مرکز ترجمه گهر
  • ورود / ثبت نام
  • صفحه اصلی
  • ثبت سفارش
  • لیست قیمت ترجمه
  • تماس با ما
  • درباره ما
  • خدمات ما
    • ترجمه متون تخصصی
    • ترجمه تجاری و اداری
    • ترجمه متون تخصصی ویژه
    • ترجمه دانشگاهی
    • ترجمه رزومه
    • ترجمه کتاب
    • ترجمه فوری
  • راهنما
    • پذیرش نمایندگی
    • راهنمای ارسال سفارش
    • راهنمای پرداخت هزینه
  • سوالات متداول

لغات جغرافیا و زمین شناسی بخش ۲

اصطلاحات تخصصیفوریه 14, 2018saeid

لغات جغرافیا و زمین شناسی بخش 2

اطلس- مجموعه ای از نقشه های جغرافیایی، که بصورت کتاب مجلد شده باشد Atlas
جو، اتمسفر ،پوششی از هوا که پیرامون کره زمین را فراگرفته و اساسا مرکب از مخلوطی از گازها که عمدتا اکسیژن (21درصد)، نیتروژن (78درصد)، دی اکسید کربن(03/0درصد)، آرگن (1درصد)، هلیوم و سایر گازهای نادر (01/0 درصد)در هوای خشک، و مقدارمتغیری بخار آب Atmosphere
فشار جوی، فشار وارده بر هر نقطه در اثر وزن ستون هوای بالای آن نقطه در سطح زمین (سطح دریا) این فشار برابر (14.7 Ib) درهر اینچ مربع یا 1033 گرم در هر سانتیمتر مربع است Atmospheric Pressure
انکسار جوی- انحراف شعاعهای تابنده از اجرام آسمانی در عبور آنها از طبقات جو زمین را انکسار جوی گویند Atmospheric refraction
آتول Atoll
جاذبه- یا کشش عبارتست از کشیدن دو جرم مادی یا دو جرم مغناطیسی یا دو بار برقی یکدیگر را Attraction
شهر یا بخشی از آن و یا مجموعه ای که به دلیل داشتن منابع، تجهیزات یا ابزار مبادلۀ اقتصادی از توان جاذبه برخوردار است. Attraction pole
سایش، سایش متقابل قطعه سنگ ها ظرف حمل و نقل بوسیله باد، آب، یا یخ بطوری که اندازه آنها کوچک شده، نرم و گرد شوند این اصطلاح را نباید با شست وساب مخلوط کرد Attrition
اتوبان، بزرگراه بین شهری، بزرگراه، شاهراه، شاهراه عبارتست از راه اتومبیل رویی که خطوط رفت و برگشت به وسیله پرچین و یا سکوی مخصوصی از یکدیگر جدا شده و راندن سریع وسایل نقلیه را امکانپذیر می سازد autobahn
خود مختاری استقلال گونه محدود یک واحد سیاسی یا غیر آن در اداره امور خود. Autonomy
پاییز- زمان عبور کره زمین در حد فاصل میان دو نقطه اعتدال پاییزی و انقلاب زمستانی را پاییز می گویند Autumn
بهمن- توده عظیمی از برف و یخ که از قسمتهای بلند کوهستان لغزیده و همراه خود هزارتن سنگ و مواد دیگر را حمل می کند Avalanche
باد بهمن- باد شدیدی که بر اثر ریزش بهمن تولید می شود و اغلب با ویرانی و مرگ ومیر حتی در فاصلۀ قابل ملاحظه ای از محل ریزش بهمن همراه است Avalanche wind
میانگین average
جمعیت متوسط average population
محور خط مستقیم حقیقی و یا موهومی که جسمی بدور آن بچرخد . Axis
محور زمین ،خطی فرضی که قطب شمال و جنوب را از طریق مرکز زمین بهم وصل می کند و در روی آن زمین در هر 24 ساعت یکبار به دور خود حرکت می کند Axis of Earth
آزیموت زاویه قائمی که هر امتداد نسبت به جهت شمال بوجود می آورد. Azimuth
بدبوم(بدلند) سزمین نسبتا” کم باران و سرسختی که دارای آبکندهای عمیق بوده و میزان رطوبت و بارندگی آن تکافوی رشد گیاهان را ننموده و از نظر کشاورزی و ایجاد چراگاه بی ارزش باشد. Badlands
موازنه مهاجرت balance of migration
بار واحد اندازه گیری فشار جو Bar
جو یکی از کهن ترین غلات که توسط انسان کاشته شده اشت. Barely
برخان تپه شنی هلالی شکلی که شاخک های آن در امتداد جهت وزش باد قرار گرته باشد. چگونگی پیداش این گونه تپه ها، وجود شنهای روان و تأثیر وزش باد بر پهلوها و سر تپه شنی است. Barkhan
سد رودخانه ای، ساختمان بزرگی که از یک سمت رودخانه، به سمت دیگر نصب می شود به منظور ذخیره آب، معمولا جهت آبیاری. اگر نیروی ئیدروالکتریک نیز تولید شود ،ساختمان مربوط عموما سد نامیده می شود Barrage
لم یزرع زمین غیرقابل کشت و یا زمینی که در آن زراعت نمی شود. Barren
اراضی موات شهری- اراضی مشمول قانون زمین شهری که در محدودۀ قانونی و یا حریم استحفاظی شهرها و شهرکها واقع شده و فاقد هر گونه سابقه عمران و احیاء باشد. Barren lands
سد ساحلی، سد جزیره ای:میله ماسه ای (Bar) که حتی به هنگام کشند بلند پوشیده نشده و بوسیله مردابی از ساحل جدا شده باشد. Barrier Beach
سطح مبنا ،سطح اساس، پایینترین سطحی که رودی می تواند بستر خود را فرسایش دهد مدت زمانی که بستر جهت رسیدن به سطح مبنا لازم دارد بستگی به میزان فرسایش دارد بطور کلی این مدت زمان برای رودی بزرگ کمترخواهد بود تا برای رودی کوچک و در روی سنگهای سست و کم مقاومت کمتر خواهد تا در روی سنگهای سخت و مقاوم Base-level
حوضه،آبگیر،1) ناحیه ای که در آن طبقات در تمام جهات بطرف یک نقطه مرکزی شیب دارند 2) ناحیه ای که بوسیله یک رودخانه و شعبات آن مشروب شده است Basin
باتولیت- تودۀ گنبدی شکلی از تخته سنگهای دج مانند که بیشتر از نوع سنگ خارا هستند Batholith
ژرفا سنجی- آسیاببی برای تعیین عمق دریاها و اقیانوسها که به کمک سرعت صورت در آب کار می کند Bathymetry
ساحل – زمین فاقد بریدگی و سراسر پست و پوشیده از ماسه beach
بستره- سطحی که لایه سنگهای رسوبی را از لایه دیگر جدا سازد Bedding plane
سنگ بستر ،صخره سخت زیرین خاک، پوشش زیر خاک ،و دیگر مواد سنگی سست و لقی که بیشتر سطح خشکیهای زمین با آن پوشیده شده است. Bedrock
چغندر گیاهی یکساله یا دو ساله دائمی از تیره اسفناجیان که در ریشه های آن مواد غذایی بسیاری اندوخته است. Beetroot
بربرها در یونان باستان به مردمان خارج از تمدن یونان سپس به اقوام حمله ور به امپراطوری روم و در حال حاضر به مردمان ساکن شمال آفریقا که به زبان بربری گفتگو می کنند، اطلاق می گردد. Berbers
تنوع زیستی biodiversity
زیست بیوسفر، کره حیاتی:گاهی به آن قسمت از زمین که با اشکال مختلف حیات اشغال شده است اطلاق می شود  کره ، Biosphere
منطقه فعال زیستی biostasie
پرندگان-  رده بزرگی از جانوران خون گرم، تخم گذار مهره دار پوشیده از پر که دستهایشان به بال تحویل یافته و استخوان دمشان کوتاه و کنده مانند شده است Birds
تولد birth
تنظیم موالید birth control
زادبوم- محل تولد یا جائی که شخص در آن زاده شده Birth place
میزان ولادت birth rate
دیگ جن سوراخی که در سقف صخره های سنگی غار مانند ساحل دریا طبیعتا” بوسیله آب بوجود آمده و هنگام مد آب از آن با فشار به بیرون می جهد. Blow-hole / Blowhole
بریدگی- پرتگاه و یا صخره ای که دارای جبهه ای قائم باشد Bluff
خلاش ،زمین اسفنجی، مرطوب و نرمی که عمدتاً مرکب از خزه تخریب شده یا در حال تخریب و سایر مواد نباتی می باشد آن غالباً در دریاچه ها یا مخازن راکد کم عمق تشکیل می شود و بیشتر بوسیله خزه اسفاگنام ایجاد می شود پدیده اخیر از سواحل انتشار می یابد که شناور در سطح است و نهشتی از مواد نباتی در روی کف می دهد Bog
بغاز واژه صربستانی، به معنای منطقه ای آهکی که به مرور بوسیله تخلیه و جبجایی آبهای سطحی شسته و بصورت باریکه ای از آب، دو دریا را بهم متصل کرده باشد. مانند بغازهای بسفرو داردانل Bogaz
نقطه جوش یا نقطه غلیان هر مایع دمای معینی است که در آن دما، مایع در فشار 76 سانتیمتر جیوه به جوش می آید . Boiling point
تابشسنج- دستگاه برقی حساسی برای اندازه گیری تشعشعات حرارتی بکار رود. از این وسیله برای آشکار ساختن دمای سطح ستارگان و بررسی ناحیه زیر قرمز طیف استفاده می شود Bolometer
مرز خط یا نواری که در حد فاصل میان دو کشور یا دو سرزمین مختلف واقع شده باشد . Border
اشترک موجی از آب که در مد به صورت دیواری از آب در دهانه رودخانه های باریکی که به دریا می ریزند، دیده می شود. Bore
مرز، محدوده- خط جداکننده واحد سیاسی از واحد دیگر boundary
موج شکن دیوار یا سدی از بتون مسلح که برای جلوگیری از نیروی امواج آب در دریا ساخته شده و منطقه آرامی را در پناه خود بوجود آورده باشد . Breakwater
نسیم عبارت از هوایی که خیلی آرام جریان یابد و شدت جریان هوا به اندازه ای است که تولید باد نمی کند . Breeze
پل طاقی که با مصالح ساختمانی بر روی رودخانه یا دره می سازند که از روی آن عبور کنند. Bridge
پهناب- سطح پهناوری از آب یک رودخانه واقع در دهانۀ آن(منظور از دهانه محلی است که رودخانه به دریا می پیوندد) Broad
جوی رود کوچک، مجرایی که آب را جهت مشروب کردن زمین از آن عبور دهند. Brook
بودجه- برنامۀ مالی دولت برای یک سال مالی که شامل پیش بینی درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و برآورد هزینه ها برای دستیابی به اهداف دولت می باشد Budget
بوران باد شدیدی که معمولا در تمام فصل های سال در آسیای مرکزی می وزد. وزش این باد در زمستان زندگی را صاقت فرسا ساخته و به توفان برف سرد مبدل می گردد. Buran
نقب راه باریک زیرزمینی Burrow
بات، تل، تپه Butte
اتوبان کمربندی، بزرگراه بین شهری کمربندی،اگر آزادراه شهرهای سرراه خود را دور بزند آزادراه کمربندی نمایده شده و دارای تمام مشخصات آزاد راه است. by pass freeway
تقویم گاهنامه Calendar
یخزائی تشکیل یک کوه یخ شناور از راه خرد شدن توده یخی که از زبانه یک یخچال واقع در دریا یا یک دیواره یخی جدا شده باشد . Calving
آبراهه الف-مجرایی که بطور مصنوعی برای حمل ونقل آبی کنده شده. ب – رشته های باریک آب یا جویباری که دو دریای مجاور را بهم بپیوندد. پ-مجرایی که بمنظور آبیاری مناطق کشاورزی ایجاد شده. Canal / waterway
کنف گیاهی از تیره پنیرکیان که مانند کتان از الیاف آن جهت تهیه طناب و گونی و پارچه های ضخیم استفاده میکنند . Cannabis
بخش،حوزه،یکی از واحدهای تقسیمات کشوری در برخی از کشورهای اروپایی،بخش در تقسیمات سیاسی -اداری ایران،محدوده جغرافیایی معینی که از به هم پیوستن چند دهستان تشکیل می شود که در آن عوامل طبیعی و اوضاع اجتماعی -اقتصادی فرهنگی واحد همگنی بوجود می آورند. canton
کانیون دره ژرفی که دیواره های آن دارای شیب تند بوده و معمولا رودخانه ای در کف آن جریان داشته باشد . Canyon
پوشنگ چینه مقاومی از جنس سنگ که لبه یا پای آبشارهای بزرگ را تشکیل می دهد و یا توده سنگهایی که روی یک معدن را پوشانیده باشد و یا بصورت لایه غیرقابل نفوذی روی یک چینه آبزا را بپوشاند، اطلاق می شود. Cap rock
ظرفیت گنجایش یک ظرف یا مخزن از نظر حجم مایع یا گازی که در آن جای می گیرد . Capacity
دماغه Cape
پایتخت capital
سرمایه داری- نظام اقتصادی که در آن مالکیت خصوصی وسایل تولید در دست طبقه ای متمرکز شده است که فقط بخش کمی از افراد جامعه را تشکیل می دهند و در برابر این طبقه، طبقه انبوه و فقیر کارگر قرار دارد که تنها منبع درآمد برای ادامه حیاتش ارزش کار اوست که مانند یک کالا در بازار عرضه و تقاضا به فروش گذاشته می شود Capitalism
کاپیتولاسیون اتباع دولت زورمند پس از ورود به قلمرو دولت ناتوان تحت حاکمیت محاکم دول متبوع خود باقی می مانند و محاکم کشور ضعیف حق محاکمه آنها را ندراند . Capitulation
جَدی دهمین صورت فلکی در منطقه البروج و دهمین برج. Capricorn
جهات اربعه ←چهار جهت اصلی Cardinal points
فرقه گروهی از مردم با یک سری آداب و رسوم سنتی و موروثی که افراد آن از لحظه تولد تا دم مرگ شدیداً خود را وابسته به آن دانسته و در رعایت آداب مربوطه مقید و محدود باشند . Caste
جبر محیطی- توجیه کنندۀ خطاها بوده به طوری که تکلیف و مسئولیت را از انسان سلب می نماید Casual determinism
آبریز- زمینی که آب باران کلیه اراضی اطراف به آن وارد گردد و آبهای جمع شده فقط به وسیلۀ یک رودخانه یا یک رشته جوی از آن خارج و به دریا، یا دریاچه وارد شود Catchment area
حوضه آبریز ،ناحیه ای که تمام آب بارانی که در آن فرو می ریزد سوای انچه که تبخیر می شود به داخل رودخانه یا نهری تخلیه می شود که سپس این رودخانه آب را به طرف دریا یا دریاچه ای هدایت می کند Catchment Basin
غارنشین ساکنان غار و انسان هایی که در پناهگاههای طبیعی زندگی می کنند. Cave dweller
زاغه- سوراخی که در کوه، تپه، و بیابان برای استراحت چارپایان آماده کنند Cave/ hut
زاغه سوراخی که در کوه، تپه و یا بیابان برای استراحت چارپایان آماده کنند. Cave/hut
غار- فضای خالی زیرزمینی که بطور طبیعی بوجود آمده و با فضاهای خارج پوسته زمین بوسیله روزنه یا دهانه ای پیوستگی داشته باشد Cavern / cave
غار فضای خالی زیرزمینی که بطور طبیعی بوجود آمده و با فضای خارج پوسته زمین بوسیله روزنه یا دهانه ای پیوستگی داشته باشد . Cavern/cave
یاخته کوچکترین واحد زنده بدن موجودات زنده که از دو قسمت مهم سیتوپلاسم و هسته تشکیل یافته است . Cell
سرداب اطاقی در زیر زمین که برای استفاده از خنکی هوا در تابستان ساخته شود. Cellar
آتوماتای سلولی یکی از سیستم های پشتیبانی برنامه ریزی شهری می باشد. تاکنون چند رساله دکتری تخصصی در گروه های علوم جغرافیایی جهان در طی سالهای اخیر در این مورد کار شده است. در ایران دکتر اکبر کیانی دانش آموخته دکتری تخصصی دانشگاه تربیت مدرس توانست آتوماتای سلولی را با سنسورهای هوشمند ترکیب نماید و ضمن ارائه قابلیتهای این سیستم برای اولین بار ایده ابرنقشه الکترونیکی دوطرفه را ثبت نماید. Cellular Automata

 

آمار: 1,844
: اصطلاحات رشته جغرافیا, اصطلاحات رشته زمین شناسی, اصطلاحات و لغات جغرافیا و زمین شناسی, لغات رشته جغرافیا, لغات رشته زمین شناسی
نوشتهٔ پیشین لغات جغرافیا و زمین شناسی بخش ۱ نوشتهٔ بعدی لغات جغرافیا و زمین شناسی بخش ۳

مطالب مشابه

لغات جغرافیا و زمین شناسی بخش ۷

فوریه 19, 2018saeid

لغات جغرافیا و زمین شناسی بخش ۶

فوریه 19, 2018saeid

لغات جغرافیا و زمین شناسی بخش ۱۳

فوریه 19, 2018saeid

اطلاعات تماس

آدرس دفتر مرکزی : خیابان 13 آبان ، روبروی پژوهشکده تعلیم و تربیت

تلفن دفتر مرکزی : 66396881-021

پشتیبانی تلفنی : 43 10 623 0936

پشتیبانی تلگرام : 6162 177 0937

نماد اعتماد الکترونیک

پرداخت آنلاین

درگاه آنلاین بانک ملت

نوشته‌های تازه

  • قیمت ترجمه انگلیسی به فارسی و دیگر زبانها
  • ترجمه متون تخصصی مدیریت مالی
  • ترجمه متون تخصصی مهندسی هوافضا

چت تلگرام