با توجه به نیاز بسیاری از افراد به لغات تخصصی انگلیسی و ترجمه آنها، در این مطلب دو بخش از لغات تخصصی علمی مهندسی را برای شما عزیزن تهیه و تنظیم کرده ایم.
لغات تخصصی علمی مهندسی بخش 12
سختی و مشکلات مالی | Financial hardship |
گناهکار شمردن (یا بیگناه( | (Find guilty) or innocent |
کشف کردن (قانونی( | (Finding) legal |
جریمه | Fine |
انگشت | Finger |
ناخن انگشت | Fingernail |
سال مالیاتی (١٢ ماهی که یک شرکت برای حسابهای مالی خود استفاده مینماید.( | Fiscal year
|
پنج سال اقامت مداوم (برای اینکه شهروند ایالات متحده شوید یا واجد شرایط مدیکر شوید باید بمدت پنج سال درایالات متحده زندگی کرده باشید ( | Five-year continuous residence |
واکسن آنفلانزا | Flu-shot |
پی گیری کردن | Follow-up |
کوپن غذا | Food stamps |
پا | Foot |
فرزند خواندگی قانونی درخارج | Foreign legal adoption |
امتحان کارهای خارجی (زمانی است که خارج از امریکا کارکرده باشید( | Foreign Work Test |
سرکارگر | Foreman |
جعل اسناد | Forgery |
فرم | Form |
(دایه) برای | (Foster) to |
زیر توجه دایه (این یک روش زندگی است برای زمانیکه کودکان نمیتوانند با خانواده خود زندگی کنند و قبل ازاینکه برایشان خانواده دیگری پیدا کنند که آنها را به فرزندخواندگی قبول نمایند با یک شخص بالغ دیگر مثل دایه زندگی میکنند.( | Foster care
|
خانه دایه (خانواده ای که ازیک بچه ای که خانواده ندارد) ازخانواده به دلایلی جدا شده (نگهداری می نماید( | Foster home |
کلا ه برداری | Fraud |
خط تلقنی کمک و خدمات به افرادی که قربانی کلا ه برداری و بدرفتاری میباشند | Fraud and Abuse Hotline |
آزاد | Free |
فریز) این بدان معنی است که ما آن سالهایی را که شما طی آن به دلیل از کارافتادگیتان درآمد نداشته اید یا ازدرآمد کمی برخوردار بوده اید،آن سالها را در محاسبه مزایاآتی شما منظور نخواهیم کرد.( | Freeze |
رفیق | Friend |
سن کامل بازنشستگی (سنی است که از طرف دولت معین شده و معمولا ً زمانیکه به این سن میرسید میتوانید مزایای سوسیال سکیورتی رابدون اینکه کسرشود دریافت نمایید وهم درآمد نامحدود داشته باشید( | Full Retirement Age
|
تمام وقت | Full-time |
کمک پرستاری تمام وفت | Full-time nursing care |
شاگرد تمام وقت (محصلی که هفته ای حداقل ٢0 ساعت مدرسه میرود( | Full-time student |
کاملا ً بیمه شده (بایدحداقل ۶ یا حداکثز۴0 کردیت داشته باشید تا شما کاملا ً بیمه شده بحساب بیایید. کردیتهای لازمه بستگی به مزایایی دارد که شما برایش تقاضا میدهید.( | Fully insured |
سرمایه گذاری شده | Funded |
سرمایه ها | Funds |
مراسم تشییع جنازه | Funeral |
کیسه صفرا | Gall bladder |
سنگ کیسه صفرا | Gallstone |
)جی ا او ) دفتر حسابداری عمومی | (GAO) General Accounting
Office |
گارنیش (این زمانی است که دادگاه تأمین مینماید یک مبلغ از مزایای سوسیال سکیوریتی شخص را برداشته وبه والد دیگر برای مخارج حمایت ازفرزندشان بدهد( | Garnish |
تولید ناخالص داخلی | (GDP) Growth Domestic Product |
دفتر حسابداری عمومی )جی ا او) | General Accounting Office (GAO) |
مدت اسم نویسی عمومی | General enrollment period |
منافع عمومی | General revenue |
مربوط به پیری | Geriatric |
هدیه | Gift |
عینک )بینایی) | (Glasses) optical |
طلا | Gold |
طلایی | Golden |
دلیل راضی کننده | Good cause |
خنثی کردن حقوق بازشنستگی دولتی | Government Pension Offset |
کمک هزینه تحصیلی | Grant |
کردیت رایگان دستمزد ارتشی | Gratuitous military wage credits |
درامد ناخالص | Gross earnings |
رهنمودها | Guidelines |
لثه دندان | Gum |
لغات تخصصی علمی مهندسی بخش 13
مو | Hair |
دست | Hand |
ناقص | Handicap |
شخص ناقص | Handicapped individual |
قادر به انجام دادن )فعل) | (Handle) verb |
اذیت | Harassment |
دیسک سخت (قسمتی در کامپیوتر( | Hard Disk |
ادعای سختی (این پرونده شخصی است که مدعی دچارمشکلات مالی میباشد( | Hardship case |
سر | Head |
برنامه هد استارت (برنامه ای برا ی ترقی کودکان از زمان تولد تا سن پنج سالگی( | Head Start Program |
عنوان | Heading |
اداره ء کل دارایی بهداشتی )اچ سی اف ا) | Health Care Financing Administration (HCFA) |
بیمه بهداشتی | Health Insurance |
قانون جوابگویی و قابلیت انتقال بیمه بهداشتی (هیپا( | Health Insurance Portability and(Accountability Act ) HIPAA |
سازمان نگهداری سلا مت )اچ ام او) | Health Maintenance Organization (HMO) |
جلسه دادرسی | Hearing |
کمک شنوایی )دستگاه کوچکی که در گوش میگذارید و کمک میکند بهتر بشنوید( | Hearing aid |
مامور دادرسی | Hearing officer |
اقدامات دادرسی | Hearing proceedings |
مراحل دادرسی | Hearing process |
قلب | Heart |
سکته قلبی | Heart attack |
زمزمه قلبی (یک نوع مرض قلبی( | Heart Murmur |
پاشنه | Heel |
وقفه | Hiatus |
فشار خون بالا | High blood pressure |
دیسک با تراکم زیاد (دیسک با حافظه زیاد( | High density disk |
مفصل ران | Hip |
هیپا قانون جوابگویی و قابلیت انتقال بیمه
)بهداشتی( |
(HIPAA) Health Insurance Portability
and Accountability Act |
(اچ ای وی )ویروس کمبودمصونیت بدن بشر | Human Immunodeficiency Virus (HIV) |
سازمان نگهداری سلامت) اچ ام او ) | Health Maintenance Organization (HMO) |
سرگرمیها | Hobbies |
ترتیب دادن جلسه داد رسی | Hold a hearing |
تعطیلی | Holiday |
کمک با هزینه برق | Home energy assistance |
آژانس بهبودی در خانه | Home Health Agency |
کمک بهبودی در خانه | Home health aid |
مراقبت های بهداشتی خانگی | Home health care |
سرکشی بهداشتی خانگی | Home health visit |
بی خانه – آواره | Homeless |
لغات تخصصی علمی مهندسی بخش 14
فک | Jaw |
جواهر | Jewelry |
آموزش کاری | Job training |
هئیت مشترک معتبر ساختن بیمارستان | Joint Commission on the
Accreditation of Hospitals |
مالکیت مشترک | Joint ownership |
سرمایه گذاری مشترک | Joint venture |
مفصلها | Joints |
قاضی | Judge |
حوزه قضایی | Jurisdiction |
خدمت ژوری | Jury duty |
امین صلح، قاضی صلحیه، دادرس دادگاه بخش | Justice of the Peace |
نگه داشتن | Keep |
نگه داشتن رکورد | Keep records |
هم پا شدن با | Keep up with |
تایپ زدن )کامپیوتر وماشین تحریر( | Keying (computer, typewriter) |
کلیه | Kidney |
پیوندزدن کلیه | Kidney transplant |
زانو | Knee |
آزمایشهای آزمایشگاه | Laboratory tests |
نداشتن، کسری | Lack (to) |
ضعیف | Lack of severity |
شبکه محلی | (LAN) Local Area Network |
زمین | Land |
صاحبخانه | Landlord |
مقیم قانونی | (LAPR) Lawfully admitted
permanent resident |
اسم فامیل )اسم بزرگ( | Last name, surname |
ورود قانونی | Lawful admission |
وضعیت قانونی غیرشهروندی | Lawful non-citizen status |
مقیم دائمی قانونی | Lawful Permanent Resident |
)لار) مقیم که قانونی وارد شده | Lawfully admitted permanent resident (LAPR) |
وکیل | Lawyer |
اخراج / تعلیق )کارگر( | Lay off worker |
سال لیپ (سالی که یک روز اضافه دارد( | Leap year |
اجاره | Lease |
پا | Leg |
تعلق قانونی | Legal dependency |
دایه قانونی | Legal guardian |
مشروع )بچه( | Legitimate (child) |
مشروع | Legitimize |
قرض دهنده | Lender |
خارجی قانونی وارد شده | Legally admitted alien |
درس | Lessen |
نامه ای که به شما می گوید ادعای شما را رد کردیم | Letter of denial |
میزان مواظبت | Level of care |
منبع: ایران ترجمه