مرکز ترجمه گهر
  • ورود / ثبت نام
  • صفحه اصلی
  • ثبت سفارش
  • لیست قیمت ترجمه
  • تماس با ما
  • درباره ما
  • خدمات ما
    • ترجمه متون تخصصی
    • ترجمه تجاری و اداری
    • ترجمه متون تخصصی ویژه
    • ترجمه دانشگاهی
    • ترجمه رزومه
    • ترجمه کتاب
    • ترجمه فوری
  • راهنما
    • پذیرش نمایندگی
    • راهنمای ارسال سفارش
    • راهنمای پرداخت هزینه
  • سوالات متداول

اصطلاحات و لغات حسابداری و ریاضی و آمار (۳۳)

آموزش زبان, ترجمهفوریه 9, 2016saeid

اصطلاحات و لغات حسابداری و ریاضی و آمار (33)

Accounting terms – Part 33

 

r هجدهمین حرف الفبای انگلیسی، علامت مجموعه اعداد حقیقی
r betti group گروه r- بتی
r chain group گروه r-زنجیری
r chart نمودار دامنه تغییرات، نمودار
r closable r-بسته پذیر، r- بسته شونده
r- dimensional homology group گروه r بعدی مانستگی
r homology group گروه r-مانستگی
R homomorphism R – همسانی
R module R – مدول
R module ring حلقه R – مدول
r shuffle r – بر
r times r بار
raabe and duhamel’s rule قاعده رآب و دوهامل
raabe converence test آزمون همگرایی رابه
Raabe convergence test آزمون همگرایی رابه
rabatting تسطیح
race course مسابقه
racecourse paradox پارادوکس مسابقه
raceway لوله کابل، کانال، کابل
rack قفسه، طبقه، دنده شاخه ای، میله دنده دار، میله مدرج، دنده یکطرفه
radial شعاعی
radial acceleration شتاب شعاعی
radial component مولفه شعاعی
radial coordinate مختص شعاعی
radial distance فاصله شعاعی
radial distribution function تابع توزیع شعاعی
radial set مجموعه شعاعی
radial tangential شعاعی – مماسی
radial tangential angle زاویه شعاعی مماسی
radial vector بردار شعاعی
radially به طور شعاعی
radially simple به طور شعاعی ساده
radially simple region ناحیه به طور شعاعی ساده
radian رادیان
radian measure اندازه رادیان
radiant center مرکز تابش
radiate تشعشع کردن
radiating element عنصر تابان
radiation پرتو افکنی، تابش، تشعشع
radiation condition شرط تابش
radiator تابشگر
radical رادیکال
radical axis محور اصلی
radical axis of two circles محور اصلی دو دایره
radical center مرکز اصلی
radical expression عبارت رادیکالی، عبارت ریشه گیری
radical ideal ایده آل رادیکال
radical of a ring رادیکال حلقه
radical of an ideal ریشگی یک ایده آل، رادیکال ایده آل
radical plane صفحه اصلی
radical plane of two spheres صفحه اصلی دو کره
radical sign نماد رادیکال، علامت ?، علامت رادیکال
radicand زیر رادیکال، عبارت زیر رادیکال، مقدار زیر رادیکال
radii اشعه، شعاع ها
radiluminescence پرتو افشانی رادیو اکتیو
radioactive پرتو زا، تابش دار، رادیواکتیو، پرتو افشان
radioactive decay تحلیل رادیو اکتیو
radioactive fall out تجزیه رادیواکیتو
radioactive tracer ردیاب رادیواکتیو
radiocarbon رادیوکربن
radiocarbon dating تاریخ گذاری رادیوکربن
radius شعاع، پرتو، اشعه
radius gage قوس سنج، انحنا سنج، سنجه انحناء
radius of a circle شعاع دایره
radius of a sphere شعاع کره
radius of convergence شعاع همگرایی
radius of convergence of a power series شعاع همگرایی سری توانی
radius of curvature شعاع انحناء، شعاع خمیدگی، شعاع چرخش، شعاع ژیراسیون
radius of gyration شعاع چرخش
radius of torsion شعاع تاب
radius of torsion of a space curve شعاع پیچش یک منحنی فضایی
radius vector شعاع بردار
radix پایه، ریشه، پایگاه دستگاه عددی، مبنای شمارش
radix point ممیز
Radon measure اندازه رادون
Radon Nikodym derivative مشتق رادون-نیکودیم
Radon Nikodym theorem قضیه رادون-نیکودیم
rae of cooling درجه تبرید
railroad car واگن ریلی
raise به توان رسیدن، بالا بردن، ترفیع، رساندن، بلند کردن، بلندی، برجستگی
raise a number to power به توان رساندن
raising a number to a power عددی را به توان رساندن
rake angle زاویه گام مته، زاویه تراش
raker set چپ و راست دو در میان
ram travel کورس ضربه زدن
ramanujan conjecture حدس رامانوجان
ramanujan graph گراف رامانوجان.0
ramification انشعاب
ramification index شاخص انشعاب
ramification point نقطه انشعاب
ramified element عنصر منشعب
ramp نرده،‌ شیب، راهرو شیبدار
random تصادفی، اتفاقی، تصادف، پیشامد، بی نظم، بی ترتیب
random access memory حافظه با دسترسی اتفاقی، حافظه با دسترسی درهم، حافظه با دسترسی بی ترتیب
random aspects جنبه های تصادفی
random causes of variation علل تصادفی تغییرات
random current جریان تصادفی
random digit رقم تصادفی
random digits table جدول اعداد تصادفی
random distribution توزیع تصادفی
random error اشتباه تصادفی، خطای اتفاقی، خطای تصادفی
random event پیشامد تصادفی، پیشامد اندازه پذیر
measurable event پیشامد تصادفی، پیشامد اندازه پذیر
random experiment آزمایش تصادفی
random function تابع تصادفی
random manner روش تصادفی
random matrix ماتریس تصادفی
random model مدل تصادفی
random noise نوفه تصادفی
random number عدد تصادفی
random number generation تولید اعداد تصادفی
random numbers ارقام تصادفی، اعداد تصادفی
random order ترتیب تصادفی
random ordered sample نمونه مرتب تصادفی
random process فرآیند تصادفی
random prospect نمود تصادفی
random sample نمونه تصادفی
random sampling نمونه گیری تصادفی، نمونه برداری تصادفی
random sampling procedure شیوه نمونه گیری تصادفی
random sequence دنباله تصادفی
random type surveying آمارگیری از نوع تصادفی
random value مقدار تصادفی، مقدار اتفاقی
random variable متغیر تصادفی
variate متغیر تصادفی
random variable generation تولید متغیر تصادفی
random vector بردار تصادفی
random walk گردش تصادفی، سیر تصادفی، قدم زدن تصادفی، گام برداری تصادفی، گام تصادفی
random walk model مدل قدم زدن تصادفی
randomization تصادفی کردن، انتخاب تصادفی
randomize تصادفی کردن، بختی کردن
randomized تصادفی شده، تصادفی
randomized block design طرح بلوکی تصادفی شده
randomly به طور تصادفی بختانه، بطور تصادفی، به طور اتفاقی
randomness تصادفی
range برد
range finder مسافت یاب
range finding یافتن برد
range limits حدود دامنه
range method روش دامنه تغییرات، روش های کمی نمونه گیری
range of a correspondence برد تناظر
range of a function برد تابع، برد یک تابع
range of a linear transformation برد یک تبدیل خطی
range of a variable برد متغیر
range of function برد یک تابع، تابع برد تابع، ناحیه مقادیر
range of mapping برد یک نگاشت
range of relation برد یک رابطه، برد یک نسبت، ناحیه مقادیر، حوزه مقدار رابطه
range of variable دامنه تغییرات، برد یک متغیر
range of variations دامنه تغییرات
ranging مسافت یابی
rank رتبه، مرتبه، رتبه بندی، ردیف، پایه، درجه
rank biserial رتبه ای دو دسته ای
rank biserial correlation همبستگی رتبه ای دو دسته ای
rank correlation همبستگی رتبه ای
rank correlation coefficient ضریب همبستگی رتبه ای، ضریب همبستگی رتبه
rank difference correlation coefficient ضریب همبستگی تفاوت-رتبه ای، ضریب همبستگی اختلاف-رتبه ای
rank differences chi square کای دو اختلاف رتبه
rank of a abelian group رتبه گروه آبلین
rank of a family of linear forms رتبه یک خانواده از صورت های خطی
rank of a homomorphism رتبه یک همسانی
rank of a linear mapping رتبه نگاشت خطی
rank of a matrix رتبه یک ماتریس
rank of a quadric form رتبه صورت درجه دو
rank of a system of equations رتبه یک دستگاه از معادلات
rank of an observation رتبه مشاهده
rank of linear transformation رتبه تبدیل خطی
rank of matrix رتبه ماتریس، رتبه یک ماتریس
rank of system of linear equations رتبه دستگاه معادلات خطی
rank order statistics آماره های ترتیب رتبه ای
rank sum test آزمون مجموع رتبه
rank test آزمون رتبه ای
ranked رتبه بندی شده
ranked data داده های رتبه بندی شده
ranking رتبه بندی
ranking extreme points نقاط رأسی رتبه بندی
ranking method روش دسته بندی، روش اولویت، روش اعطای رتبه، روش رتبه بندی، روش درجه بندی
ranking scale مقیاس درجه بندی
ranking system سیستم رتبه ای، سیستم رتبه دادن، روش رتبه بندی ترتیبی
ranking techniques روش رتبه بندی
rap allowance ضریب لقی
rapid سریع،‌ تند
rapidly decreasing distribution توزیع سریعا نزولی
rare نادر، ندرتا
rare set مجموعه نادر
rare test مجموعه نادر
rarly finish date زودترین تاریخ پایان
ratchet gearing چرخ دنده ضامن دار
ratchet polygons کثیرالاضلاع های چرخ دنده
rate میزان
rate of میزان، آهنگ، نرخ
rate of change میزان تغییر
rate of charge آهنگ تغییر، نسبت تغییر، میزان تغییر، نرخ متغیر، میزان متغیر، نسبت تغییرات، نرخ تغییرات
rate of convergence نرخ همگرائی، سرعت همگرایی
rate of exchange نرخ تبدیل، نرخ ارز، نرخ مبادله
rate of growth آهنگ رشد، نرخ رشد، نسبت رشد، میزان رشد
rate of increase نمو
rate of interest نرخ بهره
rate of return نرخ برگشت، نرخ بازدهی، نرخ بازده
rated متزاید
rated speed تندی متزاید
rather نسبتا
rather than و نه، نه مانند، نه با، به جای
rather than q نه با q
rating ضریب عملکرد
rating system سیستم تعرفه بندی، سیستم ارزشیابی، سیستم نرخ بندی
ratio نسبیت
ratio estimate برآورد نسبت، براورد نسبی
ratio estimator برآورد کننده نسبیت
ratio ex aequali نسبت مساوات منظم، نسبت مساوات هموار
ratio measurment اندازه گیری نسبی
ratio of a geometric series قدر نسبت یک سری هندسی
ratio of a section نسبت مقطع
ratio of dilation نسبت یک انبساط
ratio of homothty نسبت تجانس
ratio of proportionality نسبت تناسب
ratio of similarity نسبت تشابه
ratio of similitude نسبت تجانس، نسبت تشابه
ratio scale مقیاس نسبی
ratio test آزمون نسبت
ratiocinate استدلال کردن
ratiocinative استدلالی
ration دریدن
rational گویا، منطق، منطقی
rational algebraic function کسر جبری گویا، تابع جبری منطق
rational and surd roots جذر اصم و جذر منطق
rational canonical form فرم متعارف گویا
rational curve خم گویا
rational cut بریدگی گویا
rational expression عبارت گویا
rational form فرم گویا
rational fraction کسر گویا، کسر منطق
rational function تابع گویا،‌ تابع منطق
rational homothety نسبت تجانس
rational insight بینش عقلی
rational integers اعداد صحیح گویا
rational integral function تابع صحیح منطق
rational line خط گویا، خط منطق
rational mechanics مکانیک استدلالی
rational number عدد منطق، عدد گویا، شمار گویا
rational number system دستگاه عدد های گویا
rational operation عمل گویا
rational operations اعمال گویا
rational part قسمت گویا
rational plane صفحه گویا
rational point نقطه گویا
rational points نقاط گویا
rational power توان گویا
rational proper حقیقی گویا
rational proportionality نسبت تناسب
rational root theorem قضیه ریشه گویا
rational sequence دنباله گویا، رشته گویا
rationalism عقل گرایی
rationalists اصحاب عقل
rationalization گویا کردن، عمل از زیر رادیکال درآوردن
rationalize گویا کردن، منطق کردن
rationalizing گویا کننده
rationalizing a denominator عمل گویا کردن مخرج
rationalizing substitution تعویض متغیر گویا کننده
rationalizing the denominator of a fraction گویا کردن مخرج کسر
raveled پیچاندن
raw خام، نارس
raw data داده های خام
raw datum داده خام، داده آماری خام
raw material مواد اولیه، مواد خام
raw score نمره خام
ray اشعه، نیم خط، پرتو، شعاع، خط شعاعی
ray center مرکز، شعاعی
rayleigh ریلی
rayleigh distribution توزیع ریلی
Rayleigh principle اصل ریلی
Rayleigh quotient خارج قسمت ریلی
rayleigh ritz method روش ریلی-ریتس
reach دراز کردن دست، دسترس، رفتن
reachable قابل دسترس، قابل دسترسی
reachable state حالت قابل دسترس
reaction واکنش، عکس العمل
reactive واکنشپذیر، فعال، واکنشی، عکس العملی، انفعالی
read مدرج بودن، به دست آوردن، قرائت کردن
read off خواندن
read only memory حافظه فقط خواندنی
read out دستگاه بازده اطلاعات، اندازه خوان، بازخوانی، نتیجه
readily به آسانی، به سهولت، به دلخواه، زود
real حقیقی،‌واقعی
real analysis آنالیز حقیقی
real analytic function تابع تحلیلی حقیقی
real assets دارای غیر منقول
real axis محور حقیقی
real Banach space فضای باناخ حقیقی
real estate اموال غیر منقول، املاک، دارایی غیر منقول، مستغلات
real exponent قوه حقیقی، توان حقیقی
real exponential function تابع نمایی حقیقی
real field میدان حقیقی
real function تابع حقیقی، تابع راستین
real integral انتگرال حقیقی
real intergral انتگرال حقیقی
real life زندگی واقعی
real line خط حقیقی
real linear space فضای خطی حقیقی
real number عدد حقیقی، عدد راستین
real number axis محور اعداد حقیقی
real number field هیأت اعداد حقیقی
real number system دستگاه اعداد حقیقی
real numbers اعداد حقیقی
real orthogonal group گروه متعامد حقیقی
real part قسمت حقیقی، جزء حقیقی، بخش حقیقی
real part of a complex number جزء حقیقی یک عدد مختلط
real part of complex number قسمت حقیقی عدد مختلط
real plane صفحه حقیقی
real polynomial function تابع چندجمله ای حقیقی
real power قوه حقیقی
real power series سری توانی حقیقی
real quadratic form فرم درجه دوم حقیقی
real quaternion کوترنیون حقیقی
real rate of return نرخ بازده حقیقی
real root ریشه حقیقی
real roots ریشه های حقیقی
real sequence دنباله حقیقی
real spectral measure اندازه طیفی حقیقی
real subset زیرمجموعه واقعی
real time سیستم بازده فوری
real unimodular group گروه تک مدولی حقیقی
real value مقدار حقیقی
real valued حقیقی مقدار
real valued function تابع حقیقی
real valued function of a real variable تابع حقیقی از یک متغیر حقیقی
real valued functions تابع های حقیقی، توابع حقیقی مقدار
real valued sequence دنباله حقیقی، رشته حقیقی
real variable متغیر حقیقی
real vector bundle کلاف برداری حقیقی
real vector space فضای برداری حقیقی
real wage مزد واقعی
realism واقعگرایی
realistic راستین گرا، واقع گرایانه
realization تحقیق، به وجود آمدن وقوع
realization time زمان ادراک
realized تحقق یافتن، پیاده کردن
realized value ارزش بازیافتی
reallocation اختصاص مجدد
reallotment اختصاص مجدد
rear پشت، عقب
rearrange تغییر دادن
rearrangement تغییر نظم، تجدید آرایش، بازآرایش، تغییر منظم، ترتیب مجدد
rearrangement of series تجدید آرایش سری ها
rearrangement of the terms in a series تجدید آرایش (جمله های) سری
rearrangement theorem قضیه تجدید آرایش
rearranging تجدید آرایش
reason برهان، دلیل، دلیل آوردن
reasonable روا، معقول، عاقلانه
reasoning استدلال، تعقل، استنتاج
reasoning by resemblance استدلال تمثیلی
reassemble دوباره سوار کردن، باز همگذاردن، دوباره مونتاژ
rebate کاهش،‌ تخفیف، شیار، تراشیدن، کم کردن
rebcall احضار کننده، در نظر گرفتن
recall that به خاطر بیاورید، در نظر بگیرید، یادآوری می کنیم که
receipt اعلام، دریافت، وصول، رسید، وصول کردن
receive قبول کردن
receiver gauge شابلون چند کاره
receiving inspection بازرسی دریافت
receiving report گزارش تحویل کالا
recentralization تمرکز مجدد
recessing شیار درآوردن، گود کردن
recession رکود، کسادی، دور شونده
recession cone مخروط دور شونده
recession direction جهت دور شونده
recessive ناچیز، بازگشتنی، مایل به بازگشت، ارتجاعی، پس رفتی
reciproc متقابل
reciproca عکس (یک عدد)
reciprocal دو سو،‌ دو طرفه، رفت و برگشتی، معکوس، متقابل، وارونه، عکس، وارون، متعاکس، معکوس، متناسب معکوس، متقابل
reciprocal agreement قرارداد دو جانبه
reciprocal cone مخروط متقابل
reciprocal curve of a curve خم عکس خم
reciprocal element عنصر معکوس
reciprocal equation معادله معکوسه
reciprocal image تصویر معکوس
reciprocal method allocation روش سرشکن کردن دو طرفه
reciprocal of a fraction معکوس یک کسر،‌عکس یک کسر، کسر معکوس
reciprocal of a number عکس یک عدد، معکوس یک عدد
reciprocal of a ratio نسبت معکوس
reciprocal relation رابطه معکوس
reciprocal spiral مارپیچ وارون
reciprocal theorem قضیه دوگان
reciprocally به طور معکوس
reciprocity تقابل، متقابلیت
reciprocity law قانون تقابل
reckon به حساب آوردن، محاسبه کردن، تخمین زدن، شمردن
reckon with به حساب آوردن
reckoning محاسبه، تصفیه حساب
recognition تشخیص،‌ شناسایی
recognize شناسایی کردن،‌شناسایی، تشخیص دادن، شناختن
recognizer تشخیص دهنده
recoil عقب نشینی
recommendation مشخصه ای
reconciliation statement صورت تطبیقی، صورت رفع اختلاف، صورت مغایرات
reconsider تجدید نظر
record گزارش،‌مدرک، رکورد، سابقه، پرونده، حفظ و نگهداری، ثبت اطلاعات، ضبط کردن، سند
recording حفظ و نگهداری اطلاعات، ثبت اطلاعات، ثبت کردن
records management مدیریت اسناد
recovery آزاد سازی، بازیافت، بهبودی، ترمیم، بازیابی
recreate از نو ایجاد کردن
recruit کارمند
recrystallization تبلور مجدد، تبلور دوباره
rectangle مستطیل
rectangular مستطیلی، مستطیل شکل، قائم الزاویه، راست گوشه، متعامد، مستطیل
rectangular array آرایش مستطیلی، آرایه مستطیلی، ماتریس
rectangular Cartesian coordinates مختصات دکارتی قائم
rectangular coordinate مختص قائم
rectangular coordinate system دستگاه مختصات قائم
rectangular coordinates مختصات قائم
rectangular distribution توزیع مستطیل، توزیع مستطیلی، توزیع یکنواخت
rectangular distribution in plane توزیع مستطیلی در سطح، توزیع یکنواخت دو بعدی
rectangular game بازی ماتریسی، بازی مستطیلی
rectangular hyperbola هذلولی قائم الزاویه، هذلولی قائم، هذلولی متساوی الساقین، هذلولی دو پهلو برابر
rectangular hyperbolic coordinates مختصات هذلولی قائم
rectangular matrix ماتریس مستطیل شکل، ماتریس مستطیلی، ماتریس مستطیل
rectangular number عدد مستطیل
rectangular parallelepiped متوازی السطوح قائم، متوازی السطوح قائم الزاویه، مکعب مستطیل
rectangular pluse تپه مستطیلی
rectangular right prism مکعب مستطیل، منشور قائم القاعده
rectangular rule دستور مستطیلی، دستور راست گوشه
rectangular slot شیار مستطیل
rectangular solid مکعب مستطیل
rectangular term جمله مستطیل
rectangularly تعامد، به شکل راست گوشه، به شکل مستطیل
recti linear generators مولد های راست خط، مولد های مستقیم الخط
rectifiable با درازای متناهی، راستی پذیر، راست شدنی، راستا شدنی،‌مستقیم شدنی، اندازه پذیر
rectifiable curve منحنی با طول متناهی
rectifiable path مسیر راست شدنی، مسیر با طول متناهی
rectification راستش، راستا بخشی، عمل راست کردن، یافتن طول منحنی با روش راست کردن آن
rectification of an arc محاسبه طول قوس
rectifier یکسو ساز، اصلاح کننده، یکسو کننده، راستگر
rectify راست کردن، یک سو کردن، راستا کردن، راستیدن، اصلاح کردن
rectifying راستگر، مقوم
rectifying inspection بازرسی غربالی
rectifying plane صفحه راستگر، صفحه راست کننده (یکسو ساز)
rectilinear مستقیم الخط، صفحه راست کننده (یکسو ساز)
rectilinear angle زاویه دو خطی
rectilinear coordinates مختصات مستقیم
rectilinear distance مسافت مستقیم
rectilinear generators مولد های راستخط، مولد های مستقیم الخط
rectilinear motion حرکت راست خط، حرکت مستقیم الخط
rectiwinear displacement راستای جابجایی
recur بازگشتن، باز رخ دادن، تکرار شدن
recurrence تراجع، بازگشت، بازگشتی،‌تسلسل، تکراری
recurrence decimals اعشار متناوب
recurrence formula فرمول بازگشتی، فرمول بازگشت، رابطه تکراری دستور برگشتی، دستور بازگشتی، دستور تراجعی
recurrence relation رابطه برگشتی، رابطه تراجعی
recurrent بازگشتی، بازگردنده، رکوران، برگشتی، متناوب، تراجعی
recurrent fraction کسر متناوب
recurrent Markov chain زنجیر مارکوف بازگشتی
recurrent sequence دنباله بازگشتی
recurring متناوب، ‌مکرر
recurring decimal اعشاری متناوب
recurring series سری بازگشتی، سلسله تراجعی، سری برگشتی، سلسله برگشتی، سری تراجعی
recursion بازگشتی
recursion formula دستور بازگشتی، فرمول بازگشتی
recursive بازگشتی، برگشتی، تراجعی
recursive definition تعریف بازگشتی، تعریف تراجعی
recursive formula فرمول بازگشتی
recursive function تابع بازگشتی
recursive loop حلقه بازگشتی
recursive procedure روند تراجعی
recursive programming برنامه ریزی بازگشتی
recursively به طور بازگشتی، به طور تراجعی
recursively defined sequence دنباله به طور بازگشتی تعریف شده
recycling بازیابی، بازگردانی، واگردانی، دوباره سازی
redemption از گرو درآوردن، بازخرید
redesign از نو طراحی کردن
redial شعاعی
redial acceleration شتاب شعاعی
redial component مولفه شعاعی
redial distance فاصله شعاعی
redially به طور شعاعی، شعاع وار
redian رادیان، پرتو افکنی، واحد اندازه گیری زاویه معادل 57/29 درجه، زاویه مقابل به قوسی از دایره برابر شعاع همان دایره
redouble دو چندان کردن، دوباره تکرار کردن، دو چندان شدن
reduce ساده کردن، تحویل انجامیدن، رد و ارجاع، تجزیه
reduce to تبدیل کردن، تبدیل شدن، خلاصه گردیدن، منجر شدن، کاهش دادن، تقلیل دادن، تقسیم کردن
reduced تقلیل داده شده، کاهش یافته، ساده شده، مخفف، تقلیل یافته
reduced character مشخصه تحویل یافته، اثر تحویل یافته
reduced characteristic equation معادله مشخصه تقلیل یافته
reduced clifford group گروه تحویل یافته کلیفرد
reduced cost coefficients ضرایب هزینه تقلیل یافته
reduced cubic equation معادله درجه سه ناقص
reduced equation معادله کاهش یافته، معادله تقلیل یافته
reduced form صورت تحویل یافته
reduced fraction کسر ساده شده
reduced inspection بازرسی کاهش یافته
reduced length طول مقصوره
reduced mass جرم کاهش یافته
reduced matrix method روش کاهش عناصر ماتریس
reduced norm نرم تحویل یافته
reduced polynomial چندجمله ای کاهش یافته
reduced representation نمایش تحویل یافته
reduced residue system دستگاه تقلیل یافته مانده ها
reduced residue system modulo m دستگاه تقلیل یافته مانده ها به پیمانه m
reduced sample space فضای نمونه، تقلیل یافته
reduced set of residues مجموعه کاهش یافته باقیمانده ها
reduced trace مشخصه تحویل یافته، اثر تحویل یافته
reduced word وا‍ه تحویل یافته، واژه ساده شده، کلمه تقلیل یافته
reducibility تحویل پذیری، ویژگی ساده شدنی، تجزیه پذیری
reducible قابل تبدیل، تبدیل پذیر، تحویل پذیر، ساده شدنی، کاهش پذیر، تجزیه پذیر
reducible algebraic equation معادله جبری تحویلپذیر
reducible algebric equation معادله جبری تحویل پذیر
reducible continuous geometry هندسه پیوسته تحویل پذیر
reducible fraction کسر تحویل پذیر
reducible linear representation نمایش خطی تحویل پذیر
reducible polynomial چندجمله ای تحویلپذیر
reducible transformation تبدیل تحویل پذیر
reducible variety چندگونای تحویل پذیر
reducing charge method روش کاهش پذیر، روش نزولی
reducing flame شعله احیا کننده
reducing invariant subspace زیرفضای ناوردای تحویل گر
reducting invariant subspace زیرفضای ناوردا تحویلگر
reductio ad absurdum برهان خلف، قیاس خلف، احیا، کسور، کسورات، تخفیف، کاستن، تحویل، کاهش، تقلیل، تبدیل، ساده کردن، کم کردن، کاهش، تقلیل، تلخیص
reduction احیا، کسور، کسورات، تخفیف، کاستن، تحویل، کاهش،‌ تقلیل، تبدیل، ساده کردن، کم کردن، تلخیص
reduction ad absurdum برهان خلف
reduction ad absurdum method روش برهان خلف
reduction formula دستور تحویل
reduction of a fraction to its lowest term تحویل کسر به ساده ترین صورت
reduction of data تلخیص داده ها
reduction of order کاهش مرتبه
reduction theorem قضیه تحویل
reduction to common denominator مخرج مشترک گرفتن
reduction to lowest terms نوردیدن عدد
reductive group گروه تحویلی
reductive Lie algebra جبر لی تحویلی
reductive stabilizer پایدار ساز تحویلی
redundancy زائد بودن، زیاده روی
redundant اضافه، زیادی، مازاد، زائد، مازاد بر احتیاج، غیر ضروری
redundant algebraically به طور جبری زائد
redundant constraint محدودیت اضافی، قید زائد
redundant constraints محدودیت های زائد
redundant equation معادله فزونه
redundant geometrically به طور هندسی زائد
redundant in parametrization زیاده روی در پارامتری کردن
redundant number عدد فزونه، عدد زائد
redundant system سیستم یدک، سیستم مازاد
reduplicate مضاعف کردن
reel حلقه،‌چرخ، پیچ، حلقه نوار، قرقره
reentrant angle زاویه مقعر
refer to نشان دادن، رجوع کردن به، نگریستن، مربوط شدن،‌ اشاره کردن
referable قابل مراجعه، مراجعه پذیر
refere تعیین محل کردن
refered to the axes نسبت به محور ها، تعیین شده به کمک محور ها
reference مرجع، مراجعه، کتاب مرجع، رجوع، مرجع، عطف، مراجعه، معیار، نمونه، اشاره، مدرک
reference angle زاویه مرجع
reference frame دستگاه مختصات مرجع، دستگاه مرجع
reference point نقطه مرجع
reference polynomial چندجمله ای مرجع
reference set مجموعه مرجع
reference system سه وجهی مقایسه
referent power قدرت مرجعیت
referential مرجعی، ارجاعی
reffered to as با توجه به، مطابق
refine تظریف کردن، تظریف، دقیق کردن، ظریف کردن، ریز کردن
refinement تظریف، ریزه سازی
refinement of a covering تظریف پوشش
refinement of a normal chain in a group تظریف زنجیر نرمال در گروه
refinement of a partition تظریف افراز
reflect بازتابیدن، نشان دادن، منعکس کردن، بازتافتن
reflected منعکس شده، بازتافته
reflected image تصویر بازتافته
reflected ray پرتو بازتابیده
reflecting انعکاس
reflecting telescope تلسکوپ انعکاسی
reflection بازتابی
reflection coefficient ضریب بازتاب
reflection in a line تقارن نسبت به خط
reflection in a plane تقارن نسبت به صفحه
reflection in the origin تقارن نسبت به مبدا
reflection law قانون بازتاب
reflection principle اصل بازتابی
reflection property خاصیت انعکاس (انعکاسی)
reflective انعکاسی
reflectivity بازتابندگی
reflector آینه، بازتابنده
reflex انعکاس، بازتاب، مقعر
reflex angle زاویه مقعر
reflex quadrilateral چهارضلعی پروانه ای
reflexion بازتاب، انعکاس
reflexive بازتابی، انعکاسی، منعکس، بازگشت پذیر، انعکاس پذیر
reflexive Banach space فضای باناخ بازتابی، فضای باناخ منظم
regular Banach space فضای باناخ بازتابی، فضای باناخ منظم
reflexive inverse معکوس انعکاسی
reflexive law قانون بازتابی
reflexive locally convex space فضای موضعا محدب بازتابی
reflexive property خاصیت انعکاسی
reflexive property of equivalence relation خاصیت انعکاسی رابطه هم ارزی
reflexive relation رابطه انعکاسی، رابطه بازتابی، رابطه انعکاس پذیر، نسبت بازتابی
reflexivity انعکاسی
reflexivity property نسبت بازتابی، رابطه انعکاسی
reform اصلاح، بهبود، نوسازی
refract تجزیه کردن، شکستن
refraction انکسار، شکست، تجزیه، شکستگی
refrigeration سرمایش، تبرید، سردسازی، انجماد
regard در نظر گرفتن، مورد توجه قرار دادن، با توجه به این که
region ناحیه
region of acceptance ناحیه قبول
region of integration ناحیه انتگرال گیری
region of rejection ناحیه رد
region selection منطقه گزینی، انتخاب منطقه
regionalism توسعه و عمران منطقه ای
regions of complex plane نواحی صفحه مختلط
register ثبات، حافظه، ثبت نام کردن
register transfer statement عبارت انتقال ثبات
registeration ثبت
registeration fee حق ثبت سفارش
reglee خط کشی
regression برگشت
regression analysis تحلیل برگشت ها
regression coefficient ضریب برگشت
regression coefficients ضرایب رگرسیون
regression curve خم برگشت
regression equation رابطه رگرسیون، معادله رگرسیون
regression estimate برآورد رگرسیونی
regression estimator برآورد کننده رگرسیونی
regression line خط برگشت
regression model مدل برگشت
regression of several variables رگرسیون چند متغیر بر حسب چند متغیر
regression surface سطح رگرسیون
regression to the mean بازگشت به میانگین
regressive پسرو
regret تأسف
regret criterion معیار تأسف
regret function تابع تاسف
regrouping دسته بندی مجدد
regualr tetrahedron چهاروجهی منتظم
regula دستور، قاعده
regula duorum falsorum جایگاه غلط، قاعده خطأین
regula falsi نابجا، جایگاه نا درست، قاعده خطا و تصحیح
regulaing حرارت دادن مجدد
regular منتظم، موزون
regular banach space فضای باناخ بازتابی، فضای باناخ منظم
regular decagon ده ضلعی منتظم
regular dilatation انبساط منظم
regular element عنصر عادی، عنصر وارون پذیر، جزء عادی، عنصر با قاعده
regular element of Lie algebra عنصر عادی جبر لی
regular embedding نشاندن منظم
regular expression عبارت منظم
regular figure شکل منتظم
regular function تابع منظم
regular graph گراف منتظم
regular heptagon هفت ضلعی منتظم
regular hexagon شش ضلعی منتظم
regular hexagonal group گروه شش ضلعی منتظم
regular icosahedron بیست وجهی منتظم
regular ideal ایدآل منظم
regular language زبان منظم
regular linear mapping نگاشت خطی منظم
regular linear transformation تبدیل خطی موزون
regular matrix ماتریس منظم، ماترسی انعکاس پذیر، ماتریس عادی، ماتریس ناتکین، ماتریس وارون پذیر،‌ ماتریس غیر منفرد
regular part قسمت موزون
regular pencentage درصد معمولی
regular pentagon پنج ضلعی منتظم
regular permutation جایگشت منظم، منظم، جانشینی تبدیل با قاعده
regular point of a surface نقطه غیر منفرد سطح، نقطه عادی سطح
regular point of an analytic set نقطه ساده مجموعه تحلیلی، نقطه معمولی مجموعه تحلیلی،‌نقطه عادی مجموعه تحلیلی
regular polygon کثیرالاضلاع منتظم، چندضلعی منتظم، چندضلعی منظم
regular polyhedral group گروه چندوجهی منتظم
regular polyhedron چندوجهی منتظم
regular presentation نمایش با قاعده
regular region ناحیه منظم
regular representation نمایش با قاعده، نمایش عادی
regular septagon هفت ضلعی منتظم
regular sequence دنباله منظم
regular set مجموعه منظم
regular sets substitution جایگزینی مجموعه های منظم
regular singular منظم منفرد
regular singular point نقطه تکین عادی
regular singularity انفراد عادی
regular solid چندوجهی منتظم
regular solids اجسام منتظم
regular space فضای منظم
regular tetrahedron چهاروجهی منتظم
regular transformation تبدیل منظم
regular value مقدار عادی
regularity منظم بودن، نظم،‌ گنارش،‌ ترتیب،‌ دستور
regularization منظم سازی، تنظیم
regularize تنظیم کردن، مرتب کردن
regularly به طور مرتب، به ترتیب، به طور منظم
regulate تنظیم کردن
regulated plane صفحه تنظیم شده
regulation دستور، قاعده، تنظیم، تعدیل
regulator ناظم، تنظیم کننده
reheating حرارت دادن مجدد
reimman stieltjes integral انتگرال ریمان-استیل یس
reject قبول نکردن، رد،‌حذف، نپذیرفتن، رد کردن، رد، طرد کردن، راندن، صرف نظر کردن
reject gate درب مردودی ها، دریچه خروج
rejectable quality level سطح کیفیت قابل رد کردن
rejecting state حالت غیر قابل قبول
rejection رانش،‌ رد، صرف نظر، حذف، رد کردن، دفع، عدم پذیرش، طرد،‌رد، پس زدن، پس دادن، دور افکندن، عدم قبول، وازنی، دور انداختن
rejection number عدد ردی
rejection of hypothesis رد فرض
rejection rate نرخ رد شدن
rejection region ناحیه رد
relabel برچسب مجدد
relabeling برچسب گذاری مجدد
relate منسوب، مربوط بودن، مربوط کردن، نسبت داشتن، نسبت دادن
related مرتبط
related angle زاویه مربوط
related angle of an angle زاویه وابسته به یک زاویه
related rate نسبت وابسته، میزان مربوطه نرخ منسوب
related rates میزان های وابسته، میزان های مربوط
related variables متغیر های وابسته
relation ارتباط، نسبت، بستگی، رابطه، ممتنع
relation companion هم رابطه
relation group گروه رابطه
relation of equivalence of events رابطه هم ارزی حوادث
relations between moments and characteristic function رابطه گشتاور ها با تابع مشخصه
relations of events روابط بین حوادث، روابط حوادث
relationship نسبت،‌ رابطه، بستگی، ارتباط
relationship to در ارتباط با
relationship to cycling رابطه دوری
relationship to extreme points مرتبط به نقاط رأسی
relationships روابط
relationships of matrix زائد ماتریس
relationships of vector زائد بردار
relationships primal vs dual problems زائد مسائل اولیه و دوگان
relative نسبی، وابسته، بسته، محلی، رابطه، مربوط
relative closed set مجموعه بسته نسبی
relative complement متمم نسبی
relative complement of two sets متمم نسبی دو مجموعه
relative consistency سازگاری نسبی
relative cumulative frequency فراوانی تجمعی نسبی
relative curvature خمیدگی نسبی
relative density چگالی نسبی، گرانی ویژه
relative deviation انحراف نسبی
relative discriminant مبین نسبی
relative dispersion پراکندگی نسبی
relative distance فاصله نسبی
relative efficiency بازده نسبی، کارایی نسبی
relative enlargement بزرگ نمایی نسبی
relative error خطای نسبی
relative error of an approximation خطای نسبی یک تقریب
relative extremum اکسترمم نسبی، فرینه نسبی
relative extremum of a function اکسترمم نسبی تابع
relative frequency فراوانی نسبی، تواتر نسبی
relative frequency histogram هیستوگرام تواتر نسبی
relative frequency of event فراوانی نسبی حادثه
relative information اطلاع نسبی
relative maximum ماکسیمم نسبی
relative metric induced by متر نسبی القا شده به وسیله …، متریک نسبی القاء شده به وسیله …
relative metrix induced by متر نسبی القا شده به وسیله …، متریک نسبی القاء شده به وسیله …
relative minimum می نیمم نسبی، کمینه نسبی، می نیمم محلی، حداقل نسبی، حداقل موضعی
relative neighborhood همسایگی نسبی
relative number عدد جبری
relative open set مجموعه باز نسبی
relative position وضع نسبی، موقعیت نسبی،‌ وضعیت نسبی
relative precision ارزش نسبی
relative predicate محمول اضافی
relative price قیمت نسبی
relative product حاصلضرب نسبی
relative reduction کاهش نسبی
relative skewness چاولگی نسبی
relative standard deviation انحراف معیار نسبی، انحراف استاندارد نسبی
relative to نسبت به
relative topology توپولوژی نسبی
relative uniformity یکنواختی نسبی
relative variance واریانس نسبی
relative velocity سرعت نسبی
relatively به طور نسبی، تا حدی
relatively compact set مجموعه نسبی، فشرده
relatively open به طور نسبی باز، باز نسبی
relatively open set مجموعه نسبتا باز
relatively prime نسبت به هم اول
relatively prime numbers اعداد نسبت به هم اول، اعداد متباین
relativistic نسبیتی
relativistic effect اثر نسبیت
relativistic mass equation معادله جرم
relativity نسبیت
relativization نسبی سازی
relativization of a topology نسبی سازی توپولوژی
relavant مربوط
reliability قابلیت اطمینان، قابلیت اعتماد، اعتبار، ثبات، اعتماد، قابلیت دوام، اطمینان، اعتمادپذیری، پایابی، قابلیت اعتماد
reliability coefficient ضریب ثبات
reliable معتبر، موثق،‌مطمئن، قابل اعتماد
relief آزادی، تیز کردن ابزار، کاستن فشار، خلاص کردن، رهایی،‌خلاصی
relleased ارائه شدن
relocate جا به جا کردن
reluctance تخالف، مقاومت مغناطیسی
remain باقی ماندن، سایر
remain at rest حال سکون باقی می ماند
remainder باقی مانده، مانده
remainder formula فرمول باقیمانده
remainder function تابع باقیمانده
remainder in taylor’s formula باقیمانده در دستور تیلور
remainder in taylor’s theorem باقیمانده در قضیه تیلور
remainder least absolute کوچکترین باقیمانده مطلق
remainder of a series باقیمانده یک سری
remainder of an infinite series باقیمانده یک سری نامحدود
remainder principal باقیمانده اصلی، مانده
remainder term جمله باقیمانده، جلمه متمم
remainder theorem قضیه باقیمانده
remaining duration مدت باقیمانده
remains unchanged تغییر نمی کند
remark تذکر،‌ نکته، ملاحظه، یادداشت، تبصره
remarks for نکاتی در مورد
remoteness دوری
removable برداشتنی
removable discontinuity ناپیوستگی قابل رفع، ناپیوستگی رفع شدنی، ناپیوستگی برداشتنی
removable plate mold قالب با صفحات متحرک
removable singular point نقطه منفرد قابل رفع، نقطه استثنایی رفع
removable singularity تکینی برداشتنی
removal حذف، رفع، انتقال، جابجائی
removal of a term of an equation حذف یک جمله از یک معادله
remove پرانتز باز کردن، حذف کردن، بسط دادن، منتقل کردن، جابجا کردن، برداشتن، رفع کردن، برداشتن، خارج کردن، بردن،‌رفع کردن، زدودن
renderring ارائه دادن
renewal تجدید، تکرار
renewal function تابع تعویض
renewal theorem قضیه تجدید
renewal theory نظریه تجدید
renormalization method روش نرمال سازی مجدد
rent بهره زمین، کرایه،‌بهره مالکانه، شکستگی، اجاره بها، شکاف، ترک، اجاره
renumber تجدید شماره گذاری
renumbering تجدید شماره گذاری
reorder interval فاصله زمانی بین دو سفارش، زمان بین دو سفارش
reorder interval system سیستم سفارش مقدار ثابت
reorder point نقطه سفارش مجدد
reorganization سازماندهی مجدد، تجدید سازمان، تجدید نظر
reorientation جهت دهی مجدد
repair تعمیر کردن، درست کردن، تعمیر، ترمیم، نوسازی، مرمت
repair center تعمیرگاه
repair cycle سیکل تعمیر، دوره تعمیر
repair shop تعمیرگاه
reparametrization بازپارامتری سازی، بازپرمایش
repartition بخش، پراکندگی، پخش توزیع
repartition function تابع توزیع
repayment بازپرداخت، پرداخت
repeat تکرار کردن
repeated مکرر،‌متوالی، چندگانه
repeated bisections تنصیف مکرر، نیمسازی پی در پی، تنصیفات متوالی، تنصیفات مکرر
repeated block of a repeating decimal جزء تکراری کسر دهدهی دوره ای
repeated bolck of a repeating decimal جزء تکراری کسر دهدهی دوره ای
repeated decimal کسر دهدهی دوره ای، عدد اعشاری متناوب، عدد دهدهی تکراری
repeated integral انتگرال مکرر
repeated limit حد مکرر
repeated measurements model مدل اندازه گیری های مکرر
repeated permutations جایگشت های تکراری
repeated root ریشه مرتبه ی، ریشه مکرر
repeated series سری مکرر
repeated sum مجموع مکرر
repeated trials آزمایش های تکراری
repeating decimal اعشاری مکرر
repeatition تکرار
repelling force نیروی دافعه
repetition تکرار
replace به جای خود قرار گرفتن، جایگزین کردن، عوض کردن، جانشین کردن، جابجا کردن
replace x by y x جایگزین y می شود
replacement جای گذاری
replacement cost accounting حسابداری ارزش جایگزینی
replacement cost method روش ارزش جایگزینی، روش قیمت جایگزینی
replacement policy مشی تعویض
replacement time مهلت تعویض، مهلت تدارک مجدد
replacing تعویض
replacing vector in the basis بردار جایگزینی در پایه
replenishment level سطح حداکثر موجودی
replica رونوشت، برگردان، کپی
replicated تکرار شده
replicated experiment آزمایش تکراری
replication تکرار
replication of an experiment تکرار آزمایش
report گزارش کار، گزارش، گزارش دادن
reported value ارزش گزارش شده
represent نشان دادن، نمایش دادن، معرف، عبارت است از
representable قابل نمایش
representable functor تابعگون نمایش پذیر
representant نماینده
representation نمایش
representation curve of a function منحنی نمایش تغییرات تابع
representation decimal نمایش اعشاری
representation of a curve نمایش خم
representation of a functional نمایش تابعک
representation of a group نمایش گروه
representation of nonbasic vector نمایش بردار غیر پایه
representation tabular نمایش جدولی
representation theorem قضیه نمایش
representation theory نظریه نمایش ها
representative عامل، نمایشگر، نماینده، نمایشی، معرف
representative function تابع نماینده
representative ring حلقه نماینده ها
representative sample نمونه نماینده
reproduce دوباره ایجاد کردن، تکثیر کردن
reproducing kernel تابع هسته
reproduction تکثیر
reproductive تکثیری، قابل تکثیر
reproductive property خاصیت تکثیری، خاصیت دوباره به وجود آورندگی
repulsion دفع
repulsive رانشی، وازنشی، دافع، پس زدن
repulsive force نیروی دافعه
reputation اعتبار، شهرت
repute حساب کردن
request سفارش جنس، تقاضا، درخواست
require پرسیدن، مطلوب است محاسبه …، منجر شدن، لازم بودن، لازم داشتن، ایجاب کردن
required مطلوب، مورد نظر، لازم
requirement مورد نیاز، شرط، ایجاب، الزام، نیازمندی، اقتضا، لزوم، احتیاج، لازم، موازین، مقررات، شرایط لازم
requirement space فضای احتیاج
requires دارد، مستلزم … است
requisite لازم،‌ لازمه
research مطالعه، پژوهش، تحقیق، تحقیقات، تحقیق کردن، جستجو کردن، جستجو، کاوش، پژوهش، تتبع کردن، تجسس
research and development پژوهش و تکامل، تحقیق و توسعه
research process جریان بررسی
reserve اضافی، ذخیره
reserve accounts حساب های ذخیره
reserve for bad debts اندوخته مطالبات مشکوک الوصول
reserve for depreciation حساب اندوخته استهلاک، ذخیره استهلاک
reserve ratio نسبت ذخیره
reservoir مخزن آب
reset تنظیم مجدد، سکون، ساکت، از ابتدا شروع کردن
residual بازمانده، باقیمانده، مانده، مانده ای، باقیمانده ای
residual charge بار باقیمانده
residual class کلاس مانده ای، طبقه مانده ای
residual concentration غلظت مانده ای
residual correction method روش تصحیح باقیمانده
residual effects اثر باقیمانده ها
residual entry ارزش دفتری مستهلک شده
residual flush فی پس مانده
residual relationship ارتباط مازاد
residual scores نمره های مازاد
residual set مجموعه مانده
residual spectrum طیف مانده ای
residual stress تنش پس مانده، بازمانده، تنش باقیمانده، تنش مانده
residual sum of squares مجموع مربعات مانده ها
residual value ارزش باقیمانده
residual variance واریانس باقیمانده ها
residue مانده، باقیمانده
residue calculus حساب باقیمانده
residue class رده مانده ها
residue class algebra جبر خارج قسمت ها، حلقه رده های مانده ای
residue class ring حلقه خارج قسمت ها،‌حلقه رده های مانده ای
residue of an analytic function باقیمانده تابع تحلیلی
residue system دستگاه مانده ها
residue system modulo m دستگاه مانده ها به پیمانه m
residue theorem قضیه مانده
resignation استعفا
resistance ایستادگی، مقاومت
resistive force نیروی مقاومت
resistivity مقاومت مخصوص، واحد مقاومت
resistor مقاومت
resolution حل، تفکیک پذیری، دقت، تجزیه، جدا سازی
resolution into factors تجزیه به عوامل
resolution of a vector تجزیه بردار
resolution theorem قضیه تجزیه
resolve حل کردن، تجزیه کردن
resolve into factor تجزیه کردن به عوامل
resolvent حلال، واگشا
resolvent equation معادله حلال
resolvent kernel هسته حلال
resolvent of a matrix معادله حلال ماتریس
resolving تجزیه
reson قرارداد
resonance تشدید
resonance frequency فرکانس تشدید
resonance theorem قضیه کرانداری یکنواخت
resonant بازآوا، تشدیدی، تشدید
resonant frequency فرکانس تشدید
resonator تشدید کننده، مشدد
resort در نظر گرفتن، متوسل شدن
resource منبع، امکان، دارایی
resource allocation تخصیص منابع، تخصیص منبع
resource improvement coefficient ضریب اصلاح منبع
resource leveling تسطیح منابع
resource rate نرخ بهره وری منبع
resource utilization rate نرخ بهره وری منبع
resources allocation اختصاص منابع، تخصیص منابع
respect نسبت، رجوع کردن، در مورد، رجوع، رابطه
respective مربوط، مربوطه، منسوب، خود
respective position وضع نسبی
respective position of two circles وضع دو وایره نسبت به هم، وضع نسبی دو دایره، وضعیت دو دایره نسبت به هم
respective relation رابطه مربوطه
respectively به ترتیب، به تناظر، در پی یکدیگر
response پاسخ، عکس العمل، جواب
response surface رویه پاسخ
response variable متغیر پاسخ
responsibility مسئولیت، تکلیف
ressemblance شباهت
rest باقیمانده، مانده، سکون تفاضل، بقیه، باقیمانده آن
restart از سرگیری، از ابتدا شروع کردن
restoring بازیابی، برگشت دهنده
restoring force نیروی بازگرداننده
restraint بازدارنده، محدودیت، مهار، فاکتور ممانعت، اجبار، قید
restrict تحدید، محدود شدن، منحصر کردن، محدود کردن، مقید کردن
restricted محدود شده
restricted functional calculus حساب محمولات مرتبه اول
restricted Lie algebra جبر لی محدود
restricted predicate calculus حساب محمولات مرتبه اول
restricted primal problem مسأله اولیه محدود شده
restricted quantifier سور مقید
restricted runner سیستم راهگاه محدود شونده
restricted to محدود به، مقید به
restriction تحدید، تحدید، انحصار، محدودیت، قید، شرط، محدود شده
restriction of a mapping تحدید نگاشت، تحدید یک تابع،‌ تخصیص یک تابع، نگاشت جزئی یک نگاشت
restriction operator عملگر تحدید
resubmitted lot انباشته برگشتی
result یافته، برایند، پی آمد، نتیجه، جواب، منتج شدن، نتیجه دادن، حل شدن
resultant برایند
resultant moment برایند آهنگ ها، گشتاور منتجه، گشتاور حاصل
resultant of forces برایند نیرو ها
resultant of several equations برایند چند معادله
resultant of two forces برآیند دو نیرو
resultant of two or more vectors برایند دو یا چند بردار
resultant of two vectors برآیند دو بردار
resultant of vectors برایند بردار ها
resulting digraph گراف جهت دار حاصل
resume خلاصه، سابقه کار، از سر گرفتن، ادامه یافتن، دوباره به دست
retail method روش خرده فروشی
retain ثابت باقی ماندن، داشتن
retained earning سود تقسیم نشده، سود انباشته
retained slag practice باقی گذاردن سرباره
retaining plug توپی نگاهدارنده
retard motion حرکت کند شونده، حرکت تأخیری، جنبش درنگی
retardation کندی، تأخیر
retarded fall سقوط تاخیری
retarded motion حرکت تأخیری، جنبش درنگی
retarding action عمل کند کننده
retarted پس افتاده
retention period دوره نگهداری
reticular density چگالی مشبّکه ای
retract درون بَر
retraction درون بَری
retrench کسر کردن
retrieve بازیابی، بازیافتن
retrograde پس رو، وارون، معکوس
retrograde sense جهت وارون، جهت معکوس
return برگشتن، برگشتی، برگشت، برگرد، حاصل، کالای برگشتی، بازگشت، بازده
return on equity بازده اصل سرمایه، بازده حقوق صاحبان سهام
return on investment بازده سرمایه، بازده روی سرمایه گذاری
return ratio نسبت بازده
revenue عواید دولتی، عایدی، دخل، درآمد، بهره وری
revenue account حساب درآمد، حساب دریافتی، حساب دخل و خرج، حساب دخل
revenue tax مالیات بر درآمد
reversal معکوس، وارونی، برگشت، واژگون سازی، واژگونی، ‌نقض
reversal cost method روش هزینه یابی معکوس
reverse بر عکس کردن، وارونه، معکوس کردن، معکوس، عوض کردن، وارون کردن، واژگون کردن، پشت و رو کردن، وارون، منعکس
reverse curve خم s شکل
reverse lexicographical فرهنگ لغتی معکوس
reverse lexicographical order ترتیب قاموسی وارونه، ترتیب ضد فرهنگ لغتی، ترتیب قاموسی معکوس
reverse order ترتیب عکس، ترتیب معکوس
reverse process فرآیند برگشت، فرآیند معکوس
reverse the arrows جهت پیکان را عوض کردن
reverse to back to ترتیب عکس به y برگشتن
reversed sequence دنباله وارون شده
reversely به عکس، بالعکس
reversibe برگشت پذیر، قابل برگشت، وارونه پذیر، وارون پذیر، وارونی پذیر
reversibility برگشت پذیری، قابلیت برگشت
reversibility principle اصل برگشت پذیری
reversible وارونه پذیر
reversible embrittlement تردی برگشت پذیر
reversible engine ماشین برگشت پذیر
reversion ارجاع، عکس، عود، انعکاس، تبدیل، تبدیل واحد، تحویل
revert برگرداندن، برگشت، برگشتن، تبدیل کردن، تحویل کردن، عکس کردن
reverting a series معکوس کردن سری
review بررسی، بازنگری، بازدید، مرور، نقد، مطالعه دوره ای
revise simplex method روش سیمپلکس تجدید نظر شده، روش سیمپلکس اصلاح شده
revised simplex جدول سیمپلکس اصلاح شده
revised simplex algorithm الگوریتم سیمپلکس اصلاح شده
revision بازبینی، رسیدگی، تجدید نظر
revivify احیاء کردن
revolution دوار، دوران، گردش
revolve گرداندن، دوران کردن
revolving fund تنخواه گردان
reward تنبیه، جایزه، تشویق، پاداش
rewriting دوباره نویسی، نوشتن، بازنویسی
rhomb لوزی
rhombic لوزی شکل
rhombohedron متوازی السطوح متساوی الاضلاع، متوازی السطوحی لوزی
rhomboid لوزی شکل، لوزی وار، متوازی الاضلاع
rhombus لوزی
rhomobidal متوازی الاضلاع شکل
rib پره، رگه، آج، دنده، شیار
riccati equation معادله ریکاتی
riccati’s differential equation معادله دیفرانسیل ریکاتی
ricci tensor تانسور ریچی
ridge راندن
riem  
Riemann Christoffel tensor تانسور ریمان-کریستوفل
riemann condition شرط ریمان
Riemann continuation theorem قضیه ادامه ریمان
riemann function of the cauchy pro تابع ریمان مسأله کوشی
riemann function of the cauchy problem تابع ریمان مسأله کوشی
riemann integrable دارای انتگرال ریمانی، انتگرال ریمان دار
riemann integral انتگرال ریمن، انتگرال ریمانی، انتگرال ریمان
riemann lebesgue lemma لم ریمان – لبگ
riemann mapping theorem قضیه نگاشت ریمان
riemann non euclidean geometry هندسه نااقلیدسی ریمان
Riemann Roch theorem قضیه ریمان-روخ
riemann space فضای ریمان
riemann sphere کره ریمان، کره مختلط
Riemann Stieltjes integral انتگرال ریمان-استیلتیس
riemann sum مجموع ریمان
Riemann surface رویه ریمان
riemann surfaces سطوح ریمان
riemann theorem قضیه ریمان
riemann theta function تابع تتای ریمان
riemann zeta function تابع زتای ریمان
riemann’s theorem قضیه ریمان
riemannian christoffel tensor تانسور ریمانی – کریستوفل
riemannian geometry هندسه ریمانی، هندسه ریمان
Riemannian manifold خمینه ریمانی
riemannian metric متریک ریمانی
riemanninan manifold خمینه ریمانی
riesz fischer theorem قضیه ریس – فیشر
riesz space فضای ریس
right راست
right adjoint linear mapping نگاشت خطی الحاقی راست
right angle زاویه قائمه، گوشه راست
right angle trapezoid ذوزنقه قائم الزاویه
right angled triangle مثلث قائم الزاویه
right annihilator پوچ ساز راست
right ascension بعد، قوس استوایی ما بین اعتدال
right body جسم صلب، جسم سخت
right circular مستدیر قائم
right circular cone مخروط مستدیر قائم، مخروط قائم دوار
right circular cylinder استوانه مستدیر قائم، استوانه قائم دوار
right congruence قانون حذف از راست،‌ همنهشتی راست
right conoid مخروط گون قائم
right continuity پیوستگی سمت راست
right continuous function تابع راست-پیوسته
right coordinate system دستگاه مختصات دست راستی
right coset هم مجموعه راست، همرده راست، طبقه راست، همدسته راست
right coset space فضای خارج قسمت راست، فضای هم مجموعه های راست
right cylinder استوانه راست
right cylindrical solid جسم استوانه ای قائم
right derivative مشتق راست، مشتق دست راست
right descendant نسل راست
right differentiable function تابع راست، مشتق پذیر
right dihedral angle زاویه دو وجهی قائمه
right distributive بخش پذیر از راست
right distributive law قانون پخشپذیری از راست
right distributivity پخش پذیری از راست
right down گرد کردن نقصانی
right downward از راست به پائین
right downward slanted line خط متمایل به سمت راست متمایل به سمت پایین
right endpoint نقطه انتها
right factor مقسوم علیه راست،‌عامل راست
right half open نیمساز راست
right half plane نیم صفحه راست، نیمه راست صفحه
right hand راست
right hand continuity پیوستگی راست، اتصال از راست
right hand derivative مشتق راست
right hand limit حد راست
right hand rule قانون دست راست
right hand shadow price قیمت سایه راست
right hand side سمت راست، طرف راست
right hand side column ستون سمت راست
right hand side vector بردار سمت راست
right hand tangent مماس راست
right hand tangent line خط مماس راست
right hand tool ابزار راستبر، قلم راستبر
right handed راست گرد
right handed cartesian frame دستگاه مختصاتی دکارتی راست گرد
right handed circular helix مارپیچ استوانه ای راستگرد
right handed coordinate مختص (ات) راست دست
right handed coordinate system دستگاه مختصات راست دست
right handed curve منحنی راست گرد
right handed helix مارپیچ راست دست
right handed trihedral کنج سه وجهی راست گرد
right helicoid سطح مارپیچی قائم
right hereditary ring حلقه موروثی راست
right ideal ایده آل راست
right identity همانی راست
right invariant tensor field میدان تانسوری راست-ناوردا
right inverse وارون راست، معکوس راست
right inverse element عنصر وارون راست
right invertible معکوسپذیر راست
right invertible linear transformation تبدیل خطی معکوسپذیر راست
right invertible matrix ماتریس معکوسپذیر راست
right k module k- مدول راست
right limit حد راست
right linear grammar دستور خطی راست
right lipschitz condition شرط لیپ شیتس دست راستی
right lower derivative مشتق پایین راست
right motion حرکت مقید، حرکت جسم صلب
right multiplication ضرب از راست
right open interval بازه نیم باز از راست
right parallelepiped متوازی السطوح قائم
right prism منشور قائم
right quotient space فضای خارج قسمت راست،‌ فضای هم مجموعه های راست
right reflection قرینه راست
right ring حلقه راست
right rule قاعده سمت راست
right section مقطع قائم، مقطع مسطح
right semihereditary ring حلقه نیم موروثی راست
right sign علامت درست، علامت خاص
right singular vector بردار منفرد راست
right space فضای صلب
right subtree زیردرخت راست
right successor تالی راست
right tangent مماس راست
right topology توپولوژی راست
right translation انتقال راست
right triangle مثلث قائمه، مثلث قاوم الزاویه
right truncted prism منشور ناقص قائم
right unit element عنصر یکه راست
right upper derivative مشتق بالای راست
righthanded راستگرد
rightmost derivation اشتقاق از راست
rigid جامد، صلب
rigid body جسم صلب
rigid motion حرکت صلب
rigid space فضای صلب
rigidity صلبیت، سحتپایی، استحکام، سختی، مقاومت، محکمی، عدم نرمش، عدم انعطاف
rigidity of a sphere سختی کره
rim حاشیه، حاشیه دار کردن، طوقه، لبه
rim area سطح دیواره، سطح جداره
rimming اکسیدزدایی
ring حلقه (ها)
ring compound دوری، سیکلیک
ring homomorphism همریختی حلقه ها، هم ریختی حلقه ای
ring isomorphism یک ریختی حلقه ای، یکریختی حلقه ها
ring jig الگوی کار حلقوی
ring mappings of a set into a ring حلقه نگاشت های یک مجموعه در یک حلقه
ring network شبکه حلقه ای
ring of endomorphisms حلقه درون ریختی ها، حلقه درسانی ها
ring of gausslan integers حلقه عدد های صحیح گاوسی
ring of integers حلقه عدد های صحیح
ring of integers mod p حلقه اعداد صحیح با کالبد p
ring of integers modulo p حلقه اعداد صحیح به سنج p
ring of linear transformations حلقه تبدیل های خطی
ring of matrices of order n حلقه ماتریس های مرتبه n
ring of polynomials حلقه چندجمله ای ها
ring of rational integers حلقه اعداد صحیح گویا
ring of real quaternions حلقه کوترنیون های حقیقی
ring theory نظریه حلقه، نظریه حلقه ها
ring with identity element حلقه یگانی، حلقه با عنصر خنثی
ring with unit element حلقه با عنصر یکه
ring with unity حلقه واحد دار
rise بالا رفتن، برخاست، نمو، افزودن، افزایش، صعود،‌ نشیب، خیز، فرورفتگی
rise per teeth برجستگی در هر دندانه، اختلاف ارتفاع
rise to run پرش به دوش
rise to run ratio نسبت پرش به دوش
riser تغذیه کننده، بالا برنده
risk احتمال خسارت، احتمال زیان، ریسک، احتمال خطر، مخاطره، خطر،‌ مورد بیمه،‌ بیم، به خطر انداختن
risk analysis تحلیل مخاطره
risk avoider ریسک ناپذیر، محافظه کار، ریسک ناطلب
risk free rate نرخ بهره بدون ریسک
risk function تابع مخاطره
risk of error مخاطره اشتباه
risk premium حق مقابله با خطر، صرف ریسک
risk ratio نسبت ریسک
risk theory نظریه مخاطره
risktaker ریسک پذیر
ritz method روش ریتس
rivalry رقابت
riveting پرچکاری
robot آدم مصنوعی، آدم مکانیکی، آدم آهنی، آدم ماشینی، ربوت، دستگاه خودکار، آدمک آهنی
robust نیرومند،‌قوی
rocket موشک
rocket launching problem مسأله تغذیه موشک، مسأله تغذیه راکت
rockwell hardness test ضریب سختی راکول، آزمایش راکول، آزمایش سختی راکول
rod میل، شاخص، مفتول، میله، میله مدرج، میل گرد
rodrigues’s formula فرمول رودریگز
role playing نقش بازی کردن، آزمایش و تمرین، ایفای نقش
roll نورد کردن، غلتک، نورد،‌غلتک کاری کردن، نورد کاری،‌نوردیدن
roll barrel استوانه غلتک
roll bearing یاتاقان غلتکی
roll conveyor نقاله قرقره ای،‌نقاله غلتکی
rolle theorem قضیه رول
rolle’s theorem قضیه رل
rolling غلتان، نورد کاری، غلتک کاری،‌ نورد،‌عملیات نورد، غلتزنی،‌ غلتکزنی
rolling body جسم غلتان
rolling mill دستگاه نورد، ماشین نورد، نورد ورق، کارخانه نورد، کارگاه نورد
rolling motion حرکت غلتشی
rolls سنگ شکن، غلتکی، جفت غلتک، ماشین کلوخه سازی
rollver jig حرکت غلتشی
roman numbers اعداد رومی، دستگاه عدد نویسی رومی
roman numerals ارقام رومی
root ریشه
root bend خمش ریشه ای
root circle دایره بن دندانه، دایره ریشه، دایره پایه
root diameter قطر هسته، قطر مغزی، قطر پایه
root field هیات ریشه ها
root mean square جذر میانگین مربعات
root of a number ریشه عدد، ریشه یک عدد
root of a polynomial ریشه چندجمله ای
root of an equation ریشه یک معادله
root of an equation test آزمون ریشه یک معادله
root of equation ریشه های معادله
root test آزمون ریشه، آزمون ریشه ای، قاعده گوشی، قاعده ریشه
root tree درخت ریشه ها
root tree diagram نمودار درختی ریشه دار
rootogram ریشه نگار
roots of unity ریشه ها یک
rosace گلبرگ، گلگونه، چند برگی، گلبرگ گونه، خوشه ای، انشعاب
rosette pattern توزیع گل رزی
roster نوبتی
roster notation نماد گذاری نوبتی
rotary دورانی، گردان، دوار، گردنده، چرخشی
rotary indexing fixture کارگیر گردان، بست گردان تقسیم شو، شاخصدار
rotary shear قیچی گردان
rotatable دورانی، چرخشی، قابل چرخش
rotation دوران
rotation angle زاویه دوران
rotation equation معادله دوران
rotation group گروه دوران ها
rotation invariance پایای دوران
rotation of a vector دوران بردار
rotation of axes دوران محور ها
rotation of fluid دوران سیال
rotation sampling نمونه گیری چرخشی
rotational چرخشی، دورانی
rotational coordinates مختصات دورانی
rotationed دوران یافته
rotor دستگاه چرخنده
rouche theorem قضیه روشه
rouche’s theorem قضیه روشه
rouge گرد صیقل
rough تقریبی، ناقص، طبیعی، ناهموار
roughest تقریبی ترین
roughing cut برش خشن، زبربری
roughing mill دستگاه پیش نورد
roughly speaking صرف نظر از جزئیات، تقریبا
roughness زیرتنی، زبر، ناصافی، ناهمواری،‌زبری
roulette چرخک
round میل گرد، گرد کردن، سرراست کردن، رُند کردن، گرد
round angle زاویه تمام صفحه
round bracket پرانتز
round error خطای ناشی از گرد شدن، خطای سرراست کردن
round file سوهان دم موشی، سوهان گرد
round nose chisel قلم نوک گرد
round number عدد گرد شده، عدد بی خرده،‌ عدد صحیح
round off گرد کردن
round off error خطای گرد کردن
round off error of an approximation خطای گرد کردن یک تقریب
round runner داهگاه با مقطع گرد
round sheet ورقه مسیر کار، برگه عملیاتی
round trip یک دور رفت و برگشت، گرد کردن اضافی
rounding گرد کردن، عمل گرد کردن، سرراست کردن
rounding down گرد کردن نقصانی
rounding error خطای گرد کردن
rounding off گرد کردن، عمل گرد کردن
rounding up گرد کردن اضافی
routing راه درآری،‌گاه درآری
routing sheet ورقه تعیین مسیر کار
row سطری، ردیف، سطر، رج
row canonical form صورت متعارف نظری، صورت متعارف سطری
row echelon form صورت پلکانی سطری
row equivalence هم ارز سطری
row equivalent هم ارزی سطری
row equivalent matrices ماتریس های هم ارز سطری
row matrix ماتریس سطری
row nullity of a matrix سطر، پوچی ماتریس
row of a matrix سطر ماتریس
row of determinant سطر دترمینان
row of matrix سطر ماتریس
row operation عمل سطری
row operations عمل های سطری
row operators relationships عملیات سطری
row player بازیکن سطری
row rank رتبه سطری،‌ مرتبه سطری
row reduced تحویل شده سطری
row reduced echelon تحویل شده سطری پلکانی
row space فضای سطری
row vector بردار سطری
row zero سطر صفر
royalty حق التالیف، حق اختراع، حق امتیاز
rtrihedron سه وجهی مقایسه
rubber کائوچو، لاستیک
rugged مقاوم، مستحکم، خشن
ruin ورشکستگی
ruin probability احتمال نابودی
rule قانون، دستور، قاعده
rule depth gage خط کش عمق سنج، عمق سنج خط کش دار
rule of addition قانون جمع
rule of calculation دستور محاسبه
rule of compound probabilities قانون احتمال های مرکب
rule of description قانون ترسیم
rule of detachment قاعده انتزاع
rule of exponents قاعده نماها
rule of false position قاعده امتحان و تصحیح
rule of inference قاعده استنتاج
rule of multiplication قانون ضرب
rule of multiplication of sings قاعده ضرب علائم
rule of sign قاعده علامت، قاعده نشان
rule of signs قاعده علامات
rule of three تبدیل به واحد
rule of two errors حساب خطاین
ruled خط کشی، خط دار
ruled surface رویه خط دار
ruled surfaces سطوح خط دار
ruler خط کش مدرج، خط کش
ruler function تابع خط کش
rules of multiplication of signs قاعده ضرب علامت ها
ruling خط دار
ruling of the cylinder یال های استوانه
rulings of the cone یال های مخروط
run رانش،‌ تغذیه، تعداد مرتبه، چرخه عملیاتی، اجرا، اجرا کردن، ریختن، راهگاه سازی،‌کارکرد ماشین، گردش، لوله، ریزشگاه، راندن، رفت، گردش، مسیر، طریق، پیمودن، طی کردن، حرکت کردن، پیموده شده، رفتن
run for تقلا کردن، کوشش کردن
run from پیموده شدن
run into وارد کردن
run out خارج کردن
run over به خود گرفتن
run through گذشتن، عبور کردن، از میان گذشتن، از … گذشتن
run time زمان اجرا
run to run control کنترل مرحله به مرحله، کنترل قدم به قدم
runge kutta method روش رونگ-کوتا
Runge theorem قضیه رونگه
runner مجرای اصلی، پای راهگاه
running fit خوراندن رونده، انطباق روان، انطباق رونده
running time زمان اجرا
rupture strength استحکام پارگی، استحکام شکست، بار کششی، مقاومت در برابر پارگی
Russell definition of finiteness تعریف راسل از تناهی
russell definition of fiteness تعریف راسل از تناهی
Russell paradox پارادوکس راسل
russell’s paradox تناقض راسل، باطل نمای راسل

 

 

منبع: ایران ترجمه

آمار: 2,077
: اصطلاحات ریاضی و آمار, بانک مقالات ریاضی و آمار, ترجمه مقالات ریاضی و آمار, ترجمه مقاله ریاضی و آمار, ریاضی و آمار, لغات ریاضی و آمار, مقاله در مورد ریاضی و آمار
نوشتهٔ پیشین اصطلاحات و لغات حسابداری و ریاضی و آمار (۳۲) نوشتهٔ بعدی اصطلاحات و لغات حسابداری و ریاضی و آمار (۳۴)

مطالب مشابه

اصطلاحات و لغات حسابداری و ریاضی و آمار (۳۹)

فوریه 13, 2016saeid

اصطلاحات و لغات حسابداری و ریاضی و آمار (۲۵)

فوریه 5, 2016saeid

اصطلاحات و لغات حسابداری و ریاضی و آمار (۲۴)

فوریه 4, 2016saeid

اطلاعات تماس

آدرس دفتر مرکزی : خیابان 13 آبان ، روبروی پژوهشکده تعلیم و تربیت

تلفن دفتر مرکزی : 66396881-021

پشتیبانی تلفنی : 43 10 623 0936

پشتیبانی تلگرام : 6162 177 0937

نماد اعتماد الکترونیک

پرداخت آنلاین

درگاه آنلاین بانک ملت

نوشته‌های تازه

  • قیمت ترجمه انگلیسی به فارسی و دیگر زبانها
  • ترجمه متون تخصصی مدیریت مالی
  • ترجمه متون تخصصی مهندسی هوافضا

چت تلگرام