مرکز ترجمه گهر
  • ورود / ثبت نام
  • صفحه اصلی
  • ثبت سفارش
  • لیست قیمت ترجمه
  • تماس با ما
  • درباره ما
  • خدمات ما
    • ترجمه متون تخصصی
    • ترجمه تجاری و اداری
    • ترجمه متون تخصصی ویژه
    • ترجمه دانشگاهی
    • ترجمه رزومه
    • ترجمه کتاب
    • ترجمه فوری
  • راهنما
    • پذیرش نمایندگی
    • راهنمای ارسال سفارش
    • راهنمای پرداخت هزینه
  • سوالات متداول

اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی بهمراه ترجمه فارسی

آموزش زبانآوریل 11, 2016saeid

در مطلبی دیگر از سری آموزشهای مرکز ترجمه گهر ، برای شما کاربران عزیز لیستی از اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی با ترجمه فارسی تهیه کرده ایم

با کسی چپ افتادن to turn on somebody
بابا غوری cat’s eye
به خدا توکل کردن trust in God
امتحان کردن have a go
بس کن knock it off
حق با شماست You are reason
به امید دیدار so long
به سلامتی شما cheer you
طرفدار in favor of
مو لای درزش نمی رود Hard & fast
مژده  good news
مشکل پسند choosy-choosy
محض احتیاط  just in case
به ضرر کسی تمام شدن count against
حقیقت تلخ است Bitter pill to swallow
بی چشم و رو ungrateful
Idiom Persian equivalent
to what end به چه منظور
You must hand it to him. باید به کارش ایولله گفت.
You make me ill with your speech. با صحبتهایت حالم را بهم میزنی.
I dare say… به جرأت میتوانم بگویم…
Mind your eye. بپایید. ملتفت باشید.
Excuse me back. ببخشید پشتم به شماست.
upon my word به شرافتم سوگند
on my own account بهحساب خودم
He takes after his father. (قیافهاش) به پدرش رفته.
It is all the same to me. به حال من فرقی نمیکند….
It does not answer my purpose. بدرد من نمی خورد.
What is that to you? بهتو چه؟
Between you and me بین خودمان باشد.
It is not concern of mine. بهمن مربوط نیست.
Honesty is best policy. آدم خوشمعامله شریک مال مردم است.
I’m hanged if I know. / I’ll be hanged if I know. به هیچ وجه نمیدانم.
I am greatly honored. باعث افتخار من است.
Pick on someone your own size. برو با همقد خودت طرف بشو.
I take my hat off to you. /take my hat off to بابا ایوالله!
Don’t twist the lion’s tail. با دم شیر بازی نکن.
A widow’s mite. برگ سبزی است تحفهی درویش.
Let me gather my breath. بگذارید نفسم جا بیاید.
at the instance of برحسب تقاضای…
Mind your own business. سرت به کار خودت باشه. سرت تو لاک خودت باشه.
I am off color. بیحالم. بیحوصلهام.
Do good to others. به دیگران نیکی کنید.
Snap into it. بجنبید. زودباشید.
None of your sauce. بیادبی و پررویی موقوف.
The devil take him. بره به جهنم.
Clear out! برو گم شو!
For all I care. تا آنجا که به من مربوط می شود.
Go along with you/get lost! برو پی کارت!
Good show! بارک الله!
Go to the devil! برو به جهنم!
He is second to none. بالادست ندارد.
It looks to me…. بنظر من….
It is up to you. بسته به میل خودت است./هرطور میلتان است.
It was not for nothing that… بیخود نبود که…
Here’s to you. به سلامتی شما. (هنگام نوشیدن)
In a family way بی رودربایستی
Money doesn’t grow on trees. پول که علف خرس نیست.
It all depends. تا چه پیش آید.
To the best of my ability. تا جایی که در توان من است.
He is neck-deep in trouble. تا خرخره گرفتار مشکل است.
For the best of my knowledge… تا آنجا که من میدانم….
He robs his belly to cover his back. با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته.
Down this life. تف بر این زندگی.
While there is a while there is a hope. تا زندگی هست امید هست.
As far as the eye can reach. تا آنجا که چشم کار میکند.
Strike while the iron is hot. تا تنور گرم است نان را بچسبان.
Honesty is the best policy. صداقت بهترین سیاست است.
He is off the rails. توی باغ نیست.
Waste not, want not. نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهد.
There is no smoke without fire. تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.
This is only the beginning. تازه اولشه.
Spare the rod and spoil the child. تا نباشد چوب تر، فرمان نبرد گاو و خر.
Knowledge is power. توانا بود هر که دانا بود.
Divide and rule. تفرقه بنداز و حکومت کن.
What is all about? جریان چیه؟
Control your tongue. جلوی زبونت رو بگیر.
Buzz off. بزن به چاک.
Help yourself. بفرمایید میل کنید. از خودتون پذیرایی کنید.
I am in a rather hole. بدجوری گیر کردم.
My pride was wounded. به غیرتم برخورد.
Wish nobody ill. بد هیچکس را نخواهید.
Cut your coat according to your cloth. پایت را به اندازهی گلیمت دراز کن.
Money talks. پول حلال مشکلات است.
Don’t involve me. پای مرا وسط نکشید.
He is on his last leg. پایش لب گور است.
I have no choice but… چارهای جز این ندارم.
What do I care! بیخیالش!
A fat chance چه خیال باطلی
What is there in it? چه نفعی دارد؟
Why were you feeding your eyes in the wedding party? چرا در مجلس عروسی داشتی چشمچرانی میکردی؟
The mills of God grind slowly. چوب خدا صدا ندارد.
How much do I owe you? چقدر به شما بدهکارم؟
What cheek! چه پررویی!
What is to do? چه باید کرد؟
Willy nilly / willy-nilly خواه ناخواه، چه بخواهی چه نخواهی

منبع: وبسایت langlearn

آمار: 2,557
: اصطلاحات انگلیسی با ترجمه فارسی, اصطلاحات انگلیسی روزمره, اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی, اصطلاحات رایج انگلیسی با معنی فارسی, معنی اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی
نوشتهٔ پیشین ۸۵۰ کلمه پرکاربرد انگلیسی با ترجمه فارسی نوشتهٔ بعدی اصطلاحات و لغات تخصصی زیست شناسی (A)

اطلاعات تماس

آدرس دفتر مرکزی : خیابان 13 آبان ، روبروی پژوهشکده تعلیم و تربیت

تلفن دفتر مرکزی : 66396881-021

پشتیبانی تلفنی : 43 10 623 0936

پشتیبانی تلگرام : 6162 177 0937

نماد اعتماد الکترونیک

پرداخت آنلاین

درگاه آنلاین بانک ملت

نوشته‌های تازه

  • قیمت ترجمه انگلیسی به فارسی و دیگر زبانها
  • ترجمه متون تخصصی مدیریت مالی
  • ترجمه متون تخصصی مهندسی هوافضا

چت تلگرام