لغات جغرافیا و زمین شناسی بخش 26
نوعی سم به نام آگروساید | AGROCIDE |
نوعی شنی که دارای مقادیر متنابهی مواد فلس دار و متورق دارد | ALLOIS |
نوعی کود شیمیائی که از نیترات های آمونیاک تشکیل می شود | AMMONITRATE |
نهشته آبرفتی | ALLUVIAL DEPOSIT |
نیترات آمونیوم به فرمول NH4NO3 نمکی است سفید ومتبلور | AMMONIUMNITRATE |
نیروی تولیدی کشاورزی | AGRICULTURAL PRODUCTIVITY |
واحدی است که در اندازه گیری خاک به کار می رود | ALUZI |
واریزه | ARRALHE |
واژه لاتینی بوده رس های چسبنده و چرب دار را گویند | ARGILLA |
همان عین به معنی چشمه است | AIN |
همانند سازی | ASSIMILATION |
هوائی وهوازی | AEROBIC |
هواشناسی کشاورزی | AGROMETEOROLOGY |
هیدروکسید های آهن دار در خاک های رسی | ARGILLACEOUS IRON FER ARGILEUX |
یکی از انواع خاک های راندزیتی | ALVAR |
یکی از انواع کفک های سیاه | ASPERGILLUS NIGER |
یکی از مواد لازم برای رشد و نمو گیاهان ماده ای که برای نباتات اهمیت حیاتی دارد | AUXIN |
چاله سنگفرشی می باشد که اغلب برای تخلیه آب تاکستانها که شیب دارند و بعلاوه برای پیشگری از فرسایش های تخریبی مورد استفاده قرار می گیرد | BARAGNON |
آب های گل آلود | BORI |
بریدگی مورب، اریب | BEVEL |
خاک های ماسه ای را گویند که در آن ترکیبات آهن ورس بشدت آبشوئی شده کنگرسیون دار و یا فاقد سنگال می باشد. | BEIGE SOIL |
رس | BOALGA |
زمین لایه لایه، خاک های لایه لایه و مطبق را گویند که در تخته بندی کف اطاق از آن استفاده می کنند | BED EARTH LAYER |
زمینی که سرشار از هوموس باشد | BLUEME GRUND |
ساخت لایه لایه | BANDED STRUCTURE |
آب بردار، آبی که در آن شرایط شوری وقلیائی ممکن است وجود داشته باشد ولی در هر حال بطور محدود یا زیادی دارای عنصر بر باشد | BORON WATER |
آب پسروی شده ، آبی که بوسیله یک حائل سد مانند نگهداری می شود | BACK WATER |
آب راکد، آب راکدی که در دشت ها و مزارع دیده می شود | BUBBLE BLOW |
آب لب شور | BRACKISH WATER |
آب های راکد، اراضی نمک دار | BOLBELA |
آبرفت های جدید وجوان ، جزیره های موجود کوچک در بستر عریض رودخانه رون را گویند | BROTTEAU |
آبشار با آستانه پهن | BROAD CRESTED FALL |
آبشار با آستانه پهن | BROAD CRESTED |
آبکند/مسیل/، پرتگاه/ مفاک/باتلاق | BAURI |
آبی که در ساحل دریا در چاله های پلاژهای دریائی در اثر عمل جزر ومد ایجاد می شود | BACHE |
آبیاری پله ای | BENCH BORDER METHOD |
آبیاری پله ای | BENCH BORDER IRRIGATION |
آجر پزی | BARREDO |
آجر خشت | BRICK |
آزمایش با گل کش، آزمایش میزان فروکش آب در حین حفاری برا تخمین آبدهی احتمالی لایه های مختلف آبدار | BAILER-TEST |
آشفتگی زیستی | BIOTURBATION |
آهک سوخته، آهکی را گویند که از نظر شیمیائی بی اثر بوده وغیر قابل استفاده در تهیه ملاط با خمیر باشد | BURNED LIME |
آهک های رسی دوره لیاس که به رنگ سیاه خاکستری بوده | BARRIAS |
اثر آتش سوزی در جنگل | BULLO |
اراضی آهکی و کارستی که به شکل قیف بوده و دارای خلل وفرج فراوان است، وآب باران به وسیله همین منافذ و سوراخ ها پس از باریدن ناپدید می شود | BETHUNE |
اراضی باتلاقی | BOULERE |
اراضی بایر و کشت نشده شامل باتلاق ها و نواحی سنگلاخی و جنگلی | BIARRAGE |
اراضی پست | BOUESSE |
اراضی تورب زاری که محیط آن نسبتاً سالم تر از نواحی زمین های مرتفع است وجهت کشت های جالیزی وصیفی کاری مورد بهره برداری قرار می گیرد | BASE EARTH |
اراضی جنگلی | BOSS EARTH |
اراضی چمنی | BOUTIERO |
اراضی حفره دار | BORNALU |
اراضی دانه ریز رسی | BOU |
اراضی رسی | BOLLE |
اراضی رسی متراکم که اغلب با سنگریزه های رس وسیلیس همراه است | BRISARD |
اراضی زردرنگ، نقطه مقابل چنین زمین ها اراضی سفید وسیاهرنگ است | BELOUSE |
اراضی سبک | BOLAISE |
اراضی سفت وسخت | BRAMO-FERRE |
اراضی سیلسی، رسی را گویند | BANKO KUTO |
اراضی شیب دار | BOURAL |
اراضی شیستی ، در صورت استفاده کشاورزی باید آهک نیز به چنین زمین هائی افزوده می شود | BALUZE |
اراضی فقیر | BRAMAFAN |
اراضی کشت نشده ای که جز گیاهان ویژه نباتات دیگری در آن رشد نمی کند | BOUIGO |
اراضی که خاک های آن سرشار از توف های رسی وآهک دار است | BANCHIS |
اراضی که سرشار از ماسه های ریز متمایل به زرد است | BEAUCE |
اراضی وخاک های بد ونامرغوب | BENAS |
ارتفاع ، بلندی | BAR |
از اقسام خاک های سنگریزه ای که بر روی سنگ های آهکی دیده می شود | BOROVINA |
از انواع خاک های آهکی | BLEKE |
از انواع خاک های سولونچاک که قشر بیرونی آن خشک وقابل انتقال است | BOUFFI SOLONCHAK |
از انواع کانی های رسی بوده که شبیه مونت موریونیت است | BEIDELLITE |
از باکتری هائی که در تبدیل نیترات به نیتریت ها دخالت دارد | BACILLUS MICOIDES |
از تقسیمات چینه نگاری ، معادل بخشی از لوتسین فوقانی دوران سوم | BIARRITZIAN |
از سیکلوسیلیکات ها .در سیستم هگزاگونال متبلور می شود | BERYL |
اسپات قهوه ای | BROWN SPAR |
اسید بوتریک ، اسید چرب، | BUTYRIC |
اشباع بازی | BASE SATURATION |