اصطلاحات و لغات مشترک همه رشته ها (29)
ضرب العجل قابل انعطاف، ضرب العجلی است که تاریخ خاصی را برای زمان خاتمه تعیین نکرده است | flexible dead line |
شناور. زمان یا کاری با وقفه – بدون آنکه سبب تاخیر زمان تکمیل پروژه گردد | float – time or task |
کارهایی که رابطه ss دارند میتوانند باهم آغاز شوند ولی لازم نیست با هم تمام شوند | SS – start to start |
در کارهایی که رابطه sf دارند که بسیار نادر هم هست، کار اول شروع نمیشود مگر اینکه کار دوم تمام شده باشد | SF – start to finish |
به این مفهوم است که شروع کار را به یک تاریخ معین یا بعد از آن تاریخ مکلف کرده اید و زودتر از آن مقدور نیست. یک الزام نیمه انعطافی است | SNET – start no earlier than |
به این مفهوم است که لازمه آن شروع کار تا درست قبل از تاریخ تعریف شده است و دیرتر از آن مقدور نیست. یک الزام نیمه انعطافی است. | SNLT – start no later than |
در این موارد لازم است دو کار همزمان با هم و یا با فاصله معین خاتمه یابند | FF – finish to finish |
در این موارد کار دوم نمیتواند قبل از پایان کار اول شروع شود و باید با فاصله زمانی مشخص از پایان کار اول و در بهترین حالت بلافاصله بعد از خاتمه کار اول آغاز شود | FS – finish to start |
الزام این است که کار در راس یا بعد از تاریخ معین تمام شود و زودتر از آن مقدور نیست | FNET – finish no earlier than |
الزام این است که کار در راس یا قبل از تاریخ معین تمام شود و دیرتر از آن مقدور نیست | FNLT – finish no later than |
فاصله زمانی، زمان بین کارهای پروژه است | lag |
قانون پارکینسون، بیان میکند که کار تمام ظرف زمانی خود را پر میکند. یعنی هرچه به فعالیت زمان بیشتری اختصاص دهیم آن فعالیت بیشتر طول میکشد | Parkinson law |
الزامات منابع، هنگامی رخ میدهد که مدیر پروژه بنا به محدودیتهای خاص منابع دو کار را که میتوانند رابطه SS داشته باشند به شکل FS تعریف نماید. | resource constraints |
روش دلفی، یک روش پرس و جو از افراد خبره بدون ذکر نام و نشان افراد برای یافتن ریسک موجود در پروژه | Delphi technique |
طرح امکان سنجی، سند توضیحی و حاصل تحقیقی است که انجام داده اید. این طرح جهت تعیین اعتبار پروژه تدوین میشود | feasibility plan |
پیش بینی، یک تخمین علمی از زمان تکمیل پروژه که میتواند معرف تعیین میزان هزینه انجام پروژه هم باشد | forecasting |
نمودار گانت، تداخل کارها در انجام کار تکمیل پروژه را نشان میدهد. همینطور نمایانگر درصد پیشرفت فعالیتها و کل پروژه است. | Gant chart |
گرت، تکنیک بررسی و برآورد گرافیکی، موفقیتهای شرطی، شاخه شاخه شدن و در حلقه افتادن کارها بنابر برآوردهای آماری است | GERT – graphical evaluation and review technique |
پرت، تکنیک بررسی و برآورد برنامه، یک ابزار زمانبندی شده است که از وزن متوسط برای پیش بینی طول مدت کارهای پروژه استفاده میکند | PERT – program evaluation and review technique |
نمودار تاثیر، این نمودار مشکلات تصمیم را آشکار میکند. تمامی اجزای متغییرها، تصمیمات و اهداف و تاثیر هرکدام را بر دیگری تعریف میکند. | influence diagram |
اهداف کوتاه مدت، رسیدن به این اهداف واسط نشان دهنده اتمام کاری بخصوص و برطبق جدول زمانبندی است | milestones |
تیم پیشاهنگ، یک دسته از افراد که قابلیت عملیاتی کردن محصول قبل از اینکه در دسترس همه سازمان قرار بگیرد را دارند و این فرصت را به مدیر پروژه میدهند که مطابقت محصول با هدف پروژه را ارزیابی نماید | pilot team |
گزارش نهایی پروژه، مجموعه تمامی گزارشات فازهای کاری پروژه بعلاوه چند مورد اضافی است | final project report |
ممیزی پس از پروژه، هدف از این ممیزی تحلیل پروژه تکمیل شده، اثربخشی تیم پروژه، موفقیت پروژه، ارزش محصولات پروژه و تائید کل پروژه توسط مشتری است. | post – project audit |
پذیرفتن | Accept |
پذیرش | Acceptance |
معیار های پذیرش | Acceptance criteria |
پاسخگویی | Accountability |
دقت | Accuracy |
فعالیت | Activity |