مرکز ترجمه گهر
  • ورود / ثبت نام
  • صفحه اصلی
  • ثبت سفارش
  • لیست قیمت ترجمه
  • تماس با ما
  • درباره ما
  • خدمات ما
    • ترجمه متون تخصصی
    • ترجمه تجاری و اداری
    • ترجمه متون تخصصی ویژه
    • ترجمه دانشگاهی
    • ترجمه رزومه
    • ترجمه کتاب
    • ترجمه فوری
  • راهنما
    • پذیرش نمایندگی
    • راهنمای ارسال سفارش
    • راهنمای پرداخت هزینه
  • سوالات متداول

اصطلاحات و لغات حسابداری و ریاضی و آمار (۲۸)

آموزش زبان, ترجمهفوریه 6, 2016saeid

اصطلاحات و لغات حسابداری و ریاضی و آمار (28)

Accounting terms – Part 28

 

M سیزدهمین حرف الفبای انگلیسی، در اعداد رومی عدد 1000
m cycle دور m تایی
m dimensional point نقطه m بعدی
m tuple m تایی
machine index واحد تقسیم ماشین، اندیکس ماشین
machine language زبان ماشین
machine loading تنظیم ظرفیت ماشین، بار کردن ماشین
machine location problem مسأله تعبیه ماشین
machine number عدد ماشینی
machine scheduling problem مسأله برنامه ریزی ماشین
Maclaurin مکلورن
Maclaurin series سری مکلورن
maclaurin’s formula دستور ماکلورن، رابطه ماکلورن
maclaurin’s series سری ماکلورن، رشته ماکلورن، سلسله ماکلورن
macro کل، کلان
macroeconomics اقتصاد کلان
magazine محفظه، جعبه ماتریس، مخزن
magic square مربع جادوئی، مربع شگفت انگیز، مربع، مربع وفقی
magnet مغناطیس، آهنربا
magnetic مغناطیسی
magnetic chuck سه نظام الکترومغناطیسی، وسیله نگهدارنده مغناطیسی، گیره نظام مغناطیسی
magnetic drum storage حافظه استوانه مغناطیسی
magnetic field میدان مغناطیسی
magnetic flow detection عیب یاب مغناطیسی
magnetic meridian نصف النهار مغناطیسی
magnetic observatory رصدخانه مغناطیسی
magnetic permeability نفوذ پذیری مغناطیسی
magnetic poles قطب های مغناطیسی
magnetic saturation point نقطه اشباع مغناطیسی
magnetic storage حافظه مغناطیسی، انباره مغناطیسی
magnetic tape نوار مغناطیسی
magnetic variation ناپایداری مغناطیسی
magnetostrication تغییر بعد مغناطیسی، الاستیسیته مغناطیسی، قابلیت ارتجاعی مغناطیسی، دگرسانی آهنربایی
magnification بزرگنمایی
magnification ratio نسبت بزرگ نمایی
magnifier ذره بین، درشت کننده
magnify بزرگ کردن، درشت کردن
magnifying power ضریب درشت نمائی، ضریب بزرگ نمائی
magnitude بزرگی، قدر، اندازه، میزان بزرگی
magnitude of a complex number قدرمطلق عدد مختلط
magnitude of a vector نرم بردار، طول بردار، قدرمطلق بردار، مقدار عددی بردار
mail credit اعتبار پستی
mail order حواله پستی، سفارش پستی
mail payment order حواله ارزی کتبی
mail transfer انتقال پستی، حواله ارزی کتبی
main اصلی
main credit اعتبار اصلی
main diagonal قطر اصلی
main diagonal of a matrix قطر اصلی ماتریس
main documentary credit اعتبار اسنادی اصلی
main effect اثر اصلی
main frame اثر اصلی
main issues اهداف اصلی
main menu فهرست اصلی
main processor پردازش کننده اصلی
main ram کوبه اصلی، ضربه زن اصلی
mainly اصلی، اساسا
maintain ابقای روش جدید در عمل، نگهداری، ابقا، ذخیره شدن، نگهداری شدن، نگهداری کردن، ذخیره کردن
maintainability تعمیر پذیری، قابلیت نگهداری
maintenance نگهداشت، نگهداری، تعمیر و نگهداری وسایل و دستگاه ها، تعمیر کاری، سرویس و نگهداری
maintenance cost هزینه نگهداری، هزینه نگهداری دارایی ثابت
maintenance cycle زمان دور نگهداری، سیکل نگهداری
maintenance period دوره تناوب نگهداری
maintenance policy سیاست نگهداری
major مهم، ارشد، عمده، اصلی، تخصصی، بزرگ، بزرگ تر، مهاد، بیشتر، اکبر، برتر
major and minor premise صغری و کبرای قیاس، کبری و صغری
major arc قوس اطول، کمان بزرگتر
major arc of a circle قوس بزرگ تر دایره
major axis محور اطول
major axis of an ellipse قطر اطول بیضی
major defect عیب مهم، نقص مهم
major diameter قطر بزرگ، قطر اصلی
major dimension اندازه بزرگ
major object هدف عمده
major premise کبرای قضیه منطقی، کبرای قیاس
majorant مهتر
majorate محدود کردن
majore بیشیده
majorer بیشیدن
majority function تابع اکثریت
majority of shares اکثریت سهام
majorized مهاد شده، مهتر شده
majorized term حد اکبر
make به دست آوردن، در نظر گرفتن
make disapear محو شدن
make into تبدیل شدن
make or buy decision تصمیم گیری بین ساخت، تصمیم گیری بین خرید
make sure تحقیق کردن، مشخص کردن، ثابت کردن
make up ساختار، به دست آوردن، تشکیل شدن، آراستن
making decision تصمیم گیری
making tot stock ذخیره سازی
maladministration سوء مدیریت، مدیریت بد
malfunction بد کار کردن
man hour نفر-ساعت
man rating ارزیابی کارکنان
man to man comparison مقایسه فرد به فرد، روش مقایسه ای نفر به نفر
man week نفر-هفته، هفته-کارگر
manage پردازش کردن
management مدیریت، اداره
management accounting حسابداری مدیریت
management analysis تجزیه و تحلیل مدیریت
management audit ارزشیابی مدیریت
management by exception مدیریت در موارد استثنایی، اصل مدیریت بر پایه استثنا، مدیریت در حالت استثنا، مدیریت مسایل استثنایی
management by objective مدیریت بر مبنای هدف، مدیریت با هدف، مدیریت مبتنی بر هدف
management by result مدیریت بر مبنای نتیجه کار
management consultant مشاور مدیریت
management development پرورش مدیران، توسعه مدیریت
management expenses هزینه مدیریت، مخارج اداره کردن
management information system سیستم اطلاعات مدیریت، نظام اطلاعات مدیریت
management of production مدیریت تولید
management systems سیستم های مدیریت
management zone منطقه مدیریت
manager مدیر
managerial accounting حسابداری مدیریت
managerial finance مالیه مدیریت
managerial statistics آمار مدیریت
managing director مدیر کل، مدیر عامل
mandrel میله محور، سنبه، نگهدار مرغک، میله، کارگیر
manifold بسلا
manifold chamber محفظه چند راهه، محفظه مانیفولد
manifold without boundary خمینه بی مرز
manipulate برزیدن، پردازش کردن
manipulation برزیدن، دستکاری، شگرد، انجام با مهارت، برزش، انجام عملیات بر روی، کنترل کردن، مهارت استفاده از دست، دستکاری، برزیدن
manipulation of linear program برنامه خطی دست کاری
manner طریقه، روش
manning table جدول نیروی انسانی
manpower دستمزد، کار، نیروی انسانی، کارکرد
manpower control کنترل نیروی انسانی
manpower development توسعه نیروی انسانی
manpower management مدیریت نیروی انسانی
manpower turnover گردش نیروی انسانی، چرخش نیروی انسانی
mantissa مانتیس، جزء اعشاری لگاریتم یک عدد
mantissa of a logarithm جزء اعشاری لگاریتم
manual روش های دستی، راهنما، کتاب، کتاب راهنما، دستی
manual of operation راهنمای انجام کار
manual operation symbol نماد عملیات دستی
manual skill مهارت یدی
manual time زمان حرکت یدی
manually دستی، به طور دستی
manufacture تولید دستی، تولید صنعتی، تولید کردن، ساختن، ساخت، درست کردن، کارگاه دستی
manufacturing control کنترل ساخت
manufacturing cost هزینه تولید، هزینه ساخت
manufacturing licence اجازه ساخت، لیسانس ساخت
manufacturing order سفارش ساخت، دستور ساخت
manufacturing rights حقوق ساخت
manufacturing supplies ملزومات ساخت
manuscript نسخه خطی
many figure شکل بسیار پهلو
many many چند به چند
many many relation نسبت چند به چند
many one چند به یک
many one relation نسبت چند به یک
many sided چندضلعی، چندگوشه ای، چند جنبه ای
many times به کرات
many to many function تابع چند به چند، تابع چند ارزشی، تابع نامعین
many to many relation رابطه چند به یک
many to one correspondence تناظر چند به یک
many valued چند مقداری، چند ارزشی
many valued function تابع چند ارزشی، تابع چند مقداری
many valued logic منطق چند ارزشی
many zeros تعداد زیادی صفر
map نگاشت، تصویر کردن، نقشه، نگاشتن، تابع
mapped نگاشته شده
mapping نگاشت، گسترش، تابع، نمایش، انتقال نقطه به نقطه، انتقال
mapping diagram نمودار نگاشت
mapping into گسترش یک سو
mapping onto گسترش پوشا
maps نقشه
marble مهره
marching رژه رفتن
marching process روند گام به گام
margin سود ناخالص، نهایت، لبه، مرز، حد، حاشیه، سود ناویژه
marginal کناری، حاشیه ای، لبه ای، نهایی، مرزی
marginal analysis تحلیل نهایی
marginal approach روش حد نهایی
marginal benefit فایده نهایی
marginal cost هزینه نهائی
marginal cost function تابع هزینه نهائی
marginal demand تقاضای نهایی
marginal density چگالی کناری، چگالی حاشیه ای
marginal distribution توزیع نهائی، توزیع کناری، توزیع حاشیه ای، بخش کناری
marginal distribution function تابع توزیع حاشیه ای، تابع توزیع گروهی از اجزا
marginal factor cost هزینه عامل نهایی، هزینه نهایی عامل تولید
marginal fixed cost هزینه نهایی عامل تولید
marginal frequency فراوانی حاشیه ای، تواتر حاشیه ای
marginal investment سرمایه گذاری نهایی
marginal physical product محصول فیزیکی نهایی
marginal probabilities احتمالات حاشیه ای
marginal probability احتمال کناری، احتمال حاشیه ای
marginal productivity بهره وری نهایی
marginal profit سود حاشیه ای
marginal project طرح نهایی
marginal propensity تمایل حاشیه ای
marginal propensity to consume تمایل حاشیه ای به مصرف
marginal propensity to import میل نهایی به واردات
marginal propensity to save تمایل نهایی به پس انداز، گرایش نهایی به پس انداز
marginal rate of input substitution نرخ نهایی جانشینی نهاده
marginal rate of return over cost نرخ نهایی بازده بر حسب هزینه
marginal rate of substitution نرخ نهایی جانشینی
marginal rate of time preference نرخ نهایی ارجحیت زمانی
marginal revenue درآمد نهایی
marginal significance اهمیت نهایی
marginal total حاصل جمع حاشیه ای
marginal utility مطلوبیت نهایی، انتفاع حاشیه ای، فایده نهایی
marginal utility of income مطلوبیت نهایی درآمد
marginality حاشیه ای
marginals فراوانی های کناری
marine carrier وسیله حمل و نقل دریایی
marine policy بیمه نامه دریایی
mark نشانه
marked علامت دار
market بازار
market conditions شرایط بازار، وضع بازار
market equilibrium تعادل بازار
market equilibrium price قیمت تعادل بازار
market exchange rate نرخ ارز بازار
market life عمر بازاری
market penetration رسوخ به بازار
market planning برنامه ریزی جهت بازاریابی
market portfolio مجموعه بازار
market price قیمت روز، نرخ فروش، قیمت بازار
market rate نرخ بازاری، نرخ غیر بانکی
market research بررسی بازار، تحقیق روی بازار
market survey بررسی بازار
market value قیمت بازار، ارزش بازاری
marketable securities اوراق بهادار قابل تبدیل، اوراق بهادار در گردش، اوراق بهادار قابل معامله
marketing خرید و فروش، بازاریابی، اداره فروش
marketing management مدیریت بازاریابی
marketing research تحقیق بازاریابی
marking علامت گذاری
Markov chain زنجیر مارکوف
markov chains زنجیر های مارکوف
Markov decision process فرآیند تصمیم مارکوف
markov inequality نابرابری مارکوف
markov matrix ماتریس مارکوف
markov polya distribution توزیع مارکوف-پولیا
markov process فرآیند مارکوف
markov property ویژگی مارکوف
Markov shift تغییر جای مارکوف
markov’s condition شرط مارکوف
markov’s inequality نامساوی مارکوف
markov’s lemma لم مارکوف
markov’s theorem قضیه مارکوف
markovian decision process فرآیند تصمیم مارکوف، فرآیند تصمیم گیری مارکوف
martingale مارتینگل
mascheroni’s constant ثابت ماسکرونی
mask پوشش
maskant پوشش مقاوم، ماسک
masking پوشش، روکش، روپوشانی
mass جرم، مجموع، مقدار، توده
mass defect کاستی جرم
mass density جرم مخصوص، جرم ثابت
mass function تابع جرم
mass number عدد جرمی
mass of probability جرم احتمال
mass production تولید انبوه، عمده سازی، تولید وسیع، تولید به مقیاس صنعتی، تولید جمعی، انبوه سازی، سری سازی، تولید توده وار
mass scale experiment توده آزمایش ها
mass scale trial توده آزمایش ها
mass servicing سرویس گیری گروهی
mass spring system دستگاه جرم و فنر
mass storage انبارش توده ای، بایگانی، تل انباره
mass transport نقل جرم
master اصلی، قطعه کپی شده، سرپرست، استادکار، قطعه الگو، طرح اصلی
master budget بودجه جامع، بودجه اصلی
master file فایل شاخص
master grade درجه شاخص
master plan نقشه کلیات، برنامه جامع، طرح جامع، نقشه مجموعه
master problem مسأله مادر، مسأله اصلی
master schedule برنامه اصلی، برنامه مادر
mat بی جلا، شبکه، جفت کردن، در هم گیر انداختن
match جور کردن، متناسب، جور بودن، تطبیق دادن، تطبیق
match plate pattern مدل صفحه ای
matched جور شده
matched pairs زوج جور شده، جفت های جور شده، جفت های جور
matched samples نمونه های همتا
matched variables متغیرهای همتا
matching جور کردن، جور شدن
matching distribution توزیع جور شده ها
matching problem مسأله جور سازی
matching variable متغیر تنظیم کننده
mate همراه
material ماده، مادی، مطلب، موضوع، مواد اولیه، مصالح، جنس، مواد خام، مواد
material classification طبقه بندی مواد
material handling جا به جایی، حمل مواد، مبادله مواد اولیه
material hopper قیف مواد، قیفی مواد
material implication استلزام مادی، استلزام منطقی
material ledger card کارت معین مواد
material requirements planning برنامه ریزی کالای مورد نیاز، طرح ریزی نیازمندی مواد
material requisition درخواست مواد
material revised board برگ تجدید نظر مواد
material transfer انتقال مواد
materials مواد خام، مواد
mathematical از راه ریاضی، به طریق ریاضی، ریاضی
mathematical analysis آنالیز ریاضی
mathematical analysis of logic تحلیل ریاضی منطق
mathematical axioms اصول موضوع ریاضی
mathematical background سابقه ریاضی
mathematical characterization مشخص کردن معادلات ریاضی
mathematical definition تعریف ریاضی
mathematical equation معادله ریاضی
mathematical expectation انتظار ریاضی، امید ریاضی
mathematical framework چهارچوب ریاضی
mathematical induction استقرای کامل، استقراء ریاضی، استقرای ریاضی
mathematical logic منطق نمادی، منطق ریاضی
mathematical mode مدل ریاضی
mathematical model مدل ریاضی، قالب ریاضی، نمونه ریاضی، مدل ریاضی
mathematical necessity ضرورت ریاضی
mathematical object شئ ریاضی
mathematical operation عمل ریاضی
mathematical optimization بهینه سازی ریاضی
mathematical physics فیزیک ریاضی
mathematical point نقطه هندسی
mathematical point of view نظرگاه ریاضی
mathematical probability احتمال ریاضی، امکان ریاضی
mathematical problems مسائل ریاضی
mathematical programming برنامه ریزی ریاضی
mathematical recreations تفریحات ریاضی
mathematical statistical model of experiment مدل آماری-ریاضی آزمایش
mathematical statistics آمار ریاضی
mathematical structure ساختار ریاضی، ساختمان ریاضی
mathematical symbols نماد های ریاضی
mathematical system دستگاه ریاضی
mathematical theory of relativity نظریه ریاضی نسبیت
mathematically به طور ریاضی، به طریق ریاضی
mathematician ریاضیدان، ریاضی دان
mathematics ریاضیان، ریاضی
mathieu’s differential equation معادله دیفرانسیل ماتیو
mating به هم خوردن، جفت شدن
mating surfaces سطوح مماس
matrices ماتریس ها، آرایه ها
matrices addition جمع ماتریس ها
matrices group گروه ماتریس ها
matrix ماتریس، آرایه، زهدان، قالب
matrix addition جمع ماتریس ها، جمع ماتریس
matrix adjoint ماتریس الحاقی
matrix algebra جبر ماتریس ها
matrix calculus حساب ماتریس ها، حساب ماتریسی
matrix characteristic مشخصه ماتریسی
matrix definition تعریف ماتریس
matrix determinant دترمینان ماتریس
matrix diagonal قطر ماتریس
matrix dimension بعد ماتریس
matrix elementary عناصر ماتریس
matrix equation معادله ماتریسی
matrix game بازی ماتریسی، بازی مستطیلی
rectangular game بازی ماتریسی، بازی مستطیلی
matrix gauge اندازه گیر مرکب
matrix generator مولد ماتریس
matrix inversion مکعوس کردن ماتریس
matrix line printer چاپگر خط ماتریسی
matrix multiplication ضرب ماتریس ها
matrix of an endomorphism ماتریس یک درسانی
matrix of change of base ماتریس تغییر پایه، ماتریس تبدیل مبنا، ماتریس تبدیل پایه
matrix of coefficients ماتریس ضریب ها
matrix of correlation coefficients ماتریس ضرایب همبستگی
matrix of covariance ماتریس کوواریانس
matrix of eigenvalues ماتریس ریشه های راکد
matrix of latent roots ماتریس ریشه های راکد
matrix of linear transformation ماتریس یک تبدیل خطی
matrix of losses ماتریس زیان ها
matrix of transition probability ماتریس احتمال انتقال
matrix operations عملیات ماتریس
matrix permutation ماتریس تبدیل
matrix polynomial چندجمله ای ماتریسی
matrix printer چاپگر ماتریسی
matrix product حاصل ضرب ماتریس
matrix rank رتبه ماتریس
matrix representation نمایش ماتریسی
matrix representing ماتریس نمایش
matrix ring حلقه ماتریسی
matrix statistical model مدل ماتریس آماری
matrix theory نظریه ماتریس ها
matrix thread gauge رزوه سنج مرکب
matrix unit یکا ماتریس
matrix with complete rank ماتریس با رتبه کامل
matter ماده
maturity date سررسید، موعد پرداخت
maxcimal basic rectangle مستطیل اساسی ماکسیمال
maxheap درخت حافظه پویای ماکسیمم
maxi minimum ماکسی-مینیمم
maxima حداکثر، حداکثر حداکثر ها
maximal ماکسیمال
maximal basic rectangle مستطیل اساسی، مستطیل اساسی ماکسیمال
maximal concentration function تابع تمرکز ماکسیمال
maximal deficiency ناکارایی ماکسیمال
maximal element عنصر ماکسیمال، عضو ماکسیمال
maximal member عنصر ماکسیمال، عضو ماکسیمال
maximal ideal ایده آل بیشین، ایده آل ماکسیمال
maximal linearly ordered subset زیرمجموعه مرتب خطی ماکسیمال
maximal member عنصر بیشینه
maximal member of a set عضو بیشینه یک مجموعه
maximal prime divisor مقسوم علیه اول ماکسیمال
maximal subset زیرمجموعه بیشینه
maximal subspace زیرفضای ماکسیمال
maximal subword زیرکلمه ماکسیمال
maximality بیشتر بودن، مهینی
maximax ماکزیمم ماکزیمم ها، حداکثر حداکثر ها، بیشترین بیشترین ها
maximax criterion معیار ماکسیماکس
maximin بیشترین کمترین ها، بیشینه کمینه، حداکثر حداقل ها، ماکزیمم مینیمم ها
maximization ماکسیمم سازی، حداکثر گزینی، بیشینه ساختن، بیشینه سازی
maximize بیشینه ساختن، بیشینه سازی، مهینه سازی
maximum ماکزیمم
maximum decrease کاهش ماکزیمم
maximum element بزرگترین عنصر، عنصر ماکزیمم
maximum flow model مدل حداکثر جریان ارسال، مدل ارسال ماکزیمم
maximum height حداکثر ارتفاع، ارتفاع اوج
maximum increase افزایش ماکزیمم
maximum invariant subgroup زیرگروه ثابت ماکزیمم
maximum length طولانی ترین طول، حداکثر طول
maximum likelihood حداکثر احتمال، احتمال رخداد حداکثر، حداکثر درستنمایی
maximum likelihood estimate برآورد راست نمایی ماکزیمم، برآورد حداکثر درست نمایی
maximum likelihood estimation برآورد درستنمایی ماکسیمم، برآورد کننده درستنمایی ماکسیمم، برآورد بر اساس درست نمای بیشینه
maximum likelihood estimator برآورد کننده درستنمایی ماکسیمم
maximum likelihood method روش درست نمایی ماکسیمم، روش حداکثر درست نمایی
maximum modulus principle قضیه ماکسیمم قدرمطلق، اصل ماکسیم قدرمطلق
maximum modulus theorem قضیه حداکثر قدرمطلق
maximum point نقطه اوج، نقطه بیشینه، نقطه حداکثر، نقطه ماکزیمم
maximum point on a curve نقطه اوج یک منحنی
maximum principle اصل ماکسیمم
maximum revenue ترکیب درآمد حداکثر
maximum standard deviation حداکثر انحراف معیار
maximum utility ماکزیمم سودمندی
maximum value flow model مدل ماکزیمم ارزش حاصل
maxterm جمله ماکسیمم
Maxwell Boltzmann distribution توزیع ماکسول-بولتسمان
Maxwell convention قرارداد ماکسول
maxwell convertion قرارداد ماکسول
meager لاغر
meager set مجموعه رسته اول
mean متوسط، وسیله، میانگین، معدل، میانگی، واسطه
mean absolute deviation میانگین قدرمطلق انحرافات
mean and extreme ratio نسبت ذات وسط و طرفین
mean and range of card میانگین و دامنه تغییرات کارت
mean average مقدار متوسط
mean axis of ellipsoid محور متوسط بیضی گون
mean convergence همگرائی میانگین، تقارب میانگین
mean curvature خمیدگی میانگین
mean deviation میانگین انحراف، انحراف متوسط، انحراف میانگین، میانگین قدرمطلق انحراف ها، متوسط انحراف
mean difference تفاضل میانگین، میانگین قدرمطلق تفاضل ها
mean distance فاصله میانگینی، میانگین حداکثر و حداقل فاصله یک سیاره از قمر آن، فاصله متوسط
mean effective value مقدار مؤثر متوسط
mean error خطای میانگین
mean life عمر میانگین
mean lifetime عمر متوسط
mean normal curvature انحنای میانگین
mean of data میانگین داده ها
mean ordinate مقدار متوسط تابع، عرض متوسط
mean proportional واسطه هندسی
mean proportional between two numbers واسطه هندسی دو عدد
mean rank method روش میانگین رتبه ها
mean recurrence time میانگین زمان برگشت
mean solarday روز متوسط خورشیدی
mean square میانگین مجذور ها، پراش
mean square approximation تقریب میانگین مربعی
mean square deviation میانگین مربع انحراف ها
mean square error میانگین توان دوم خطا ها، میانگین مربع خطا ها، خطای میانگین مجذورات
mean square errors میانگین توان دوم خطا ها
mean terms of proportion وسطین تناسب
mean time to failure زمان متوسط تا خرابی
mean time to repair متوسط زمان تعمیر
mean value مقدار میانی، مقدار متوسط، مقدار میانگین
mean value formula دستور مقدار میانگین
mean value of a function مقدار میانگین تابع، مقدار میانگین یک تابع
mean value theorem قضیه واسطه، قضیه مقدار میانی
mean value theorem for integral قضیه مقدار میانی برای انتگرال
mean value theorem of the differential calculus قضیه مقدار میانی حساب دیفرانسیل
mean value theorems قضیه های مقدار میانگین
mean variance واریانس میانگین
mean vector بردار میانگین
meaningless بی معنی
meanpoint نقطه میانگین، نقطه میانی
meanproportional واسطه هندسی
means وسطین تناسب
means that به این معنی است که
measurability اندازه پذیری
measurable اندازه پذیر
measurable cardinal number عدد اصلی اندازه پذیر
measurable channel کانال اندازه پذیر
measurable cover پوشش اندازه پذیر
measurable event پیشامد تصادفی، پیشامد اندازه پذیر
measurable function تابع اندازه پذیر
measurable kernel هسته اندازه پذیر
measurable set مجموعه اندازه پذیر
measurable space فضای اندازه پذیر
measure بیان کردن، سنجیده شدن، مقیاس، سنج، اندازه، سنجش، سنجیدن، مقیاس، سنجه، پیمانه، اندازه گرفتن
measure a distance فاصله یابی کردن
measure of a set اندازه یک مجموعه
measure of center اندازه مرکزیت
measure of distribution اندازه پراکندگی
measure of intensity of dependency of events اندازه شدت وابستگی حوادث
measure of kuratosis اندازه کشیدن
measure of length مقیاس طول
measure of probability اندازه احتمال
measure of set اندازه مجموعه
measure of size اندازه حجم
measure of variations اندازه تغییرات
measure of volume گنجا، اندازه حجم
measure preserving transformation تبدیل حافظ اندازه
measure space فضای اندازه
measure theory نظریه اندازه
measure zero set مجموعه صفر، اندازه
measured سنجیده
measureless بی اندازه
measurement اندازه، مقدار، کمیت، اندازه گیری، سنجش
measurement error خطای اندازه گیری
measurement standards استاندارد های اندازه گیری
measures of central tendency اندازه های گرایش به مرکز، اندازه های تمایل به مرکز، مقادیر متمایل به مرکز، مشخص کننده های مرکزی، سنجیده های گرایش به مرکز
measures of dispersion پراکنداگی، پراکندگی
measures of standards استاندارد های اندازه گیری
measures of variability اندازه های تغییر پذیری
mechanical مکانیکی
mechanical ability توان مکانیکی، توانایی مکانیکی
mechanical advantage مزیت مکانیکی
mechanical comprehension درک مکانیکی، ادراک فنی
mechanical drawing رسم فنی، ترسیم بوسیله ابزار مکانیکی، رسم مکانیکی
mechanical engineering مهندسی مکانیک
mechanical fastening بستن مکانیکی
mechanical tape reader نوار خوان مکانیکی
mechanics مکانیک
mechanics rules قوانین مکانیک
mechanism مکانیزیم، مکانیسم، سازوکار
mechanized data processing پرورش داده ها به طور مکانیزه، داده پردازی مکانیزه
mechanized operation عملیات مکانیزه
mecro miniaturization تفکیک سازی میکرومتری
media محیط، رسانه، متوسط
medial میانی
medial triangle مثلث میانک
median خط میانه، میانه، متوسط
median class طبقه میانه
median in statistics میانه، عنصر میانی
median location میانگین جایابی
median of a trapezoid میانه ذوزنقه، میان خط ذوزنقه
median of a triangle میانه مثلث
median parameters پارامتر های میانه
median point of a triangle نقطه میانی مثلث
median regression line خط رگرسیون میانه
medium دنده متوسط، رابط، محیط، پیرامون، متوسط، واسطه، وسیله، معتدل، میانجی، رسانه
medium fit انطباق متوسط
medium force fit انطباق با نیروی متوسط
medium frequency میان بسامد
medium hard steel فولاد نیم سخت
medium range میان مدت
medium range planning برنامه ریزی میان مدت
medium term متوسط المدت
medium wave موج متوسط
meet ارضا کردن، صدق کردن، برآوردن، انجام دادن، برخورد کردن، تلاقی، برخورد، قطع کردن، تماس، واژه، قدیمی برای مقطع
meet irreducible تحویل ناپذیر تماسی
meet irreducible element عنصر تحویل ناپذیر تماسی
meet of elements in a lattice تماس عنصر ها در مشبّکه
meet of sets تماس مجموعه ها، اشتراک مجموعه ها
meet of two sets مقطع دو مجموعه، اشتراک دو مجموعه، قدر مشترک دو مجموعه
meeting جلسه، نشست، ملاقات، مجمع، جلسه، انجمن
mega پیشوندی به معنی یک میلیون
mellin transform تبدیل ملین
melt temperature دمای ذوب
melting range طیف ذوب، دامنه ذوب
melting rate میزان ذوب، نرخ ذوب، سرعت ذوب
member عضو
member of a set عضو یک مجموعه
member of set عضو مجموعه
members of an equation عضو های یک معادله
membership عضویت، تعلق
membership problem مسأله عضویت
membership symbole\ نماد تعلق، نماد عضویت
membrance غشاء
membrane غشاء
memonic یادآور
memorize ذخیره کردن
memory تغذیه کننده، حافظ، یاد
memory capacity گنجایش حافظه
memory location خانه حافظه
memory store مخزن حافظه
memoryless بی حافظه، فاقد حافظه، بدون حافظه
menelaus theorem قضیه منلائوس
meniscus هلال یا جسم هلالی شکل، عدسی از یک سو مقعر و از سوی دیگر محدب، سطح محدب یا مقعر
mensuration اندازه گیری، پیمایش
mental activity فعالیت فکری
mental arithmetic حساب ذهنی، محاسبه ذهنی
mental fatigue فرسایس ذهنی، خستگی فکری، فرسودگی
mention اشاره کردن، بیان شدن
menu فهرست
menu planning problem مسأله برنامه غذایی، مسأله طراحی برنامه غذایی
meokurtic منحنی با درجه مناسب کشیدگی
mercator projection تصویر مرکاتور، نقشه مرکاتور
merchandise خرید و فروش، کالا، جنس، موجودی جنسی
merchandise in transit کالای بین راهی
merchandise inventory موجودی کالا
mercury سیاره عطارد، جیوه
merely فقط، صرفا
merge درآمیختگی، ادغام کردن، ترکیب کردن، قاطی کردن، اختلاط اطلاعات، به طور ردیفی، پوشش
merge bias جابجایی در آمیختگی
merge event واقعه پوششی
merge relationship رابطه درآمیختگی
meridian نصف النهار
meridian of a surface of revolution نصف النهار رویه دورانی
meridian of celestial sphere نصف النهار کره سماوی
meridian of earth نصف النهار زمین
meridian plane صفحه نصف النهاری
meromorphic برخه ریخت
meromorphic function تابع برخه ریخت، تابع مروفورفیک، تابع برخه ریخت
meromorphism برخه ریختی
Mersenne number عدد مرسن
mersenne numbers اعداد مرسن
mersenne prime number عدد اول مرسن
mersenne prime numbers اعداد اول مرسن
mertens theorem قضیه مرتنس
mesh تور مانند، مشبک کردن، شبکه، سوراخ، جور شدن، گیرانداختن
mesh of a covering قطر پوشش
mesh size چشمه غربال
mesne وسطی، میانی
message خبر، پیام فرستادن، پیغام، پیام، مکالمه
meta پیشوندی به معنای فوق، متا، ماوراء
meta mathematics متا ریاضیات، ماوراء ریاضی
meta system مابعدالدستگاه
meta theorem متاقضیه، ماوراء قضیه
metadiscriminant فوق مبین
metal spraying بارش فلزی، فلز پاشی
metalanguage شبه زبان، ماوراء زبان
metallic yield محصول فلزی، باردهی فلزی
metallurgy فلزکاری، متالورژی
metalogic فوق منطق، شبه منطق، ماوراء منطق
metamathematical متا ریاضی
metamathematics فرا ریاضیات، فرا ریاضی
metaproof فوق دلیل، متا دلیل
metastale فوق پایدار
metatheorem فوق قضیه
metavariable فوق متغیر، متا متغیر
meter متر، معادل 39.37 اینچ، سنجه
metering device وسیله سنجش
method شیوه، طریق، روال کار، روش، اسلوب، طریقه، راه و روش
method of disks روش قرص ها
method of exhaustion روش اشباع، روش افنا
method of false position روش موقعیت نادرست
method of fitting constants روش برازاندن ثابت ها، روش برازش ثابت ها
method of intersection روش برش
method of least squares روش حداقل مجذورات، روش کمترین مربعات
method of linearization روش خطی سازی
method of paried comparison روش مقایسه مزدوج
method of penalty روش جریمه
method of pivot selection روش انتخاب پاشنه
method of quadrature in differential equations روش حل معادله های دیفرانسیل با انتگرال گیری
method of shells روش غشاء ها
method of successive approximation روش تقریب متوالی
method of successive approximations روش تقریب های پیاپی
method of successive bisection روش دو نیم سازی متوالی
method of successive bisections روش تنصیفات متوالی
method of successive iteration روش تکرار متوالی
method of the auxiliary hypothesis روش فرض کمکی
method of undetermined coefficients روش ضرایب نامعین، روش ضرایب مبهم، روش ضرایب نامعلوم
method of variation of constants روش تغییرات مقادیر ثابت
method of variation of parameters روش تغییر اعداد ثابت، روش تغییر پارامتر ها
method of washers روش واشر ها
method study مطالعه روش
methodology روش شناسی
methods analysis تحلیل روش ها
methods engineering مهندسی روش ها
methods improvement بهبود روش ها
methods study مطالعه روش ها، بررسی روش ها
metoorite سنگ آسمانی
metre متر
metric متریک، سنجه ای، فاصله ای، تابع فاصله، متری
metric geometry هندسه متری، هندسه متریک
metric invariant ناوردای متریک
metric space فضای متری، فضای فاصله ای، فضای متریک
metric subspace زیرفضای متریک، زیرفضای فاصله ای
metric system دستگاه فاصله ای، دستگاه متریک
metric tensor تانسور متریک، تانسور اصلی
fundamental tensor تانسور متریک، تانسور اصلی
metric theory of function تئوری متریک تابع
metric value اندازه کمی
metric vector space فضای برداری متریک
metric vernier caliper کلیس ارتفاع سنج
metrizable متریک پذیر، متری پذیر
metrizable space فضای فاصله پذیر، فضای متری شدنی، فضای متریک پذیر
metrization theorem قضیه متریک سازی
metrology تخصص اندازه گیری، علم اندازه گیری، سنجه شناسی
micro جزء، خرد، پیشوندی به معنی یک میلیونیم
micro structure ساختمان ذره ای، ریز ساختمان
microcomputer ریزکامپیوتر، خردکامپیوتر، ریزرایانه، ریزرایانگر
microeconomics اقتصاد خرد
microeconomy اقتصاد خرد، اقتصاد میکرو
microhardness ریز سختی، سختی ریز
micrometer ریزسنج
micrometer caliper ریز سنج، میکرومتر، اندازه گیر میکرومتر
micrometer depth gage میکرومتر عمق سنج، عمق سنج میکرومتری
micron یک هزارم میلیمتر، میکرون
microprocessor خردآما، داده پرداز، ظریف، ریزپردازنده، میکرو پروسسور
microstructure ساختمان ذره ای
microwave موج ریز
mid پیشوندی به معنی وسط
mid line خط واصل اوساط، دو ساق ذوزنقه، خط میانه
mid point نقطه وسط، نقطه میانی
mid range میان دامنه، میان برد
mid year population جمعیت وسط سال
middle میانی، میان، وسط
middle management مدیریت میانی، مدیران میانی
middle manager مدیر واسطه
middle point میانگاه، وسط
middle term حد اوسط، حد وسط
middling میانی
middlingly به طور میانی
midland بین النواحی
midmost دقیقا واقع شده در وسط، وسط ترین
midperpendicular عمودمنصف
midpoint نقطه میانی
midpoint formula فرمول نقطه میانی
midpoint of a line segment وسط پاره خط
midpoint rule قاعده میانگاهی
midrange نیم دانه
midst قسمت وسط
midway وسط، نیمه راه
mile واحد طول معادل 2580 فوت یا 1609 متر، میل، مایل
mileage کرایه به میل، مسافت پیموده شده به میل
milestone واقعه مهم، منزلگاه، شاخص کار، پایان نما، برهه
milestone event رویداد شاخص
milestone network شبکه شاخص
milky شیری
milky way راه شیری
milkyway راه شیری
mill سنگ شکن، کارخانه، فرز، دستگاه پرداخت، آسیا
mille هزار
milli یک هزارم، پیشوندی به معنی یک هزارم
milliard میلیارد، هزار میلیون، 109
millin transform تبدیل ملین
million میلیون، هزار هزار، 106
mimic تقلید کردن
min max technique تکنیک مینیماکس
minding تصور، انگاشت
mineur اصغر
mineure صغری
minheap درخت حافظه پویای مینیمم
mini max approximation تقریب مینی ماکس
mini maximum مینی ماکسیمم
miniamal rule روش برازش
miniature ظریف، کوچک
minicase رخدادک
minicomputer کامپیوتر کوچک، ریزکامپیوتر، مینی کامپیوتر
minima حداقل
minimal کمین، مینیمال، حداقل، کوچکتر، کهینه، اقل، کمینه
minimal basis پایه مینیمال
minimal boolian expression عبارت بولی مینیمال
minimal cover پوشش مینیمال
minimal curve خم مینیمال
minimal element کمترین عضو، عضو کمینال، عنصر مینیمال، عضو مینیمال
minimal equation معادله مینیمال
minimal extension توسیع کهین
minimal form صورت مینیمال
minimal generating set مجموعه تولید کننده کهین
minimal ideal ایدآل مینیمال
minimal left ideal ایده آل چپ مینیمال
minimal member عضو مینیمال
minimal polynomial چندجمله ای مینیمال، کثیرالجمله کهینه
minimal prime divisor مقسوم علیه اول مینیمال
minimal prime ideal ایده آل اول مینیمال
minimal right ideal ایده آل راست مینیمال
minimal spanning tree درخت فراگیر حداقل
minimal sufficiency کیفیت مینیمال
minimal sum مجموع مینیمال، حاصل جمع مینیمال
minimal sum form صورت مجموع مینیمال
minimal sum of produst form صورت مجموع حاصل ضرب های مینیمال
minimal sums حاصل جمع مینیمال
minimal surface رویه مینیمال
minimal surface method رویه کمترین مساحت
minimal tree درخت مینیمال
minimality کهینی
minimax مینیماکس
minimax criterion ملاک مینیماکس
minimax decision function تابع تصمیم مینیماکس
minimax estimate برآورد اقل اکثر
minimax point نقطه زین اسبی
minimax property خاصیت مینی ماکس
minimax regret مینیمم حداکثر زیان
minimax rule قاعده مینی ماکس
minimax solution تابع تصمیم مینیماکس
minimax strategy استراتژی مینیماکس، خط مشی مینیماکس
minimax technique تکنیک مینیماکس، تقریب چبیشف، روش مینیماکس
minimax theorem قضیه مینیماکس
minimax theory نظریه مینی ماکس
minimization کمینه سازی
minimum مینیمم، حداقل، کمینه، کهین
minimum element عنصر مینیمم، عنصر کمینه، عنصر کهینه
minimum height حداقل ارتفاع
minimum modulus principle اصل کالبد مینیمم
minimum moment گشتاور حداقل
minimum path کوتاهترین مسیر
minimum point نقطه حداقل، نقطه مینیمم
minimum principle اصل حداقل
minimum qualifications حداقل شرایط لازم
minimum rastio test آزمون مینیمم کسر
minimum requirements حداقل شرایط لازم
minimum traveling time حداقل زمان پیمایش
minimum variance estimator برآورد کننده مینیمم
minkowski reduction theory نظریه تحویل مینکوفسکی
minor کهاد، کوچک، کوچکتر، کهین، اقصر
minor a determinant کهین یک دترمینان
minor arc قوس اقصر، کمان کوچکتر
minor arc of a circle قوس کوچکتر دایره
minor axis محور اقصر
minor axis of an ellipse قطر اقصر بیضی، محور اقصر بیضی
minor defect عیب جزیی، نقص جزیی
minor determinant دترمینان کهاد، دترمینان جزء، معین فرعی، دترمینان جزء، زیردترمینان
minor diameter قطر کوچک
minor of a determinant کهاد دترمینان
minor of a matrix کهاد ماتریس
minor of an element in a determinant کهین یک عنصر در دترمینان
minor of matrix ماتریس جزء زیرماتریس، مینور ماتریس، کهین ماتریس
minor premise صغرای قضیه، صغری
minor premiss صغری
minor sector قطاع کوچکتر
minor segment قطعه کوچکتر
minor term جمله کوچک، حد اصغر
minorant مادون، پائین، کهتر
minore کمیده، کهین دار
minorer کمیدن، فروبستن
minorized کهتر شده، کهاد شده
minors of order r مینور های مرتبه r
minterm جمله مینیمم
minterm canonical form صورت متعارف جمله مینیمم
minuend مفروق منه
minus منها، منفی
minus infinity منهای بینهایت
minus lable arrow پیکان با برچسب منفی
minus sign علامت منها
minus tolerance تلرانس منفی
minute یک شصتم ساعت، دقیقه، یک شصتم درجه
mirror finished surface سطح صیقلی
mirror image تصویر آیینه ای، تصویر آئینه گونه، قرینه تایی
mirroring قرینه سازی
miscalculate اشتباها محاسبه کردن
miscalculation محاسبه غلط
miscast اشتباه محاسبه کردن
miscellaneous پراکنده، متفرقه، گوناگون
miscellaneous expenses هزینه های فرعی
miscellaneous income درآمد فرعی
miscellaneous problems مسائل متفرقه
miscellaneous process فرآیند فرعی، عملیات غیر دقیق
miscount بد حساب کردن، بد شمردن
mismatching جور نشدن، به هم نخوردن، عدم تقارن، مقطع
misoperate اشتباهی مرتکب شدن
misprint اشتباه چاپی
misshapen ناجور
missing از دست رفته
missing data داده های گم شده
mission هیئت، رسالت، مأموریت، هیئت اعزامی
mistake اشتباه
mix مخلوط کردن، آمیختن
mixed مختلط، مرکب، مخلوط شده، آمیخته، مخلوط
mixed account حساب مختلط، حساب مخلوط
mixed acquisition خرید تعدادی از انواع دارایی ها به طور یکجا
mixed base number عدد آمیخته پایه، عدد آمیخته مبنا
mixed central moments گشتاور های مرکزی آمیخته، گشتاور های مختلط مرکزی
mixed cost هزینه نیمه متغیر
mixed decimal (عدد) دهدهی آمیخته، عدد اعشاری غیر صحیح
mixed decision تصمیم آمیخته
mixed expense هزینه مرکب
mixed expression عبارت آمیخته
mixed ideal ایدآل آمیخته
mixed integer problem مسأله آمیخته با اعداد صحیح
mixed line خط مختلط
mixed moment گشتاور مختلط
mixed number عدد کسری، عدد آمیخته
mixed partial derivative مشتق جزئی مخلوط، مشتق پاره ای آمیخته، مشتق جزئی آمیخته
mixed partial derivatives of the second order مشتقات جزئی مخلوط مرتبه دوم
mixed periodic متناوب مرکب
mixed periodic fraction کسر متناوب مرکب
mixed product حاصل ضرب مختلط سه بردار، محصول ترکیبی، محصول مختلط
mixed radix number عدد آمیخته-پایه، عدد آمیخته-مبنا
mixed base number عدد آمیخته-پایه، عدد آمیخته-مبنا
mixed recurrent متناوب مرکب
mixed recurrent fraction کسر متناوب مرکب
mixed recurring متناوب مرکب
mixed recurring continued fraction کسر مسلسل بازگشتی آمیخته
mixed sample نمونه مختلط
mixed sampling نمونه گیری آمیخته
mixed strategy استراتژی آمیخته
mixed system نظام آمیخته
mixed tensor تانسور آمیخته
mixer مخلوط کننده، مخلوط کن، به هم زن
mixer chamber محفظه اختلاط
mixture آمیخته، اختلاط، ترکیب، آمیزه، مخلوط
mixture experiment آزمایش مخلوط
mnemonic نماد ساده
mobile جسم متحرک، پویا، متحرک
mobile cathode کاتد متحرک، کاتد جنبشی
mobility پویایی، تحرک
mobius band نوار موبیوس
mobius function تابع موبیوس
mobius geometry هندسه موبیوس
Mobius strip نوار موبیوس
mobius transformation تبدیل موبیوس
mod باقیمانده، مانده
mod p quadratic residue باقیمانده درجه دوم با کالبد p
modal logic منطق موجه
modal proposition قضیه موجه
modal sentence گزاره موجه
modality جهت
mode روش، حالت، نما، نحوه، طریقه، طرز، مد
mode class طبقه نما
mode of a distribution نمای یک توزیع
mode of distribution نمای یک بخش
mode of production طرز تولید، نحوه تولید
model سرمشق، شکل دادن، طرح، الگو، مدل، طرح ریختن، مدلسازی، نمونه، قالب
model building ساخت مدل، مدلسازی
model theory نظریه مدل ها
modeling مدل بندی، مدل سازی، نمونه سازی، قالب سازی
modem تلفیق و تفکیک کننده، دستگاه دادگان، مودم
modern جدید، مدرن، نوین
modern algebra جبر مدرن، جبر نوین
modernization نو سازی
modification تغییر، تغییر شکل، تعدیل، اصلاح، پیرایش
modified اصلاح شده، به ساخته، پیراسته، اصلاح شده
modified bessel شبه بسل
modified bessel function تابع بسل تعدیل شده
modified cancellation law قانون حذف اصلاح شده
modified euler method روش اویلر تعدیل یافته
modified limits حدود تصحیح شده
modified martempering مارتمپرینگ اصلاح شده
modified mathieu function تابع تبدیل یافته ماتیو
modified Mathieu functions تابع های تیدبل یافته ماتیو
modified mean میانگین تعدیل یافته
modified second تفاضل های دوم اصلاح شده
modifiy اصلاح کردن، پیراستن، تعدیل کردن، دگرگون کردن
modifying dual solution primal جواب دوگان اصلاح شده
modular قدرمطلقی، پیمانه ای، واحدی، تکه تکه، سیستم خودکفا
modular arithmetic حساب پیمانه ای، حساب هم نهشتی، حساب هنگی
modular function تابع مدولی
modular group گروه مدولی
modular lattice مشبّکه مدولی
modular law قانون مدولی
module سنج، مدول، هنگ، قطعه، اندازه، کالبد، ضریب، عکس، گام، مدول دنده، واحد، میزان، قدرنسبت
moduli پیمانه ها
modulo پیمانه
modulo m به سنج m
modulo n به پیمانه n
modulo n integer عدد صحیح با کالبد n
modulus کالبد
modulus of a complex number قدر مطلق عدد مختلط
modulus of a congruence پیمانه همنهشتی
modulus of a vector نرم بردار، طول بردار
modulus of an elliptic integral هنگ انتگرال بیضوی
modulus of continuity of a function هنگ پیوستگی تابع
modulus of elasticity ضریب ارتجاع، ضریب جهمندی، ضریب کشسانی، ضریب ارتجاعی
modulus of logarithms ضریب تبدیل لگاریتم ها
modulus of rigidity ضریب صلبیت
modulus of rupture مدول پارگی، ضریب شکست، ضریب گسیختگی، ضریب پارگی
modulus of toughness ضریب سفتی، ضریب چقرمگی
modus ponens قیاس استثنایی
moebius transformation تبدیل موبیوس
moiety نصفه
mold شکل دادن، قالبریزی کردن، قالبگیری، قالب
mold ability قابلیت قالبگیری
mold assembly مونتاژ قالب
mold board تخته زیر درجه
mold body بدنه قالب
mold designer طراح قالب
mold frame چهارچوب قالب، قاب قالب
mold identification مشخصه شناسایی قالب، مشخصات قالب
molding compound ماده قالبگیری
moldmaker قالبساز
molten مذاب، ذوب شو
moment ممان، گشتاور، لختی
moment about the mean گشتاور نسبت به میانگین، گشتاور حول میانگین
moment about the origin گشتاور نسبت به مبدأ، گشتاور حول صفر
moment generating function تابع مولد گشتاور
moment of a couple گشتاور زوج
moment of a force گشتاور نیرو
moment of couple گشتاور زوج نیرو
moment of inertia گشتاور لختی، ممان اینرسی، لنگر لختی، گشتاور ماند
moment of momentum گشتاور اندازه حرکت
moment of the n th order گشتاور مرتبه n ام
momental گشتاوری
momentarily برای لحظاتی، به طول لحظه ای
moments of different order گشتاور های مرتبه های مختلف
moments of random variable گشتاور های متغیر تصادفی
momentum تکانه، اندازه حرکت، گشتاور
monic تکین
monic polynomial چندجمله ای تکین
monitor پیگیر، بازرس، نمایشگر، دستگاه بازبینی، دستگاه کنترل، مواظبت کردن، کنترل کردن
monitoring اصلاح کننده، هدایت کننده، پیگیری، نظارت، کنترل، دقت، تنظیم، مراقبت
monoaxial تک محوری
monochromatic تکرنگ، تکفام
monochromatic light نور تک فام
monochrome تکرنگ
monodirectional یک سوئی، یک جهتی
monodromy تک مقداری
monodromy matrix ماتریس مداری
monogeni تحلیلی
monogenic function تابع تکژنی
monogram منوگرام
monoid تکوار، نیمگروه یکه دار، تکواره
monomer تکپار، منومر
monomial یک جمله ای، تک جمله ای، چندجمله ای، چندجمله ای تکین
monomial expression عبارت تک جمله ای
monomorphic تکدیسه، تکریخت، تکسان
monomorphism تکریختی، تکسانی
monopolistic انحصارگر
monopolistic firm شرکت انحصارگر
monopoly امتیاز انحصاری، انحصار، حق انحصار
monorail conveyor نقاله تک ریلی
monosyllabic تک هجایی
monotone یکنواخت، یکنوا
monotone convergence theorem قضیه همگرایی یکنوا
monotone decreasing function تابع ناصعودی، تابع یکنوای نزولی
monotone function تابع یکنوا
monotone increasing function تابع نانزولی، تابع یکنوای صعودی
monotone mapping نگاشت یکنوا
monotone operator عملگر یکنوا
monotone property خاصیت یکنوایی
monotone sequence دنباله یکنوا
monotone system of sets دستگاه یکنوای مجموعه ها
monotonic یکنوا
monotonic case حالت مونوتونیک
monotonic decreasing صعودی، نزولی یکنواخت
monotonic decreasing quantity کمیت نزولی یکنواخت
monotonic decreasing sequence دنباله یکنوای نزولی
monotonic function تابع یکنوا
monotonic increasing صعودی، صعودی یکنواخت
monotonic increasing sequence دنباله یکنوای صعودی
monotonic sequence دنباله یکنوا
monotonic system of sets دستگاه یکنوای مجموعه ها
monotonically decreasing sequence دنباله نزولی یکنواخت، دنباله یکنوای نزولی
monotonically increasing sequence دنباله یکنوای صعودی
monotonicity یکنوایی
monotonicity law قانون یکنواختی
monotonicity test آزمون یکنوایی
monotonously به طور یکنواخت
monotonus density دانسیته یکنواخت
monotonus distribution توزیع یکنواخت
monotony یکنواختی
monte carlo method روش مونت کارلو
monte carlo simulation شبیه سازی مونت کارلو
month یک دوازدهم سال، ماه
mood ضریب
more چند
more concisely به صورت فشرده تر
more convenient مناسب تر
more generally به طور کلی
more over علاوه بر این، به علاوه
more than بزرگ تر از، بیشتر از
moreover بعلاوه
morera’s theorem قضیه موررا
morphism ریختار
morphisms ریختی ها
morphologic set مجموعه ریختی
Morse inequalities نابرابری های مورس
Morse theory نظریه مورس
mortality میرایی
mortality function تابع مرگ و میر، تابع فنا
mortgage payable دیون رهنی
most بیشترین
most applications در بیشتر موارد
most efficient estimate سود بخش ترین برآورد
most likely estimate محتمل ترین براورد
most likely time estimate برآورد زمانی محتمل
most optimistic time حداکثر زمان خوشبینانه
most pessimistic time حداکثر زمان بدبینانه
most powerful تواناترین، قوی ترین
most powerful critical region تواناترین ناحیه بحرانی
most powerful test تواناترین آزمون
most probable number of occurrence of event محتمل ترین تعداد وقوع حادثه
most probable parameter point محتمل ترین نقطه پارامتری
most probable time زمان با بیشترین احتمال وقوع، محتمل ترین زمان
most probable value محتمل ترین مقدار
mothball evaporating تبخیر گلوله نفتالین
mother population جامعه مادر
motion حرکت
motion analysis تجزیه و تحلیل حرکات
motion and time study حرکت و زمان سنجی
motion economy اقتصاد حرکت
motion in a circle حرکت دورانی، حرکت روی یک دایره
motion in a straight line حرکت مستقیم الخط، حرکت روی یک خط راست
motion study مطالعه حرکت، حرکت سنجی، بررسی حرکات، تحرک سنجی
motivate انگیختن، برانگیختن
motivation محرک، انگیزه، موجب، انگیزش
motive انگیزه
mount مونتاژ، نصب کردن، نمو کردن، صعود کردن، کار گذاشته شدنف متصل شدن، انباشتن، زیاد شدن، سوار شدن
mouse ماوس، موش، موشواره
mouth دهان، دهانه
movable قابل حرکت، متحرک
movable launder لاوک متحرک
move جابجائی، حرکت، انتقال، بردن، حرکت دادن، نقل مکان کردن
move back and forth رفت و برگشت کردن
move into منتقل کردن به
move round دور زدن
movement تغییر مکان، جنبش، حرکت
movement detector آشکارساز حرکت
moving متحرک (حرکت)
moving average معدل متحرک، میانگین متحرک
moving total جمع متحرک
moving trihedral سه وجهی متحرک
much زیاد، بسیار
multatis mutandis پس از تصرفات لازم
multi پیشوندی به معنی چند، چند …
multi channel queue صف چند کانالی
multi column chart نمودار چند ستونی
multi dimensional distribution قانون توزیع چند بعدی، قانون توزیع چند متغیره
multi level continuous sampling plan طرح نمونه گیری پیوسته چندسطحی
multi purpose چندمنظوری، چندهدفی، چندکاره
multi slide press پرس چند کشویی
multi stage چندمرحله ای، چندطبقه
multi stage sampling نمونه برداری چند درجه ای، نمونه برداری چند مرحله ای، نمونه گیری چند مرحله ای
multi stage test آزمون چند مرحله ای
multi type چند گونه
multi valued function تابع چند ارزشی
multi variable differential calculus حساب دیفرانسیل چندمتغیره
multi variate distribution توزیع چند بعدی، توزیع چند متغیره
multi variate distribution law قانون توزیع چندبعدی، قانون توزیع چند متغیره
multiblade چند پره، چند تیغه
multichannel چندکانالی، چندکاناله
multichannel amplifier تقویت کننده چند کاناله
multicolinearity چند همخطی
multicommodity matrix ماتریس چند منظوره
multidimensional چندبعدی
multidimensional derivative مشتق چندبعدی
multidimensional distribution توزیع چند بعدی، توزیع چندمتغیره
multidimensional hypergeometric distribution توزیع ابر هندسی چند بعدی
multidimensional normal distribution توزیع نرمال چند بعدی
multidimensional random variable کمیت تصادفی چند بعدی
multidivisional problem مسأله چند بخشی
multiform چندشکلی، چندصورتی
multiform function گسترش چند ارزشی، تابع چندسانی، تابع چند فرمولی
multigraph یال چندگانه
multilateral چند وجهی، چندجنبه ای، چندضلعی
multilinear چندخطی
multilinear algebra جبر چند خطی
multilinear form قرم چندخطی
multilinear function تابع چندخطی
multilinear mapping نگاشت چندخطی
multimodal چندنمایی
multimodal distribution توزیع چند مدی
multimodale چند نمایی
multinomial بسجمله ای
multinomial coefficient ضریب چندجمله ای
multinomial coefficients ضرائب چندجمله ای
multinomial distribution توزیع چندجمله ای
multinomial expression عبارت بسجمله ای
multinomial theorem قضیه بسجمله ای
multinomial trials امتحان های بسجمله ای
multiobjective program matrix برنامه ریزی خطی با چند تابع هدف
multipass چندراهه، چندگذره
multipass weld جوش چند راهه
multipe root ریشه مکرر
multiple مضاعف، مکرر، مضرب، چندگانه، چندتایی، مضروب، چند برابر، ضریب، متعدد
multiple acceptance sampling plan طرح چند نمونه ای برای پذیرش
multiple branching انشعاب چندگانه
multiple cavity محفظه چندگانه
multiple cavity mold قالب چندسوراخه
multiple choice چند انتخابی
multiple classification رده بندی چندگانه
multiple comparisons test آزمون مقایسه ای چندگانه
multiple correlation همبستگی چندتایی، همبستگی جامعه، همبستگی چندمتغیری، همبستگی چند جانبه
multiple correlation coefficient ضریب همبستگی چندگانه
multiple critical paths مسیر های چندگانه بحرانی، دارای چند مسیر بحرانی
multiple edge یال چندگانه
multiple edge gate مدخل لبه ای چندگانه
multiple electrode الکترود چند تایی
multiple equation معادله چندتایی
multiple integral انتگرال چندگانه
multiple integration انتگرال گیری چندگانه
multiple loop حلقه چندگانه
multiple mathematical induction استقرای چندگانه ریاضی
multiple point نقطه چندگانه، نقطه مکرر، نقطه مضاعف، نقطه بستا، نقطه مکرر
multiple range test تست چند دامنه
multiple reflection انعکاس چندگانه
multiple reflection problem مساله انعکاس چندگانه
multiple regression برگشت چندگانه، رگرسیون چند متغیری، تابع برگشت چند متغیره، همگرایی مرکب، رگرسیون مرکب
multiple riemann integral انتگرال چندگانه ریمان، انتگرال ریمان چندگانه
multiple root ریشه مکرر
multiple root of an equation ریشه چندگانه یک معادله
multiple sample acceptance sampling plan روش نمونه برداری چندمرحله ای
multiple sampling plan طرح چند نمونه ای
multiple step income statement سود خالص نهایی
multiple stratification طبقه بندی چندگانه
multiple tangent مماس چندگانه
multiple valued چند مقداری، چند ارزشی
multiple valued function تابع چند مقداری
multiple variable چند متغیره
multiple zero صفر مکرر
multiples اضعاف، امثال
multiplicable قابل ضرب، ضرب شدنی
multiplicand مضروب
multiplicate inverse معکوس ضربی
multiplication ضربی، ضرب
multiplication factor ضریب تکثیر، عامل ضرب
multiplication function تابع ضربی
multiplication group گروه ضربی
multiplication identity همانی ضربی، عضو خنثی ضربی
multiplication inverse مکعوس ضربی، وارون ضربی
multiplication law قانون حاصل ضرب
multiplication of a vector by a scalar ضرب یک بردار در یک اسکالر
multiplication of determinants ضرب دترمینان ها
multiplication of matrices ضرب ماتریس ها، ضریب ماتریس ها، ضریب ماتریس
multiplication of series ضرب سری ها
multiplication probability theorem قضیه حاصل ضرب احتمالات
multiplication set مجموعه حاصل ضرب
multiplication table جدول ضرب
multiplication theorem قضیه ضرب، قضیه حاصل ضرب
multiplicative ضربی
multiplicative axiom اصل متعارف ضربی
multiplicative congruence همنهشتی ضربی
multiplicative congruential method روش ضریب مبنا، روش تکثیر متجانس
multiplicative constant ضریب ثابت
multiplicative functinoal تابعک ضربی
multiplicative function تابع ضربی
multiplicative functional تابعک ضربی
multiplicative group گروه ضربی
multiplicative identity عضو همانی ضرب
multiplicative inverse وارون ضربی، عکس ضربی، عکس
multiplicative law قانون ضربی
multiplicative notation نماد ضربی
multiplicative property خاصیت ضربی، خاصیت ضرب پذیری
multiplicative semigroup نیمگروه ضربی
multiplicative sequence دنباله ضربی، دنباله ضرب پذیر
multiplicative system دستگاه ضربپذیر
multiplicative valuation ارزه ضربی
multiplicatively به طور ضربی
multiplicator مضروبٌ فیه
multiplicity چند بارگی، مرتبه تکرار، تعدد، چندگانگی، تکرر، دفعات تکرار
multiplicity of a root چندگانگی ریشه
multiplicity of a root of an equation مرتبه تکرار ریشه یک معادله، تکرر ریشه یک معادله
multiplier ضریب
multiplier effect اثر ضریب
multiply تابیدن، ضرب کردن
multiply by ضرب در، ضرب کردن در
multiply connected چند پارچه، همبند چندگانه
multiply connected domain ناحیه چند پارچه، حوزه چندگانه همبند، حوزه همبند چندگانه، میدان چند پارچه
multiply connected set مجموعه چندگانه همبند
multiply connected space فضای چندگانه همبند
multiply coonected همبند چندگانه
multiply coonected domain قلمرو همبند چندگانه
multiply through با ضرب دو طرف در
multiply transitive permutation group گروه جایگشتی چندگانه ترایا
multipolar چندقطبی
multipolar coordinates مختصات چندقطبی
multipurpose survey آمارگیری چندمنظوره
multistage چند مرحله ای
multistage allocation process فرآیند تخصیص چندمرحله ای
multistage sampling نمونه گیری چند مرحله ای
multistep method روش چندگامی
multitime period problem مسأله چند دوره ای
multiuse چند استفاده ای
multivalence چند ارزی
multivalent چند ارزی، چند ظرفیتی
multivalent function تابع چند ارز
multivalued چند مقداری، چند ارزشی، چند ارزی
multivalued function تابع چند مقداری، تابع چند ارزشی
multivariable differential calculus حساب دیفرانسیل چند متغیره
multivariate چند وردائی، چند متغیری، چند متغیره
multivariate analysis تحلیل چند متغیره
multivariate distribution توزیع چند متغیره
multivariate distribution function تابع توزیع چند متغیره
multivariate frequency function تابع فراوانی توزیع چند متغیره
multivariate linear regression رگرسیون چند متغیره خطی، رگرسیون خطی چند متغیره
multivariate normal distribution توزیع نرمال چند متغیره
multivariate probability function تابع احتمال چند متغیره
multivariate random variable کمیت تصادفی چند متغیره
multivariate regression رگرسیون چندمتغیره
multivector چندبرداره
must know that باید مشخص کند که
mutation تغییر اساسی و چشمگیر، تغییر بزرگ
mutual دو جانبه، دو طرفه، متقابل، مشترک، دو سوئی، دو سره
mutuality دو سره بودن، تقابل
mutuality exclusive دوبدو ناسازگار
mutually یکدیگر، مشترکا، دوبدو
mutually dependent variables متغیر های دو به دو وابسته
dual variables متغیر های دو به دو وابسته
mutually disjoint دو به دو از هم جدا
mutually disjoint sets مجموعه های دوبدو مجزا
mutually exclusive دو به دو ناسازگار، ناسازگار، مانعهالجمع
mutually exclusive event پیشامد دوبدو ناسازگار
mutually exclusive events پیشامد های ناسازگار، حوادث ناسازگار، پیشامد های دوبدو ناسازگار، وقایع مانعهالجمع
mutually exclusive projects طرح های ناسازگار
mutually orthogonal دوبدو متعامد
mutually perpendicular دو به دو عمود بر هم
muzzle گریز
muzzle velocity سرعت گریز
myriad پیشوندی به معنی ده هزار
myriagram ده هزار گرم
myrialiter ده هزار لیتر

 

 

منبع: ایران ترجمه

آمار: 2,638
: اصطلاحات حسابداری, ترجمه مقالات حسابداری, ترجمه مقاله انگلیسی به فارسی حسابداری, ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی حسابداری, حسابداری, لغات حسابداری, مقاله حسابداری
نوشتهٔ پیشین اصطلاحات و لغات حسابداری و ریاضی و آمار (۲۷) نوشتهٔ بعدی اصطلاحات و لغات حسابداری و ریاضی و آمار (۲۹)

مطالب مشابه

اصطلاحات حسابداری و ریاضی و آمار (۹)

مارس 1, 2018saeid

اصطلاحات و لغات حسابداری و ریاضی و آمار (۱۰)

دسامبر 13, 2015saeid

اصطلاحات حسابداری و ریاضی و آمار (۷۳)

آوریل 11, 2018saeid

اطلاعات تماس

آدرس دفتر مرکزی : خیابان 13 آبان ، روبروی پژوهشکده تعلیم و تربیت

تلفن دفتر مرکزی : 66396881-021

پشتیبانی تلفنی : 43 10 623 0936

پشتیبانی تلگرام : 6162 177 0937

نماد اعتماد الکترونیک

پرداخت آنلاین

درگاه آنلاین بانک ملت

نوشته‌های تازه

  • قیمت ترجمه انگلیسی به فارسی و دیگر زبانها
  • ترجمه متون تخصصی مدیریت مالی
  • ترجمه متون تخصصی مهندسی هوافضا

چت تلگرام