لغات جغرافیا و زمین شناسی بخش 22
خاک های قهوه ای | ACRE |
خاک های کنده شده چاله ها وگودال ها | ADOUSSE |
خاک هایی که دارای دو افق می باشند | AG |
خاک هایی که سولفات های آهن آلومینیوم داشته وخاصیت اسیدی دارند. | ALUN TYPE |
خاک هوموسی، خاکستری، خاکستر آتشفشانی | ASH HUMO SOIL |
خاک هوموسی اسیدی | ACID HUMUS SOIL |
خاکستر آتشفشانی | AS |
خاکستر باقیمانده از سوزاندن، خاکستر | ASH CINDER |
خاکی را گویند که آب را درون خود نگه نمی دارد،اینگونه خاک ها را خاک تشنه وسوزان گویند زیرا به علت عدم مواد کلوئیدی ذخایر ومواد بارور خود را از دست داده است | AFFAME |
خانواده کارتنه،تارتنک مانند ها،عنکبوتیان | ARACHNIDA |
خرد و متلاشی کردن کلوخه های زمین زراعتی با غلطک های شخم زنی | ADDOUSSER |
خشک | ARID |
خشک، اراضی بایر ولم یزرع که سنگ های آن بیشتر سنگ های آهکی می باشد | ARID |
خشکی حاد، خشکی خاک هایی که تابعی از اقلیم است | ARIDITY |
خطوط مصنوعی | ARTIFICIAL LINES |
خود ریخت، همدیس | AUTOMORPHOUS |
خیش های قدیمی بدون چرخ که دارای گاو آهن مثلثی دو پره ای است | ARIARE |
دامنه معمولی | ARCH LIMB |
دانش بهره برداری از خاک، خاک شناسی کشاورزی | AGRONOMIC |
در اصطلاح کشاورزی به فصلی اطلاق می گردد که برای کشت مناسب است | ASSAISONNER |
در جاده سازی به مجموعه عناصر و موادی گفته می شود که کمتر از 5 میلیمتر اندازه قطر آنهاست | ARGILLACEOUS MATERIALS |
در جاده سازی خاک های متنوع والوانی را گویندکه قاعده آن را خاک های رسی تشکیل می دهد | ACTIVELY EARTH ,ACTIVATED SOIL |
در چنین واکنشی هوموس ها وخاک برگ ها از همدیگر مشتق می شوند | AMPHOTERE COMPLEX |
در سیستم تریکلینیک متبلور می شود درجه سختی آن 6 تا 6/5،چگالی 2/19 | AMARANTITE |
در سیستم مونوکلینیک متبور می شود درجه سختی آن 2/5تا 3چگالی 2/19 | AMARILLITE |
در معرض آفتاب قرار دادن | APRIC |
درآشام، جاذب | ABSORBANT |
درجه تخریب شیمیایی | ALTERATION CHEMISTRY DEGREE |
درجه حرارت مطلق | ABSOLUTE TEMPERATURE |
درز و شکاف طبیعی در سنگ های شیستی را گویند | AVANTAGE |
درز و شکاف های بزرگ در سنگ های آهکی را گویند که ده ها متر طول داشته ودر اثر جریان نفوذ آب اغلب درزها عمودی هستند | AGOLINA |
در لغت به معنی نوک تیز، شخم کردن و شخم زدن | ARIOTER |
دره آنتی کلینال، دره طاقدیسی | ANTICLINAL VALLEY |
دره های صخره ای خطرناک منطق صحرائی را گویند که دارای ستیغ های پیچ وخم دار وصخره ای بوده وتپه های شنی در کناره های آن قرار دارد | AOUKER |
دریا ماهی | ANADROMOUS FISH |
دسته ای که اگر کروموزون وارد گردد منجر به رنگی شدن آن می شود | AUXOCHROME |
دگرسانی خاک های رسی | ARGILLOUS-ALTERATION |
دگرسانی کانی ها، تجزیه کانی ها | ALTERATION OF MINERALS |
دوزیستان | AMPHIBIA |
دوزیستان | AMPHIBIAN |
ذرات کلوئیدی نامرئی | AMICRON |
ذوب قلیایی | ALKALINE FUSION |
راندزین خاکستری، راندزین خاکستری خشک | ASH RENDZINA |
رس | AIDILE |
رس ، آهک | ARGILLOCALCAREOUS |
رس پرفیری | ARGILOPHYRE |
رس دوست، موجودات رس زی | ARGILICOLE |
رس سفید را گویند | AUBICO |
رس ماسه ای | ARGILLOARENACEOUS |
رس، آهک، سیلیس، به گونه ای از خاک گفته می شود که مقدار رس آن بین 25 تا 45 درصد بوده | ARGILLOSILICEOUS |
رستی، خاک های رس دار | ARGILLACEOUS |
رسوب نهشته | ASSOURUM |
رنگ اجسام و موادی که در نتیجه دخالت مواد خارجی تولید می شود و رنگ ذرات گرفته شده را به خود اختصاص می دهد | ALLOCHROMATIC |
رودخانه آبرفتی | ALLUVIAL RIVER |
روستایی، ناهنجار، خشن | AGRESTIC |
ریشه واژه سلتیکی CELTIQUE و به معنی (جریان آب) است | AR |
ریشه واژه لاتین ، زمین قابل زراعت | AGROMANORUM TERRA |
ریشه هندی، اروپایی دارد و به معنی شخم کردن | AR |
زاج سفید | ALUM |
زئولیت سدیم دار ، سیلیکات آبدار آلومینیوم و سدیم است | ANALCIME |
زئولیت سدیم دار ، سیلیکات آبدار آلومینیوم و سدیم است | ANALCITE |
زراعت آزاد ، کشاورزی اختیاری | AGRICULTURE FREE |
زراعت و شخم در اراضی برآمده و برجسته را گویند | ADOSER |
زمین آبرفتی | ALLUVIAL GROUND |
زمین آلومینیوم دار، خاک آلومینیوم دار | ALUMINOUS EARTH |
زمین بارخیز | ACKERBODEN |
زمین بارخیز وحاصلخیر | ARABLE |
زمین بارور و بارخیز | ARBOIS |
زمین بایر و خشک | AFAMADO |
زمین بایر و لم یزرع | ARENEAS |
زمین بکر ، سنگ بستر | ADAMITA EARTH |
زمین تند ، خاک سوزاننده | ACRID EARTH |
زمین خاکستری ، خاک خاکستری | ASH EARTH |
زمین سوراخ کن بوسیله جریان آبی پیوسته | AUGER WITH FLUSHING ARRANGEMENT |
زمین سوراخ کن مته | AUGER |
زمین شناسی عملی | APPLIED GEOLOGY |
زمین صاف و هموار | AIRE |
زمین قابل کشت | ARRIBLE |
زمین کشت نشده ، زمین تازه به زیر شخم رفته را گویند | ARTIGUE |
زمین متروک و بایر | ASSA |