناس، کارشناس بیمه، آمارگری، آمارگر
actuate به راه انداخت، راه انداختن، به کار انداختن
actuator کارانداز، راه انداز، به کار اندازنده، محرک
acute تند، حاده، حادالزاویه
acute angle زاویه حاده
acute angled حادهالزاویه، زاویه حاده
acute angled triangle مثلث حاده
acute triangle مثلث حاده
acuteness تندی، شدت، حدت
acyclic غیر حلقوی، نادوری، زنجیری، بدون دور، نادور، غیر دوری
acyclic graph گراف بی دور
acyclical غیر دوری، غیر دوره ای
ad absurdum برهان خلف
ad absurdum statement قیاس خلف، برهان خلف، گزاره خلف
ad infinitum تا بینهایت، به همین ترتیب تا آخر، به سمت بینهایت
ad valorem duty حقوق گمرکی بر اساس ارزش کالا
Adams Bashforth method روش آدمز بشفرت
adams moulton method روش آدمز-مولتن
adapt سازش کردن، توافق کردن، تطبیق دادن
adaptability قابلیت انطباق، وفق پذیری، تطبیق پذیری
adaptation انطباق، سازش، سازگاری، توافق، تناسب
adaptive control کنترل تطبیقی، کنترل وفقی
adaptive method روش تطبیقی
add جمع کردن، اضافه کردن، افزودن
add based histogram نمودار پله ای پایه افزوده
add up جمع کردن
added اضافی، اضافه شده
addend عدد افزوده، افزودنی، مضاف، جمعوند
addendum افزوده، قسمت بالایی دندانه، اضافه، ضمیمه
addendum circle دایره سردنده، دایره سردندانه
adder جمع کننده، افزاینده
adder subtractor مدار جمع و تفریق کننده
addibility قابلیت جمع، جمع پذیری
addible افزودنی، قابل جمع زدن
adding افزون
adding machine ماشین، جمع زنی، ماشین حساب
addition جمع
addition axioms اصول موضوع جمع
addition function تابع جمع
addition law قانون جمع
addition of figures جمع ارقام
addition of matrices جمع ماتریس ها
addition of two polynomial functions جمخع دو تابع چندجمله ای
addition of vectors جمع بردارها
addition principle قضیه جمع احتمالات، اصل جمع
addition property of equalities خاصیت جمع تساوی ها، خاصیت جمع برابری ها
addition property of inequalities خاصیت جمع نامساوی ها، خاصیت جمع نابرابری ها
addition sign علامت جمع
addition system دستگاه (عدد نویسی) جمعی
addition table جدول جمع
additional اضافی، افزوده، تکمیلی، افزایشی، بیشتر
additive جمعپذیر
additive category دسته جمعی، رسته جمعی
additive constant مقدار ثابت افزودنی
additive function تابع اضافی، تابع جمع پذیر، تابع جمعی
additive functional تابعک جمعی
additive functor تابعگون جمعی
additive group گروه جمعی
additive group of rational numbers گروه جمعی اعداد گویا
additive identity عضو خنثی در جمع، عضو همانی جمع
additive interval function تابع بازه ای جمعی
additive inverse معکوس جمعی، عنصر متقارن، قرینه، عکس جمعی، وارون جمعی، قرینه جمعی، عضو معکوس در جمع
additive inverse element عنصر وارون جمعی
additive law قانون جمعی
additive model مدل جمع پذیر
additive nature خصوصیت جمعی، ماهیت جمعی
additive notation نماد جمعی
additive number theory نظریه جمعی اعداد
additive property خاصیت جمع پذیری
additive set function تابع مجموعه ای جمعی
additive structure ساختار جمعی
additive subgroup زیرگروه جمعپذیر
additive valuation ارزه جمعی
additively جمعی
additives افزودنی، ماده بهساز، مواد افزودنی، افزایه
additivity خاصیت جمعی، خاصیت جمع پذیری، ویژگی جمع پذیری، جمع پذیری، ویژگی جمعی
additivity assumption فرض جمع پذیری
additivity of lebesgue measure جمعی بودن اندازه لبگ
addressee مخاطب، گیرنده نامه
adequach کفایت
adequate کافی، مناسب، مساوی ساختن، متساوی بودن
adequate sample نمونه کافی
adequately به قدر کافی
adhere چسبیدن، متصل بودن، دوسیدن
adherence چسبیدگی، چسبندگی، دوسیدگی
adherent چسبیده
adherent point نقطه چسبیده
adhesion چسبیدگی، نیروی جاذبه، نیروی ربایش، چسبندگی
adhesive bounding الحاق چسبی، چسباندن، اتصال چسبی
adhesive joining اتصال چسبی
adiabatic بی دررو
adiabatic approximation تقریب بی در رو
adiabatic curve خم بی در رو
adiabatic curves آدیاباتیک، منحنی های بی در رو
adiabatic expansion انبساط بی دررو
adinfinitum به همین ترتیب تا آخر، بینهایت، الی آخر، به سمت بی نهایت
adjacence مجاورت، نزدیکی، همسایگی
adjacency همجواری، مجاورت، همسایگی
adjacency list لیست مجاور
adjacency matrix ماتریس مجاورت
adjacency structure ساختار مجاورتی
adjacency table جدول مجاورت
adjacent نزدیک، در مجاورت بودن، متصل بودن، هم جوار، مجاور، نزدیک، هم پهلو
adjacent angle زاویه مجاور
adjacent angles زوایای مجاور
adjacent basis پایه مجاور
adjacent extreme point نقطه غایی مجاور، نقطه فرین مجاور
adjacent fundamental product حاصل ضرب اساسی مجاور
adjacent point نقطه مجاور
adjacent points نقطه های مجاور
adjacent side ضلع مجاور
adjacent sides اضلاع مجاور
adjacent supplementary angles زوایای مجانب مکمل، زوایای مجانب، زوایای مکمل مجاور
adjacent vertice رأس مجاور
adjacent vertices راس های مجاور
adjoin ملحق کردن، ضمیمه کردن، وصل کردن، منضم کردن
adjoined الحاقی، وابسته، ضمیمه
adjoined determinant دترمینان الحاقی
adjoining اضافه کردن، الحاق، متصل، پیوسته، تکیه داشتن، مجاور
adjoining a square root to a ring الحاق یک جذر به یک حلقه
adjoint الحاقی، پیوند، معاون، وابسته، اضافه کردن
adjoint boundary condition شرط مرزی الحاقی
adjoint boundary value problem مسأله مقدار مرزی الحاقی
adjoint differential equations معادله های دیفرانسیل الحاقی
adjoint differential expression عبارت دیفرانسیل الحاقی
adjoint equation معادله الحاقی
adjoint functor تابعگون الحاقی
adjoint kernel هسته الحاقی
adjoint Lie algebra جبر لی الحاقی
adjoint matrix ماتریس الحاقی، مزدوج ماتریس، ماتریس متمم، ماتریس همال
adjoint operation عمل الحاق
adjoint operator عامل الحاق، عملگر الحاقی
adjoint partial differential equation معادله دیفرانسیل جزئی الحاقی
adjoint process فرایند الحاقی
adjoint representation نمایش الحاقی
adjoint space فضای الحاقی
adjoint to اضافه شونده
adjoint transformation تبدیل الحاقی، تبدیل وابسته
adjonit matrix ماتریس الحاقی
adjugate متمم
adjugate matrix ماتریس متمم، ماتریس همال
adjunction پیوست، الحاق، افزایش
adjunction space فضای الحاقی
adjunstment for seasonal variation تنظیم برای تغییرات فصلی
adjust تنظیم، میزان کردن، مطابق کردن، تعدیل کردن، تنظیم کردن
adjustable قابل تنظیم، قابل تطبیق، قابل تعدیل
adjustable wrench آچار قابل تنظیم، آچارفرانسه
adjusted تطبیق شده، تراز، تراز شده
adjusted trial balance تراز آزمایشی اصلاح شده
adjustment سازگاری، تعدیل، تنظیم، تطبیق
adjustment for calendar variation تنظیم برای تغییرات تقویمی
adjustment time زمان تنظیم
adjustment value ارزش تعدیل
administration امور اداری، مدیریت، دستگاه، اداره
administrative cost هزینه اداری
administrative duties وظایف اداری
administrative expenditures هزینه های اداری
administrative functions وظایف اداری، نقش های اداری
administrative hierarchy سلسله مراتب اداری
administrative management مدیریت اداری
administrative manager مدیر اداره
administrative organization سازمان اداری
administrative staff کادر اداری
admissible مجاز
admissible aequence دنباله پذیرفتنی
admissible decision function تابع تصمیم پذیرفتنی
admissible estimator برآورد کننده پذیرفتنی
admissible function تابع پذیرفتنی
admissible homomorphism هم ریختی پذیرفتنی
admissible hypothesis فرض پذیرفتنی
admissible isomorphism یکریختی پذیرفتنی
admissible lattice مشبکه پذیرفتنی
admissible monomial یک جمله ای پذیرفتنی
admissible normal subgroup زیرگروه نرمال پذیرفتنی
admissible range میدان مجاز
admissible rule قاعده قابل قبول
admissible sequence دنباله پذیرفتنی
admissible subgroup زیرگروه پذیرفتنی
admissible value مقدار قابل قبول
admission پذیرش، تصدیق
admit roots ریشه پذیرفتن
adopt اتخاذ کردن
adoption اتخاذ
adsorption برآشام، انقباض گاز ها و مایعات روی سطوح
advance افزایش دادن، پیش بردن، پیش رفتن، جلو رفتن
advance payment پیش پرداخت
advanced پیشرفته، عالی
advanced analysis آنالیز پیشرفته، آنالیز عالی
advanced calculus حساب دیفرانسیل و انتگرال پیشرفته
advancement پیشرفت
advantage سود، صرفه، مزیت، آوانتاژ، بهره
advection وزش افقی
advertising  
advisable قابل قسمت، مقتضی
advise آگاهی دادن، مناسب
adviser مشاور
aeq function تابع هم ارز
aerator هوا دهنده، دمنده هوا، بادزن
aerodynamics آئرودینامیک
aerostatics علم هوانوردی، علم خواص مکانیکی هوا
affect تغییر کردن
affine مستوی
affine algebraic group گروه جبری آفین
affine algebraic variety چند گونای جبری آفین
affine basis پایه مستوی
affine binormal قائم دوم آفین
affine chain زنجیر مستوی
affine congruent subset زیرمجموعه آفینی همنهشت
affine connection التصاق آفین
affine coordinates مختصات آفین، مختصات مستوی
affine curvature خمیدگی آفین
affine differential geometry هندسه دیفرانسیل آفین
affine distortion دگرشکلی آفین
affine equivalence هم ارزی مستوی
affine geometry هندسه آفین
affine hyperplane ابر صفحه آفین
affine line خط مستوی
affine linear variety تنوع خطی مستوی
affine locally symmetric space فضای موضعا متقارن آفین
affine mapping نگاشت مستوی، گسترش مستوی
affine minimal surface رویه مینیمال آفین
affine morphism ریختی آفین
affine normal قائم آفین
affine plane صفحه آفین
affine reference چارچوب آفین
affine ring حلقه آفین
affine simplex سادک مستوی
affine space فضای مستوی، فضای آفین
affine torsion تاب آفین
affine transformation تبدیل آفین، تبدیل مستوی، تبدیل خطی یک انتقال
affine variety چندگونای آفین
affinely congruent subsets زیرمجموعه های آفینی-همنهشت
affinity تبدیل آفین
affirm اثبات کردن، تصدیق کردن، اظهار کردن
affirmation اثبات، اظهار، تصدیق، تأیید، ایجاب
affirmative مثبت، موجب، کلمه اثبات
affirmative action choice خط مشی تأثیر مثبت
affirmative particular proposition قضیه موجبه جزئی
affirmative proposition گزاره موجب، قضیه موجبه
affirmative sentence گزاره موجب
affirmative statement گزاره موجب
affirmative universal proposition قضیه موجبه کلی
affirmatively به طور مثبت
affix علامت گذاشتن، نشان دادن، چسباندن، ضمیمه کردن، نگار، نشان کردن، همزاد
afterward پس از آن، بعدا، سپس، بعد از این
age hardening پیراسازی، سخت کردن زمانی، سختگردانی
age theory نظریه سن
agency بنگاه، نماینده، مؤسسه، نمایندگی، عاملیت
agent نماینده، ضریب، عامل
aggregate انبوهه، مرتب، دسته، توده، انبوه، جمع شده، مجموعه، مبلغ کل
aggregate corporation تصدی جمعی، شرکت مرکب، بنگاه مرکب
aggregation اجتماع، مجموع، توده، مجتمع، انبوهش، تجمع
aggregative جمعی، جامع
aggregative index شاخص انبوهی
aggregative model مدل انبوهی
aggressive investment سرمایه گذاری متهورانه
aging سالخوردگی، فرسودگی، پیر شدن، کهنه شدن، کهنگی
agiotage صرافی، معاملات بروات
agitate به هم زدن
agitation آشفتگی
agonic بی انحراف، بی میل، بی گوشه
agree with سازگار بودن، یکی بودن، متحد بودن
agreement قرارداد، پیمان، قرار، قبول، توافق
aim هدف، منظور
aim of a mapping نتیجه یک نگاشت
air هوا
air clamp بست بادی، گیره هوایی
air gage درجه باد، سنجه هوایی
air gap فاصله هوایی، شکاف هوایی، دهانه ورود و خروج هوا، شکاف، چاک
air hardening خنک کردن در هوا، سختی پذیری در هوا، سختسازی فلز در هوا
air quality problem مسأله کیفیت هوا
air resistance مقاومت هوا
air vessel هواگیر، محفظه هوا، مخزن هوا
aircraft assignment problem مسأله تخصیص هواپیما
airy body شکل هوایی
ajar نیم باز
aleph حرف الف
aleph identity اتحاد الف
aleph naught الف صفر
aleph null الف صفر
Alexander ideal ایده آل الگزاندر
Alexander polynomial چندجمله ای الگزاندر
alexander pontryagin duality دوگانی الگزاندر-پونتریاگین
alexandroff compactification فشرده سازی الکساندروف
algebra جبر
algebra homomorphism همریختی جبر ها
algebra isomorphism همریختی جبرها
algebra of events جبر حوادث
algebra of linear transformations جبر تبدیل های خطی
algebra of logic جبر منطق
algebra of o symbols جبر o ها
algebra of propositions جبر گزاره ها
algebra of sets جبر مجموعه ها
algebra of simplex method جبر روش سیمپلکس
algebra of treatments جبر تیمار ها
algebra parametrical representation نمایش پارامتری جبری
algebraic جبری
algebraic addition جمع جبری
algebraic algebra جبر جبری
algebraic calculus حساب جبری
algebraic closure بستار جبری
algebraic complement متمم جبری
algebraic composition ترکیب جبری
algebraic curve خم جبری
algebraic dependence وابستگی جبری
algebraic derivative مشتق جبری
algebraic deviation انحراف جبری
algebraic dimension بعد جبری
algebraic division تقسیم جبری
algebraic division algebra جبر بخشی جبری
algebraic dual space فضای دوگان جبری
algebraic element عنصر جبری
algebraic equation معادله جبری
algebraic expression عبارت جبری
algebraic extension توسیع جبری
algebraic extension of a field توسعه جبری یک میدان
algebraic family خانواده جبری
algebraic function تابع جبری
algebraic geometry هندسه جبری
algebraic group گروه جبری
algebraic homotopy هوموتوپی جبری
algebraic hull غلاف جبری
algebraic identify اتحاد جبری
algebraic identity اتحاد جبری
algebraic inequality نابرابری جبری
algebraic integer عدد صحیح جبری
algebraic invariant ناوردای جبری
algebraic law of composition قانون ترکیب جبری
algebraic logarithm لگاریتم جبری
algebraic multiplication ضرب جبری
algebraic multiplicity of an eigen value چند گانگی جبری ویژه مقدار
algebraic multiply of an eigenvalue ضرب جبری مقدار ویژه
algebraic number عدد جبری
algebraic number theory نظریه جبری اعداد
algebraic numbers عدد های جبری
algebraic of degree n جبری از درجه n
algebraic operation عمل جبری
algebraic operations اعمال جبری
algebraic representation نمایش جبری
algebraic scheme طرح جبری
algebraic sheaf بافته جبری
algebraic simbols علائم جبری
algebraic singularity تکینی جبری
algebraic solution حل جبری، جواب جبری
algebraic structure ساختار جبری
algebraic subtraction تفریق جبری
algebraic sum حاصل جمع جبری، مجموع جبری
algebraic surface رویه جبری
algebraic system ساختمان جبری، دستگاه جبری
algebraic systems دستگاه های جبری
algebraic topology مکان شناسی جبری، توپولوژی جبری
algebraic torus چنبره جبری
algebraic value مقدار جبری
algebraic variety چند گونای جبری
algebraic vlaue of vector مقدار جبری بردار
algebraical composition ترکیب جبری
algebraical operation عمل جبری
algebraically به طور جبری، از راه جبر
algebraically closed بسته جبری
algebraically closed field هیأت جبری بسته
algebraically equivalent cycle دوره جبری هم ارز
algebraically equivalent cycles دورهای جبری-هم ارز
algebraically independent element عنصر جبری مستقل
algebraically independent elements عنصر های جبری-مستقل
algebraist جبردان
algorism الگوریتمی
algorist الگوریتمساز
algorithm الگوریتم
algorithmic الگوریتمی، خوارزمیک
algorithmic language زبان الگوریتمی
alias دگرنام، هم اثر
aliasing هم اثر سازی
alibi دگر جا
alidade عضاده،آلیداد
align به خط کردن، ردیف کردن، در یک امتداد قرار دادن
aligned همراستا، همتراز، ردیف شده، تراز شده
alignment صف بندی، صف، ردیف، همراستایی، راستگی، همطرازی، امتداد، همترازی
alignment chart نموگرام، نمودار
alike یک جور، مساوی، یکسان، متشابه، شبیه
aline of action خط اثر
aliquant باقیمانده دار
aliquant part قسمت باقیمانده دار
aliquot عاد کردن، عاد کننده، جزء
aliquot part جزء عاد کننده، مقسوم علیه
aliquot parts اجزا
aliquot parts of a number اجزای عدد
alkaline قلیائی
all هر، همه، کلیه، تمام
all around اطراف
all crash point نقطه همه شکنایی
all integer programming برنامه ریزی صحیح محض
all purpose همه کاره، همه منظوره
all risks insurance بیمه تمام خطر
all umbilic surface رویه تمام ناف، رویه همه نقطه نافی
allocate تخصیص دادن
allocation تخصیص
allocation of resources تخصیص منابع
allocation of samples to the strata انتساب نمونه ها به طبقات
allotment تخصیص اعتبار، تخصیص، تقسیط اعتبار، تسهیم، سهم، اختصاص، تخصیص سهم
allow اجازه دادن، جایز شمردن، پذیرفتن، مجاز به استفاده بودن
allowable مجاز، جایز، روا
allowance تغییر مجاز، حد مجاز، مجاز، اجازه، فضای مجاز، مقدار مجاز، فوق العاده، مزایا، مستمری، هزینه مجاز
allowance for depreciation اندوخته استهلاک
allowance for discounts اندوخته برای تحقیقات نقدی فروش
allowance for sales returns اندوخته برای برگشت از فروش
allowances فوق العاده حقوق، بیکاری های مجاز
alloy همبسته، آلیاژ، عیار زدن
almanac تقویم نجومی، تقویم سالانه
almost تقریبا
almost all zero تقریبا همه صفر
almost certainly convergence همگرایی تقریبا حتمی، همگرایی با احتمال یک
almost surely convergence همگرایی تقریبا حتمی، همگرایی با احتمال یک
convergence with probability one همگرایی تقریبا حتمی، همگرایی با احتمال یک
almost everywhere تقریبا در همه جا، گویی در هر جا
almost everywhere continuous function تابع تقریبا همه جا پیوسته
almost everywhere convergent تقریبا همه جا همگرا
almost everywhere convergent sequence دنباله تقریبا همه جا همگرا
almost invariant test آزمون تقریبا ناوردا
almost periodic تقریبا متناوب، تقریبا دوره ای
almost periodic function تابع تقریبا دوره ای، تابع تقریبا متناوب
almost sure convergence همگرایی قریب به یقین
almost surely قریب به یقین
almost surely convergence همگرائی تقریبا حتمی، همگرایی با احتمال یک
almost uniform convergence همگرایی تقریبا یکنواخت
along در امتداد، روی، در طول
alpha آلفا، حرف اول الفبای یونانی
alphabet الفبا
alphanumeric حرفی عددی، الفبایی عددی، الفبا-عددی، ترکیب الفبایی-شماره ای، الفبا-شماره ای
already درگذشته، قبلا، اکنون
also باز هم
alter تغییر دادن، تغییر کردن، اصلاح کردن
alteration تغییر، دگرگونی، اصلاح
altered number عدد غیری
alternate تبدیل کردن، جایگزین کردن، گردش، تغییر دادن، یک در میان تغییر دادن، متقابل، متبادل، صورت دیگر، عوض، شق، دیگر، نوبت، به نوبت عوض کردن، بدل، متناوب کردن، تناوب داشتن، استحاله
alternate angle زاویه متبادل
alternate angles زاویه های متبادل
alternate definition تعریف دیگر
alternate exterior angle زاویه متبادل برونی
alternate exterior angles زاویه های متبادل برونی
alternate hypothesis فرض مقابل
alternate interior angle زاویه متبادل درونی
alternate interior angles زاویه های متبادل درونی
alternate ratio ابدال نسبت
alternate sequence دنباله متناوب
alternated متناوب
alternately متناوبا، به تناوب، به عبارت دیگر، یک در میان
alternating متناوب
alternating bilinear mapping نگاشت دو خطی متناوب
alternating character شخصیت متناوب
alternating current جریان متناوب
alternating form صورت متناوب
alternating function تابع متناوب
alternating group گروه متناوب
alternating harmonic هم آهنگ متناوب، همساز متناوب، توافقی متناوب، توافقی واری
alternating harmonic series سری توافقی متناوب
alternating matrix ماتریس متناوب
alternating multilinear function تابع چندخطی متناوب
alternating p linear mapping نگاشت متناوب p-خطی
alternating polynomial چندجمله ای متناوب، چندجمله ای واری
alternating sequence دنباله متناوب
alternating series سلسله متناوب، سری متناوب، رشته متناوب، سلسله یک در میان مثبت و منفی
alternating series test آزمون سری متناوب
alternating trilinear mapping نگاشت سه خطی یک متناوب
alternation ترکیب فصلی
alternative روش، مقابل، فرض مقابل، تناوبی، جایگزین، گزینه، شق، راه، بدیل، دگرین، متناوب، چاره
alternative algebra جبر متناوب
alternative denial ناسازگاری متقابل
alternative field هیأت متناوب
alternative hypothesis فرض مقابل، فرض جانشین، فرضیه مقابل
alternative optimal solutions جواب های بهینه دگرین
alternative ring حلقه متناوب
alternative series سری متناوب
alternative solution جواب دیگر
although با آن که، هر چند، با این که
altimeter فرازیاب، ارتفاع سنج، اوج نما
altitude ارتفاع، بلندی، فرازا، افزار، بالا، فراز، ارتفاع از سطح دریا
altitude of figure ارتفاع شکل
altitude of triangle عمود مثلث
altitude theorem قضیه ارتفاع
altitudinal مربوط به ارتفاع، ارتفاعی، وابسته به اوج
altogether روی هم
amalgamated product حاصل ضرب ملقمه ای
amalgamated sum مجموع ملقمه ای
ambient محیط، احاطه کردن
ambiguity ابهام
ambiguous مبهم، تاریک، دو پهلو
ambiguous point نقطه مبهم
ambiguousness ابهام
ambit حدود، پیرامون، محوطه، حوزه
amicable numbers اعداد متحاب
amid وسط
amiss نادرست
among از جمله، در میان، در زمره ی
amorphous بی رخ، بی شکل، بی نظم
amortization استهلاک، استهلاک بدهی، استهلاک سرمایه، استهلاک تدریجی
amortization of a dept استهلاک بدهکاری، استهلاک دین
amortization rate ضریب استهلاک
amortize تقسیط قرض، مستهلک کردن
amortized مستهلک
amount مقدار، میزان، مبلغ، حاصل
amount of information مقدار اطلاعات، مقدار آگاهی
ampere آمپر، واحد شدت جریان
ample وسیع، فراوان
amplification بسط، توسعه، دامنه دهی، تفصیل، تقویت، بزرگ کردن، فزونسازی، تقویت، دامنه زدن
amplifier تقویت کننده
amplitude دامنه، پهنه، زاویه نوسان، دامنه نوسان، دامنه نوسان، فاصله تغییرات، دامنه آرگومان، فاز
amplitude of a complex number زاویه عدد، اندازه یک عدد مختلط
amplitude of a point زاویه قطبی
an indeterminacy resolving رفع ابهام
an infinitive mass جرم بینهایت بزرگی
an inspection of با بررسی و تحقیق، با بررسی
analog مشابه، قیاسی
analog computer کامپیوتر قیاسی
analog data داده های قیاسی
analog quantity کمیت قیاسی
analogical reasoning استدلال تمثیلی
analogize قیاس کردن
analogous مشابه، تشابهی، قیاسی، به همین ترتیب، نظیر، مشابه با، قابل مقایسه، متشابه، قابل قیاس، شبیه، متناظر
analogous switching circuit مدار الکتریکی مشابه، مدار کلید دار هم ارز
analogously به طور مشابه، به طریقی مشابه، به همین ترتیب
analogue نظیر، مانند، تشابهی، مدل های مشابه، شبیه، مشابه، قیاسی
analogy قیاسی، مشابه سازی، مطابقت، تشابه، شباهت، قیاس، مشابهت، قیاس تشبهی، قیاس مشابهت، مشابهت قیاس، تمثیل
analyse تجزیه و تحلیل کردن، تجزیه کردن، تجزیه و تحلیل، مطالعه کردن
analyser تحلیل گر
analysis آنالیز
analysis big آنالیز بزرگ
analysis into single degree of freedom تجزیه به درجات آزادی منفرد
Analysis of covariance تحلیل کوواریانس
analysis of variance تجزیه و تحلیل پراش، تحلیل پراش، تجزیه واریانس، تجزیه و تحلیل واریانس، تحلیل واریانس
analysis of variance in two way classification تجزیه واریانس دو طرفه
analysis sheet تحلیل نامه
analysis situs تحلیل موضعی (توپولوژی)
analyst آنالیز دان، تحلیل گر
analytic تحلیلی
analytic at a point تحلیلی در یک نقطه
analytic capacity گنجایش تحلیلی
analytic continuation امتداد تحلیلی، تمدید تحلیلی، ادامه تحلیلی
analytic curve خم تحلیلی، منحنی تحلیلی
analytic engine ماشین تحلیل گر
analytic function تابع تحلیلی
analytic geometry هندسه تحلیل، هندسه تحلیلی، هندسه آراسته
analytic geometry plane صفحه هندسه تحلیلی
analytic immersion فروبری تحلیلی
analytic index شاخص تحلیلی
analytic isomorphism یکریختی تحلیلی
analytic judgement حکم تحلیلی
analytic method روش تحلیلی، روش تحلیل
analytic model نمونه تحلیلی، مدل تحلیلی
analytic neighborhood همسایگی تحلیلی
analytic number theory نظریه تحلیلی اعداد
analytic plane صفحه تحلیلی
analytic plane geometry هندسه مسطحه تحلیلی
analytic predicate محمول تحلیلی
analytic prolongation ادامه تحلیلی
analytic representation نمایش تحلیلی
analytic solid geometry هندسه فضایی تحلیلی
analytic vector بردار تحلیلی
analytical تحلیلی
analytical estimation تخمین تحلیلی
analytical mechanics مکانیک تحلیلی
analytical presentation of distribution نمایش تحلیلی توزیع
analytical presentation of probability نمایش تحلیلی احتمال
analytically به طور تحلیلی، تحلیلی بودن
analyticity تحلیلی بودن
analyze تجزیه و تحلیل کردن
analyzer تجزیه کننده، تحلیلگر، تحلیل کننده
ancestor نیا، نیایی، جد، پدربزرگ
ancestoral نیایی
anchor لنگر انداختن، لنگر
anchor ring چنبره
ancillary کمکی، دستیار، فرعی
ancillary information اطلاع کمکی
ancillary statistic آماره کمکی
ancillary statistics آمار فرعی
and و، ترکیب عطفی
and function تابع وَ
and so forth به غیره
and so on و به همین ترتیب، و غیره
and the like و غیره
angle زاویه، گوشه، نبشی، زانویی، مفصل
angle at circumference زاویه های محاطی
angle at the center زاویه مرکزی
angle bending خم کردن ورق
angle between a line and a plane میل یک خط نسبت به یک صفحه، میل، زاویه بین خط و صفحه
angle between two intersecting curves زاویه بین دو منحنی متقاطع
angle between two planes زاویه بین دو صفحه
angle bisector نیمساز زاویه
angle exterior to parallel straight lines زاویه خارج از خط های راست موازی
angle exterior to triangle زاویه خارج از مثلث
angle formed by a tangent and a chord زاویه ظلی
angle gage block سنجه زاویه، شابلن زاویه سنج
angle in a circle زاویه محاطی
angle in a segment زاویه پذیرفته قوس
angle of a lune زاویه هلال
angle of bite زاویه درگیری نورد، زاویه گاز نورد، زاویه نورد کاری
angle of declivity زاویه نشیب
angle of depression زاویه شیب
angle of elevation زاویه فراز، زاویه ترفیع
angle of friction زاویه اصطکاک
angle of incidence زاویه تابش
angle of inclination زاویه شیب، زاویه میل
angle of reflection زاویه انعکاس
angle of refraction زاویه بازتاب، زاویه شکست، زاویه انکسار
angle of rotation زاویه دوران
angle of two vectors زاویه بین دو بردار
angle preserving mapping تبدیل حافظ زاویه، نگاشت حافظ زاویه
angle rotation of conformal angstrom unit واحد بین المللی طول موج، واحد انگستروم
angstrom آنگسترم
angstrom unit واحد آنگستروم
angular زاویه ای، مربوط به زاویه، زاویه دار، گوشه ای
angular acceleration شتاب زاویه ای
angular coefficient ضریب زاویه ای
angular coordinate مختص زاویه ای
angular distance فاصله زاویه ای
angular distribution توزیع زاویه ای
angular frequency فراوانی زاویه ای، بسامد زاویه ای
angular measure اندازه زاویه
angular moment گشتاور جنبشی، گشتاور زاویه ای
angular momentum اندازه حرکت زاویه ای، گشتاور جنبشی، گشتاور زاویه ای، گشتاور گوشه ای
angular point نقطه زاویه ای
angular region ناحیه زاویه ای
angular sector قطاع زاویه ای
angular speed تندی زاویه ای
angular velocity سرعت زاویه ای
angularly به طور زاویه ای
angularly simple ساده به طور زاویه ای
angularly simple region ناحیه ساده به طور زاویه ای
angulate زاویه دار، گوشه ای
angulation زاویه دار سازی، گوشه دار سازی
anharmonic ناهمساز، غیر توافقی، ناتوافقی، ناموزون
anharmonic ratio نسبت ناتوافقی، نسبت ناموزون، نسبت نامتوافق، غیر توافقی، نسبت ناهمساز
anisotropic quadratic form صورت درجه دوم ناهمروند
annealing نرم کردن، برگشت دادن، تاباندن، تابکاری
annex اضافه کردن، افزودن، ضمیمه کردن
annihilate پوچ کردن، نابود کردن، صفر کردن، باطل کردن، منهدم کردن، پوچ ساختن، پوچ کردن
annihilating ideal ایده آل پوچساز، ایده آل صفرساز
annihilating polynomial چندجمله ای پوچساز
annihilation صفر سازی، باطل سازی، فنا، نیستی
annihilation operator عملگر پوچسازی
annihilator پوچساز
annihilator subspace زیرفضای متعامد
annual سالیانه، صفر کردن، از بین بردن
annual budget بودجه سالانه
annual earning عواید سالانه
annual financial statement گزارش مالی سالانه
annual return برگشت سالانه، بازده سالانه
annuitant حقوق بگیر
annuity قسط السنین، قسط طی سال ها، حقوق سالیانه، مستمری، سالیانه، حقوق بازنشستگی، سالواره
annuity method روش قسط السنین
annul از بین بردن، صفر کردن
annular حلقوی، حلقه ای شکل، طوقی، دایره ای
annular domain حوزه طوقی
annulated حلقوی، حلقه دار
annulator از بین برنده، صفر کننده
annulus تاج دایره، طوق، حلقه، چنبره، حلقه دایره
annulus of integrity حلقه درست، حلقه بی عیب
annum سال
anomalus threshold آستانه بی هنجار
anomaly بی هنجاری
another یکی دیگر، دیگری
answer جواب دادن، جواب، نتیجه
answer in affirmative جواب مثبت دادن، جواب مثبت
antecedent مقدم، صورت، صورت کسر، صورت نسبت، پیشرو، سابق، قبل
antedate پیش بینی کردن، سبقت
anthropological mathematics ریاضیات انسان شناسی
anthropometric آنترپومتریک
anti ضد، پیشوند به معنی ضد و مخالف، عکس
anti automorphism ضد خودسانی
anti clockwise جهت مثبت، خلاف جهت عقربه ساعت، غیر ساعت وار، جهت مثلثاتی، پادساعتگرد، عکس جهت عقربه های ساعت
anti commutative غیر جابجایی
anti hermitian پاد هرمیتی، ضد هرمیتی
anti isomorphism پاد یکریختی
anti rank پاد رتبه، ضد رتبه
anti sense جهت مخالف مثلثاتی
antiautomorphism پادخودریختی
anticipate پیشی گرفتن بر، جلو انداختن، پیش بینی کردن
anticipation پیش بینی
anticommutative پاد جابجایی
anticommutative rule قاعده پاد تعویضپذیری
anticosine معکوس کسینوس، عکس کسینوس
anticotangent عکس کتانژانت
antiderivative پاد مشتق
antiendomorphism پاد درونریختی
antihyperbolic function تابع معکوس هذلولی
antilexicographical ضد فرهنگ لغتی
antilinear پادخطی، ضد خطی
antilogarithm آنتی لگاریتم، پاد لگاریتم، عکس لگاریتم
antilogarithmic عکس لگاریتمی
antimodal ضد نمایی
antimodal distribution توزیع ضد نمایی
antinomy تنازع احکام، تناقض دو قانون
antiparallel غیر موازی، نامتوازی، موازی مخالف، زاویه های راست به تبادل
antipodal دو سر قطر، متقاطر
antipodal map نگاشت متقاطر
antipodal point نقطه متقاطر
antipodal points نقاط دو سر قطر، نقاط متقاطر
antipodes نقاط متقاطر
antireflexive ضد انعکاسی، ضد بازتابی، غیر انعکاسی، نابازتابی
antireflexive relation رابطه غیر انعکاسی، رابطه ضد انعکاسی، رابطه ضد بازتابی
antisine معکوس سینوس، عکس سینوس
antisymmetric ضد متقارن، نامتقارن، متقابل
antisymmetric law قانون پادمتقارن
antisymmetric matrix ماتریس پادمتقارن، ماتریس متقارن چاوله
antisymmetric multilinear mapping نگاشت چندخطی پادمتقارن
antisymmetric relation رابطه پاد متقارن
antisymmetric tensor تانسور پادمتقارن
antisymmetrisation نامتقارن سازی، ضد متقارن کردن، نامتقارن کردن، پادمتقارن کردن
antisymmetry بی تقارنی، ضد تقارنی، تقارن مخالف، پاد تقارنی
antitangent معکوس تانژانت، عکس تانژانت
antithesis آنتی تز، برابر نهاد
antitrigonometric function تابع معکوس مثلثاتی
anumerate شمردن
any event در هر صورت
any more دیگر
any of یکی از
any pair هر دو
any two of the four atoms دو اتم از چهار اتم
any where نقطه دلخواهی
anywhere هر قسمت، هرگز
anywhere else در هر جای دیگری
aortic آئورت
aortic valve دریچه آئورت
apart به فاصله، غیر از، جدا، دور از هم، مجزا
apart from غیر از
apeak راست، به طور عمودی
aperiodic غیر دوره ای، نامتناوب، بی تناوب، نادوره ای، بدون دوره، بی توالی، بی دوره، غیر متناوب
aperiodic endomorphism درونریختی نادوره ای
aperiodic motion حرکت غیر دوره ای
aperture روزنه، شکاف، سوراخ
apex فرق، قله، رأس مثلث، رأس مخروط، اوج، نوک، قله، بالاترین نقطه، رأس، تارک، رأس مخروط یا هرم، رأس مقابل به قاعده در مثلث
apex angle زاویه رأس، زاویه فوقانی
aphelion نقطه اوج، دورترین فاصله، دورین
apical رأسی، مربوط به رأس
apocenter ورامرکز
apodictic برهانف قابل توضیح، مستلزم بیان حقیقت
apodictic judgement حکم ضروری
apodosis جواب شرط
apodosis thesis تالی
apogee اوج
aposteriori بعدی، پسین، از معلول به علت رسیده
apothem ارتفاع، سهم، فاصله مرکز چندضلعی منتظم تا یکی از اضلاع آن
apparatus دستگاه
apparent ظاهری، ظاهر، آشکار، شفاف، پیدا
apparent divisor مقسوم علیه آشکار
apparent outline دوره ظاهری
appear ظاهر شدن، قرار داشتن، به نظر رسیدن، نشان دادن
appearance ظهور، حضور، نمایش، نمود، احتمال، سیما، شکل، طرح صورت
append ضمیمه کردن، اضافه کردن
appendage ضمیمه، اضافه
appendix پیوست، ضمیمه، زائده
applicable قابل اجراء، کاربردی، عملی
applicate بلندی، ارتفاع
application درخواست، عملکرد، پرسشنامه، اعمال، کاربرد، مورد استعامال، نگاشت، گسترش، کاربست، استعمال، اثر، تقاضانامه، کاربردی، استفاده، درخواست نامه
applications of linear programming کابردهای برنامه ریزی خطی
applied قابل اجرا، کاربسته، کاربردی، عملی، کاربرده
applied emf emf اعمال شده
applied force نیروی مؤثر، نیروی وارده
applied mathematics ریاضیات کاربردی، ریاضی کاربردی
applied statistics آمار عملی، آمار کاربردی
apply به کار بستن، استعمال کردن، بر هم منطبق کردن، اثر کردن، به کار بردن، وارد شدن، اعمال کردن، اجرا کردن
apply to اثر کردن بر، اعمال شدن بر
applying با استفاده از، با توجه به
apportion تقسیم کردن، قسمت کردن، بخش کردن
apportionable قابل تقسیم، قابل قسمت، بخش پذیر
apportionment تقسیم، قسمت، بخش
appraisal ارزیابی، تقویم، تعیین قیمت، تعیین قیمت، ارزشیابی، برآورد قیمت، برآورد، تقویم، ارزیابی
appraise تقویم نمودن، ارزیابی کردن
appreciation تقویت ارزش پول، افزایش قیمت دارایی
approach میل، میل کردن، تمایل، طریقه برخورد، روند، رویکرد، نگرش، مکتب، گرایش، شیوه
approach a limit نزدیک شدن به سمت حد
appropriate مناسب، مخصوص، مقتضی، اختصاص دادن، متناظر با، مربوطه، متناظر آن، درست و مناسب
appropriate order ترتیب درست، ترتیب مناسب
appropriate square مربع مربوطه
appropriation اختصاص، تخصیص، ذخیره اختصاصی، تخصیص وجه
approximate تقریب زدن، نزدیک شدن، نزدیک ساختن، به تقریب زدن، تعیین مقدار تقریبی، محاسبه تقریبی، تقریب، تقریبی، تخمین زدن
approximate %95 confidence interval فاصله تقریبی 95% اطمینان بخش
approximate derivative مشتق تقریبی
approximate eigenvalue ویژه مقدار تقریبی
approximate from above تقریب از بالا (اضافی)
approximate from below تقریب از پایین (نقصانی)
approximate integration محاسبه تقریبی انتگرال
approximate normality نرمال بودن تقریبی
approximate polynomial چندجمله ای تقریب
approximate quotient خارج قسمت تقریبی
approximate solution جواب تقریبی، حل تقریبی
approximate test آزمون تقریبی
approximate theorem قضیه تقریب
approximate value مقدار تقریبی
approximately به تقریب، تقریبا، تخمینا، تقریب زدن
approximation تقریب
approximation calculus حساب تقریب
approximation formula فرمول تقریب
approximation formulas فرمول های تقریب
approximation from above تقریب نقصانی
approximation from below تقریب نقصانی
approximation method روش تقریبی
approximation theorem قضیه تقریب
approximation theorem of weierstrass قضیه تقریب وایراشتراس
approximation theory نظریه تقریب
approximation to function تقریب به تابع
approximative تخمینی، نزدشی، تقریبی
apriori از علت به معلول رسیده، پیشین، علنا، قبلی
apron conveyor نقاله صفحه دار، نقاله تسمه ای، نقاله زنجیری صفحه دار
apse line قطر اطول مسیر، خط رئوس، خط اوج و حضیض، قطر اطول یا اقصر مدار سیاره، محور بزرگ مسیر
apse of a curve نقطه اوج یک منحنی، نقطه نهایی
apsis اوج، حضیض، نزدور
aqueous مایع
Ar  
arabic figures ارقام عربی، ارقام هندی
arabic letters for numerals شمارها به حروف عربی
arabic numbers اعداد عربی
Arabic numerals رقم های عربی
arbitrarily به طور دلخواه، اختیاری
arbitrarily small به طور دلخواه کوچک
arbitrarily small quantity مقدار کوچک دلخواه
arbitrariness دلخواهی، اختیاری
arbitrary دلخواه
arbitrary assumption فرض اختیاری
arbitrary constant ثابت دلخواه
arbitrary number عدد اختیاری
arbitrary parameter پارامتر اختیاری
arbitrary small به طور دلخواه کوچک
arbor محور مرکزی، میل محور، میله فرز، قانجاق ریختگی، محور
arc کمان، قوس، آرک، طاق
arc blow انحراف قوس، وزس قوس، انحراف جرقه
arc cosecant آرک کسکانت
arc cosine آرک کسینوس
arc cotangent قوس ظل تمام، آرک کتانژانت
arc function تابع طول قوس، تابع درازای کمان
arc length طول کمان
arc length function تابع طول قوس
arc length of a curve طول قوس یک منحنی
arc resistance furnace کوره قوسی مقاومتی
arc secant آرک سکانت
arc sine آرک سینوس
arc stabilizer پایدار کننده قوس
arc tangent آرک تانژانت، قوس ظل
Archimede axiom اصل موضوع ارشمیدس
Archimedean axiom اصل موضوع ارشمیدس
archimede problem مسأله ارشمیدس
archimede spiral مارپیچ ارشمیدسی
archimedean ارشمیدسی
archimedean axiom اصل موضوع ارشمیدس
archimedean law قانون ارشمیدسی، قانون ارشمیدس
archimedean order ترتیبی ارشمیدسی
archimedean ordered field هیأت مرتب ارشمیدسی
Archimedean principal اصل ارشمیدس
archimedean principle اصل ارشمیدسی
Archimedean property ویژگی ارشمیدسی
Archimedean solids اجسام ارشمیدسی
archimedean spiral مارپیچ ارشمیدسی
archimedean totally ordered group گروه کاملا مرتب ارشمیدسی
Archimedean valuation ارزه ارشمیدسی
archimedes principle اصل موضوع ارشمیدس
archimedes spiral پیچ ارشمیدسی، پیچ بی انتها
arcwise کمانی، کمانوار
arcwise connected همبند قوسوار
arcwise connected set مجموعه مسیری همبند، مجموعه همبند کمانوار
arcwise connected space فضای قوسی همبند
are آر، صد متر مربع
are aware of مطلع شوید
are contained in در … باشد
are equally spaced هم فاصله هستند
are in order به ترتیب باید مورد توجه قرار گیرد
are need مورد نیازند
are to باید بخواهیم، خواسته باشیم
are to be باید، بایستی
area ناحیه، مساحت، اندازه سطح، وسعت، سطح، رویه
area element عنصر مساحت، جزء سطح
area sample نمونه منطقه ای، نمونه ناحیه ای
area sampling نمونه گیری منطقه ای
area shaded سطح سایه دار
area under curve سطح زیر منحنی نرمال
areal سطحی
areal coordenates مختصات گرانیگاهی
areal integral انتگرال روی سطح
areal velocity سرعت مساحتی
aren’t permitted مجاز نباشد
argand diagram نمودار آرگان
argand’s diagram نمودار آرگاند
argue بحث کردن، با دلیل ثابت کردن
argument آوند، برهان، مستند، زاویه هادی، دلیل، متغیر، استدلال، اثبات، بحث، شناسه، آرگومان
argument of a complex number شناسه یک عدد مختلط، آرگومان یک عدد مختلط
argument of a function متغیر مستقل، آرگومان تابع
argument of complex number آوند عدد مختلط
argument of function شناسه تابع
argument principle اصل آوند
argumentation استدلال، مباحثه، مناظره، بحث، مناظرات، اقامه حجت
arise ناشی شدن، به وجود آمدن
aristotelian logic منطق ارسطو
arithmetic قوانین حساب، حساب، حسابی، علم حساب، عددی
arithmetic calculus حساب
arithmetic expression عبارت حسابی
arithmetic function تابع حسابی
arithmetic genus گونای حسابی
arithmetic logarithm لگاریتم حسابی
arithmetic mean میانگین حسابی
arithmetic mean weighted میانگین حسابی وزنی
arithmetic modular group گروه کالبدی حسابی
arithmetic operations عملیات حسابی
arithmetic progression تصاعد عددی، تصاعد حسابی، دنباله حسابی
arithmetic proposition تناسب حسابی، تناسب عددی
arithmetic scale مقیاس حسابی، سنجه حسابی
arithmetic sequence تصاعد حسابی، دنباله حسابی
arithmetic series سری حسابی
arithmetic subgroup زیرگروه حسابی
arithmetic sum مجموع حسابی
arithmetic triangle مثلث حسابی
arithmetical حسابی، مربوط به علم حساب
arithmetical character ویژگی حسابی، خصلت حسابی
arithmetical decimal system دستگاه اعشاری حساب
arithmetical function تابع حسابی
arithmetical number عدد حسابی
arithmetical operations عملیات حسابی
arithmetical progression تصاعد عددی، تصاعد حسابی
arithmetical proportion تناسب حسابی
arithmetical system دستگاه حسابی
arithmetician عالم علم حساب
arithmetising حسابیدن
arithmometer نوعی ماشین محاسبه
arm ضلع، بازو
arm conveyor نقاله بازویی
arm elevator بالابر بازودار
armillary sphere کره مشبک
arms of an angle اضلاع یک زاویه
around دو طرف، اطراف، دور تا دور، گرداگرد،پیرامون
arrange مرتب شدن، ترتیب دادن، مرتب کردن، تنظیم شدن، قرار دادن، تعبیه کردن، آراستن
arrange a polynomial in order of descending powers چندجمله ای را بر حسب قوای نزولی مرتب کردن
arranged آراسته، مرتب شده
arrangement آرایش، ترتیب، جایگشت، مجموعه مرتب، نظم و ترتیب، نظم
array آرایش
arrear به عقب، پس افت، بدهی پس افتاده
arrival وارد، ورودی
arrival rate آهنگ ورود
arrow پیکان، تیر، فلش، سهم، خیز
arrow category دسته پیکان
arrow diagram نمودار پیکانی
arrow network شبکه برداری
arrowhead نوک پیکان
arrows پیکان ها
articulation مفصل بندی
artificial فرضی، ابتکاری، مصنوعی، ساختگی
artificial activity فعالیت مصنوعی
artificial aging کهنه کردن مصنوعی
artificial basis technique روش پایه ساختگی
artificial constraint محدودیت مصنوعی، محدودیت فرضی، قید فرضی
artificial intelligence هوش مصنوعی
artificial intelligence modeling approach رهیافت مدل هوش مصنوعی
artificial technique روش مصنوعی
artificial variable متغیر فرضی، متغیر مصنوعی، متغیر ساختگی
artificial vector بردار مصنوعی، بردار ساختگی
artin symbol نماد آرتین
artinian آرتینی
artinian module مدول آرتینی
Artinian ring حلقه آرتینی
as به صورت، وقتی که، هر بار که
as a result of در نتیجه، برآمد، پیامد، در اثر
as a whole تمامی
as asserted که حکم مورد نظر است
as before شبیه حالت قبل، که همان مقدار قبلی است، مانند گذشته داریم
as claimed نتیجه مورد نظر، همان گونه که مطرح شد
as compared with نسبت به، پیش، در مقایسه با
as far as تا آنجا که
as follow به طریق زیر
as in مانند، نظیر
as indicated above عبارت بالا را، همانطور که در بالا به آن اشاره شد
as is now common practice چنان که متداول است، طبق معمول
as large as we wish هر چقدر بخواهیم بزرگ کنیم
as long as تا وقتی که، مادامی که، به شرطی که
as required که نتیجه مورد نظر بوده است، نتیجه مورد نظر
as scalars به صورت اسکالر
as soon as اگر
as though با این که، گوئی
as well هم
as well as مانند، و
as with همچون، همانند
as yet تاکنون، که فعلا
ascend صعود کردن، بالا رفتن، عروج کردن
ascendant صعودی، بالارو
ascendant curve خم صعودی
ascendant function تابع صعودی، تابع بالارو
ascending صعودی، فزاینده، فرازی
ascending central series سری مرکزی افزایشی
ascending chain زنجیر فزاینده
ascending chain condition شرط زنجیر فزاینده
ascending error خطای فزاینده
ascending power توان صعودی، قوه صعودی
ascending powers توان های فزاینده، قوای صعودی
ascending reduction برداشتن عدد، رفع عدد
ascension صعود، عروج
ascensional صعودی
ascent صعود، فراز، عروج
ascertain تحقیق کردن، معلوم کردن، ثابت کردن
ascoli arzela theorem قضیه آسکولی-آرتسلا
ascoli theorem قضیه آسکولی
ascribe نسبت دادن، اسناد دادن، حمل کردن
aside صرف نظر از
ask پرسیدن، سئوال کردن
aslant کج، مورب، حرکت مایل
aslope سرازیر
aspect ویژگی، جنبه، ظاهر، صورت، سیما، منظر
asperity angle زاویه درستی، زاویه خشنی
aspriation level models مدل های سطح انتظار
assay عیار گرفتن، سنجش، عیار
assemblage جمع آوری، مجموعه، عمل سوار کردن
assemble سوار کردن، روی هم سوار کردن، همگذاردن
assembler سر هم کننده، همگذار
assembling جفت کردن، سوار کردن، اتصال ادوات
assembly سوار کردن، همگذاری، مجموعه، اجتماع، گروه
assembly chart نمودار منتاژ
assembly head کله گی مونتاژ
assembly line خط همگذاری، خط تولید، مسیر مونتاژ، خط مونتاژ، خط زنجیر مونتاژ
assert دفاع کردن از، اظهار قطعی کردن، اثبات کردن، حاکی بودن، شرح دادن، نشان دادن
assertion تصدیق، حکم، بیان، تأیید، اثبات، ادعا، تأکید
assertoric judgement حکم واقعی
asserts that بیان می کند
assess ارزیابی کردن، تشخیص دادن
assessed value بهای ارزیابی شده
assessment تخمین، تشخیص، تعیین، ارزیابی، برآورد، سنجش، مالیات بندی، اظهار نظر
assessor ارزیاب
asset سرمایه، دارائی
asset turnover گردش دارایی
assets دارایی، ترکه ها، دارایی ها، موجودی ها
assign تخصیص دادن، حواله کردن، واگذار کردن، اختصاص دادن، انتقال دادن، منصوب کردن، گماردن، نسبت دادن، جایگزین کردن، قراردادن
assignable cause عوامل قابل شناسایی، علت قابل تشخیص
assignable cause variation انحراف با دلیل
assignable causes of variations علل قابل تشخیص
assignable variation تغییر قابل انتساب
assignment نسبت دهی، تخصیص، واگذاری، گمارش، به کار گماشتن، انتصاب، انتقال قانونی، مأموریت، تکلیف، وظیفه محوله، وظیفه
assignment problem مسأله تخصیص، مسأله گمارش، مسأله کارگماری
assignment scheme طرح نسبت دهی
assimilation جذب، شبیه
associate شرکت پذیری، مربوط ساختن، وابسته، وابسته بودن، شریک، نسبت دادن، شرکت دادن، شریک کردن، ترکیب کردن، پیوند یافتن، پیوند دادن، عضو وابسته، مربوط کردن، عمل شرکت پذیری، وابسته
associate curve منحنی وابسته
associate law قانون شرکت پذیری
associate matrix ماتریس وابسته
associate of an element وابسته یک عنصر
associate operator تابع های لژاندر وابسته، عملگر الحاقی
associate to the left الحاق به چپ
associate with مربوط به
associated متناظر، وابسته، شبه، شریک، مربوط
associated chebyshev شبه چبیشف
associated companion matrix ماتریس وابسته همراه
associated ideal ایده آل وابسته
associated lauguerre شبه لاگر
associated legendre شبه لژاندر
associated Legendre functions تابع های لژاندر وابسته
associated radius of convergence شعاع همگرائی مربوطه
associated with مربوط به
associated with each با هر … وابسته است
associated with quadratic form مربوط به فرم درجه دوم
association شرکت، اتحاد، پیوند، ربط، انجمن، پیوند، ترکیب، وابستگی، مربوط کردن، ارتباط
association coefficient ضریب پیوند
associative شرکت پذیری، انجمنی، شرکت پذیر، پیوندی، ترکیب، جمعیت پذیر، ترکیب پذیر، همبند
associative algebra جبر شرکت پذیر
associative composition همنهش انجمنی
associative law قانون شرکت پذیری، قانون انجمنی، قانون ترکیب، قانون جمعیت پذیری، اصل شرکت پذیری
associative law of composition of mappings خاصیت انجمنی ترکیب نگاشت ها
associative of product انجمنی بودن ضرب
associative operation عمل شرکت پذیری، عمل انجمنی
associative property of addition خاصیت شرکت پذیری جمع
associative relative to factors انجمنی نسبت به عوامل عدی
associative ring حلقه شرکتپذیر
associative rule قاعده شرکتپذیری
associative subsets زیرمجموعه های انجمنی، زیرمجموعه های وابسته
associativity شرکت پذیری
associativity law قانون شرکت پذیری
associativity of composition of mappings خاصیت شرکت پذیری ترکیب نگاشت ها
associativity of product شرکت پذیری ضرب
assume گرفتن، انگاشتن، در نظر گرفتن، فرض کردن، به شکلی در آمدن
assume a value قبول کردن یک مقدار، مقدار پذیرفتن
assumed مفروض، فرض شده
assuming that اگر
assumption پیش فرض، فرض، مفروض، گیرش
assumptions فرضیات، مفروضات، فرضیه ها
assumptions in linear programming فرضیه های برنامه ریزی خطی
assurance اطمینان
assymptotic cone of a hyperboloid مخروط مجانبی یک هذلولی
astable ناپایدار
astroid سیارک نما، منحنی ستاره گون، ستاره گون، ستاره وار، خم ستاره ای، سیارک
astrolabe اسطرلاب
astrology تنجیم، علم ستاره شناسی، علم نجوم، احکام نجوم، علم هیئت، نتیجه
astronomer منجم، هیئت دان
astronomic نجومی، هیئتی
astronomical نجومی، هیئتی
astronomy ستاره شناسی، علم نجوم، نجوم، هیئت
asymmetric نامتقارن، بی تقارن
asymmetric distribution توزیع نامتقارن
asymmetric function تابع غیر متقارن، تابع نامتقارن
asymmetric relation رابطه بی تقارن
asymmetrical نامتقارن، ناهمال
asymmetry نامتقارنی، بی تقارنی، عدم تقارن
asymptote مجانب، خط مجانب
asymptote parabola سهمی مجانب، مجانب سهمی، سهمی مجانبی
asymptotic مجانبی، مجانب وار، مجانب، همگام
asymptotic behaviour رفتار مجانبی
asymptotic cone مخروط مجانبی
asymptotic cone of a hyperboloid مخروط مجانبی یک هذلولی
asymptotic convergence همگرایی مجانبی
asymptotic curve خم مجانبی
asymptotic direction امتداد مجانبی، مجانب راستا
asymptotic distribution توزیع مجانبی
asymptotic efficiency کارایی مجانبی
asymptotic expansion بسط مجانبی
asymptotic formula فرمول مجانبی
asymptotic formula of poisson فرمول مجانبی پواسون
asymptotic line خم مجانبی
asymptotic method روش مجانی
asymptotic normality نرمال بودن مجانبی
asymptotic parallel موازی مجانبی
asymptotic point نقطه مجانبی
asymptotic property ویژگی مجانبی
asymptotic relative efficienct کارایی نسبی مجانبی
asymptotic relative efficiency کارایی نسبی مجانبی
asymptotic representation نمایش مجانبی
asymptotic series سری مجانبی
asymptotic set مجموعه مجانبی
asymptotic standard error خطای معیار مجانبی
asymptotic sufficiency بسندگی مجانبی
asymptotic tangent مماس مجانبی
asymptotic test آزمون مجانبی
asymptotic value theorem قضیه مقدار مجانبی
asymptotical expansion بسط مجانبی
asymptotical independence نابستگی مجانبی
asymptotically به طور مجانبی، مجانبا
asymptotically efficient estimator برآوردکننده مجانبا کارا
asymptotically equal مجانبا مساوی
asymptotically normal مجانب طبیعی
asymptotically stable به طور مجانبی پایدار
asymptotically unbiased estimator برآورد کننده مجانبا اریب
at a loss غیر مطمئن، سردرگم، متحیر
at a time در هر بار، در یک زمان
at all events در هر حال
at any n به ازای هر n
at countable متنها شمارا
at hand با کمی توجه، در دست
at least حداقل، دست کم، کمینه
at most منتها، خیلی باشد، حداکثر، بیشینه
at most countable set مجموعه منتها شمارا
at most countably infinite حداکثر نامتناهی شمارش پذیر
at once فورا، مستقیما
at random به تصادف، بر حسب اتفاق، همین طوری، بی هدف، بدون منظور، به تصادف، به اتفاق
at rest در حال سکون
at some point در یک نقطه مشخص
at the most به حداکثر
at which که در آنجا
athwart از این سو به آنسو، از وسط، برضد
Atiyah Singer index theorem قضیه شاخص عطیه-سینگر
atiyan singer index theorem قضیه شاخص عطیه-سینگر
atlas اطلس
atmosphere جو، هوا
atmost countable حداکثر شمارشپذیر
atmost countable set مجموعه حداکثر شمارشپذیر
atom اتم، ساده، ذره، کوچکترین جزء، غیر قابل تجزیه
atomic ساده، بسیط، اتمی، ذره ای
atomic bomb بمب اتمی
atomic element عنصر اتمی
atomic expression عبارت اتمی
atomic formula فرمول اتمی
atomic integral domain حوزه صحیح اتمی
atomization گردسازی، افشانش
attach متصل کردن، متصل شدن، ضمیمه کردن
attach to متصل به، بسته نشده باشد
attached to متصل به، وابسته
attachment دستگاه الحاقی، ملحقات، توقیف، حکم ضبط، الحاق، حکم توقیف، ضمیمه
attain رسیدن، نائل شدن، بدست آوردن
attenuation تظریف، نازک، رقیق، تلطیف
attenuator کاهشگر، تضعیف کننده، رقیق کننده
attitude وضع، ایستار
attract جذب کردن، کشیده شدن، ربودن
attraction ربایش، جذب، جاذبه
attractive کششی، ربایش، جاذب
attractive potential پتانسیل رباینده، پتانسیل جاذب
attribute صفت کیفی
attribute characteristic مشخصه وصفی
attribute sampling plan طرح نمونه گیری وصفی
attributes inspection بازرسی وصفی
auction به مزایده گذاشتن، مزایده، حراج کردن، حراج
audit ارزشیابی، حسابرس، ممیزی حساب، رسیدگی، رسیدگی به حساب ها، ممیزی، بازبینی حساب، رسیدگی کردن، ممیزی کردن
audit of decisions ممیزی تصمیمات
augment زیاد شدن، زیاد کردن، علاوه شدن، افزودن
augmentation اضافه، افزایش
augmentation of an algebra افزایش یک جبر
augmented افزوده، افزوده شده
augmented algebra جبر فزوده
augmented histogram نمودار آله ای افزوده
augmented matrix ماتریس افزوده
augmented set مجموعه افزوده شده
augmented solution جواب گسترده
authenticity درستی، اعتبار، صحت، سندیت
auto correlation همبستگی خودکار، خودهمبستگی، خود رابط
auto regression خودهمگرایی
auto tempering بازگشت خود به خود
autocode خودرمز
autoconjugte مزدوج با خود، خود همیوغ
autocorrelation خود همبستگی
autocorrelation function تابع خود همبستگی
autocovariance اتو کوواریانس
autofunction تابع خاص
automata ماشین های خودکار
automated gaging اندازه گیری اتوماتیک
automated inspection بازرسی اتوماتیک
automatic خودکار، اتوماتیک، اتومات
automatic assembly مونتاژ خودکار
automatic check وارسی خودکار، مقابله خودکار
automatic coder system سیستم سفارش اتوماتیک
automatic computer کامپیوتر خودکار
automatic control کنترل خودکار
automatic wokhead کله گی خودکار
automatically خود به خود
automation خودکاری، ماشین خودکار، خودکار سازی، خودکاری، اتوماسیون
automorph خودسان
automorphic خودسانی، خودریخت، هم شکل، خوددیسه، خودشکل
automorphic function تابع خودریخت، تابع خودسانی
automorphism خودریختی، هم شکلی، خودسانی، خوددیسگی، خودشکلی
automorphism identity اتحاد خودسانی
automorphism of group خودسانی گروه ها، اتومرفیسم گروه، خودسانی گروه
automorphism of module خودسانی مدول، اتومرفیسم مدول
autonomous system دستگاه خودگردان
autoregressive اتورگرسیو، خود برگشتی
autoregressive process فرایند خود برگشتی
autoregressive series سری خود برگشتی
autumnal equinox اعتدال پاییزی
auxiliary معین، اضافی، کمکی، امدادی، معاون
auxiliary circle of a hyperbola دایره اصلی هذلولی
auxiliary circle of an ellipse دایره اصلی بیضی
auxiliary element عنصر معین
auxiliary equation معادله کمکی
auxiliary sample نمونه کمکی
auxiliary unknown مجهول معاون، مجهول کمکی
auxiliary variable متغیر کمکی
available قابل استفاده، مهیا، موجود، فراهم، دسترس پذیر، قابل دسترس، در دسترس
average متوسط، معدل
average absolute deviation متوسط قدرمطلق های انحرافات
average case حالت میانگین
average cost هزینه متوسط
average cost variable متغیر هزینه متوسط
average curvature خمیدگی متوسط، انحنای متوسط
average density چگالی متوسط
average deviation متوسط انحراف، انحراف میانگین، انحراف متوسط
average inventory متوسط موجودی
average life زمان زندگی
average net return متوسط بازده خالص
average of a function متوسط یک تابع
average of n numbers متوسط n عدد
average outgoing quality limit حداکثر متوسط کیفیت خروجی
average range متوسط دامنه
average rate نرخ متوسط، نسبت میانگین، نسبت متوسط
average rate of change متوسط میزان تغییر، میزان تغییر متوسط
average rate of increase متوسط میزان افزایش، نمو متوسط، نمو میانگین
average rate of return نرخ بازده متوسط
average revenue درآمد متوسط
average sample number متوسط تعداد نمونه
average speed (مقدار) سرعت متوسط
average term جمله میانگین
average total inspection متوسط کل قطعات بازرسی شده، متوسط تعداد کل مورد بازرسی
average value مقدار متوسط، مقدار میانگین
average velocity سرعت میانگین، سرعت متوسط، میانگین سرعت
avoidable delay تأخیر قابل اجتناب
avoirdupois مقیاس اوزان سنگین، نوعی دستگاه اندازه گیری وزن
award مشخص کردن
away فاصله، دور، مخالف
Apart فاصله، دور، مخالف
axes محور ها
axes of coordinates محور های مختصات
axial محوری، آسه ای
axial force نیروی محوری
axial symmetry تقارن محوری
axiom اصل موضوع
axiom of addition اصل جمع، اصل موضوع جمع
axiom of additivity اصل جمع پذیری، اصل موضوع جمعی
axiom of archimedes اصل ارشمیدس
axiom of choice اصل موضوع انتخاب
axiom of compatibility اصل سازگاری
axiom of constructibility اصل موضوع ساخت پذیری
axiom of continuity اصل پیوستگی، اصل موضوع پیوستگی
axiom of extension اصل موضوع محتویات
axiom of extensionality اصل موضوع توسیع
axiom of hausdorff اصل هاوسدورف
axiom of induction اصل موضوع استقرا
axiom of infinity اصل موضوع بینهایت، الص متعارف بینهایت
axiom of least upper bound اصل کوچکترین کران بالا
axiom of linear completeness اصل موضوع کمال خطی
axiom of neighborhoods اصل همسایگی ها
axiom of nested inervals اصل فواصل تو در تو، اصل بازه های تو در تو
axiom of pairing اصل موضوع جفت کردن
axiom of parallels اصل موضوع توازی
axiom of power set اصل موضوع مجموعه توانی
axiom of recurrence اصل استقرا
axiom of reducibility اصل موضوع تحویل پذیری
axiom of separation اصل تجزیه
axiom of specification اصل تشخیص، اصل تجرید
axiom of zermelo اصل زرملو
axiomatic اصولی، اصل موضوعی
axiomatic definition of probability تعریف اصل موضوعی احتمال
axiomatic field theory نظریه اصل موضوعی
axiomatic method روش اصل موضوعی
axiomatic probability theory تئوری احتمالات
axiomatic set theory نظریه اصل موضوعی مجموعه ها
axiomatic system دستگاه اصل موضوعی
axiomatic theory نظریه اصل موضوعی، تئوری اصل موضوعی
axiomatic theory of probability تئوری موضوعی احتمال
axiomatically به صورت اصل موضوعی
axiomatizable theory نظریه اصل موضوع پذیر
axiomatization تدوین اصول، اصل گذاری، موضوعه
axiomatize تدوین کردن اصول موضوعه، اصل گذاردن
axioms بدیهیات اولیه، علنوم متعارفه
axioms of probability اصل موضوع احتمال
axis خط محور، محور، قطب، قطر
axis of cone تیر مخروط، سهم مخروط
axis of coordinates محور مختصات
axis of cylinder تیر ستون، سهم استوانه
axis of homology محور تجانس
axis of revolution محور دوران
axis of rotation محور دوران
axis of symmetry محور تقارن
axle محور، محور چرخ، میله
axonometric نمایش نقاط بر حسب تصویر های شان در فضا
axonometric axes محور های محور سنجه ای
axonometric projection تصویر محور سنجه ای
axonometry محور سنجی
azimuth زاویه سمت، سمت، زاویه بردار وضع نقطه نسبت به محور مختصات قطبی، زاویه

 

آمار: 1,375
: اصطلاحات آمار, اصطلاحات حسابداری, اصطلاحات ریاضی, لغات آمار, لغات تخصصی آمار, لغات تخصصی حسابداری, لغات تخصصی ریاضی, لغات حسابداری, لغات ریاضی
نوشتهٔ پیشین اصطلاحات حسابداری و ریاضی و آمار (۵۶) نوشتهٔ بعدی اصطلاحات حسابداری و ریاضی و آمار (۵۸)

مطالب مشابه

اصطلاحات حسابداری و ریاضی و آمار (۵۴)

مارس 21, 2018saeid

اصطلاحات حسابداری و ریاضی و آمار (۹)

مارس 1, 2018saeid

اصطلاحات حسابداری و ریاضی و آمار (۶۰)

مارس 22, 2018saeid

اطلاعات تماس

آدرس دفتر مرکزی : خیابان 13 آبان ، روبروی پژوهشکده تعلیم و تربیت

تلفن دفتر مرکزی : 66396881-021

پشتیبانی تلفنی : 43 10 623 0936

پشتیبانی تلگرام : 6162 177 0937

نماد اعتماد الکترونیک

پرداخت آنلاین

درگاه آنلاین بانک ملت

نوشته‌های تازه

  • قیمت ترجمه انگلیسی به فارسی و دیگر زبانها
  • ترجمه متون تخصصی مدیریت مالی
  • ترجمه متون تخصصی مهندسی هوافضا

چت تلگرام