لغات جغرافیا و زمین شناسی بخش 31
روانه های خاک | BAULIERA |
رودخانه بریده بریده، رودخانه شاخه شاخه | BRAIDED RIVER |
رودخانه بریده شده | BEHEADED RIVER |
روش بورگر، متد بورگر | BURGER METHOD |
روش بوسینو | BOUSSINGAULT METHOD |
روش حوضچه ای با روش آب بندان غرقابی | BASIN METHOD PERCOLUTION BASINMETHOD |
ریخت بیولوژیکی، طرح وپیکر گیاهی را گویند | BIOLOGICAL FORM |
ریشه های کوچک درختی که در سطح خاک ظاهر می شود و قسمتی از پوست آن آکنده شده است | BILLON |
ریگ، سنگریزه | BATOU |
ریمای، برگ شروند | BERGSCHRUND |
زارع، کشاورز | BOUHIER |
زبر جد آتشین، یاقوت درخشان | BURNT TOPAZ |
زغال قیری را گویند که از جلبک های دریاچه ای بوجود آمده است | BOGHEAD |
زمین آیش، زمین کشت نشده | BOUZIGE |
زمین باتلاقی ولجن زار | BARDACO |
زمین بارخیز | BAUCA TERRA |
زمین بایر و کشت نشده | BOUIGE |
زمین بایر و لم یزرع | BARINA-EARTH |
زمین چمن زار | BAUQUIERO |
زمین چمنزار و مرطوب | BAUCAGI |
زمین رسی به رنگ خاکستری یا مایل به قرمز که اغلب در کنار ویا زیر خاک های تپه های ماسه ای قدیم قرار گرفته است و ممکن است افق متراکم وفشرده ای را تشکیل دهد | BINITE |
زمین رسی حاصلخیر که در موقع خشکسالی یا فصلهای خشک سخت می گردد | BAUCHE |
زمین رسی که از خاک های رسی ماسه سنگ دارتشکیل یافته است | BARDIAL |
زمین سفت و سخت رسی | BANN |
زمین سوخته و غیر قابل کشت | BUCLA |
زمین سیاه | BLACK EARTH |
زمین صاف وهموار | BONNO TERRO |
زمین عقیم و نازا | BARRENLAND |
زمین غیر نمکی شامل: ماسه، رس | BENDE |
زمین کشت نشده | BODICA |
زمین های خشک و سوزان | BURNING |
زمین های خشک و سوزان | BLAZING |
زمین های رس، سیلیسی تحول یافته | BOUHEL |
زمین های رسی کم ژرف غرقابی آبی رنگ | BRI |
زمین های فقیر و بدی را گویند که بر روی ماسه های درشت رس دار وآهنی سیدرولیت دار قرار دارد | BRENNE |
زمین های کلوخه دار که به وسیله خیش زیرو روشده است | BLOSTE |
زمین های ماسه ای | BISGA |
زمین های مردابی | BRASC |
زمین های مرطوب ونمور | BOLLION |
زمین های مرطوب، برکه ها و مرداب ها، گل لای و ضخیم | BORBE |
زمین های نمک دار زمین های مرده و لم یزرع، اراضی عقیم | BOYDE |
زمین های نیمه عمیق که لسی یا رسی هستند | BOI |
زمینی که پوشیده از گل های طاووسی و درختچه و بوته می باشد | BARTO |
زون بینوف، منطقه بینوف | BENIOFF ZONE |
زهکش چهارگوش | BOX DRAIN |
زیست بخشی | BIOCHORE |
زیست خاک شناسی | BIOPEDOLOGY |
ژرفاسنج، باتومتر | BATHOMETER |
ژیزمان، رگه | BED DEPOSIT |
ساحل، شن دار | BEACH |
ساخت انگوری، ساخت خوشه ای | BOTRYOID AL STRUCTURE |
ساخت برشی، ساختار برشی، ساخت برشی شکل | BRECCIATED STRUCTURE |
ساخت تخته سنگی، ساخت کلوخه ای | BLOCK STRUCTURE |
ساختمان لانه زنبوری، ساختمان کندوئی نوعی ساختمانی که خاک های سازنده آن به اشکال منشوری، چند وجهی حفره ای بوده و به قسمت های متعدد تقسیم شده است | BEE NEST STRUCTURE |
ساروج و ملاط سیمان | BOULHACA |
سرزمین گرانیتی | BARENO |
سرزمینی که تمام قسمت های آن به صورت چمن بوده وطی سالیان متوالی به عنوان مرتع و چراگاه از آن بهره برداری می شود | BAN |
سری سنگ های دگرگونی بارو، سری بارووین | BARROW SERIES METAMORPHIC |
سطح بالائی تخته سنگی را گویند که دارای خطوط سفید مغزی شکل می باشد | BRAIN |
سطح بینوف | BENIOFF PLANE |
سطح شیب دار، سراشیبی تند، جبهه | BROW |
سطح لایه بندی، صفحه لایه بندی | BEDDING PLANE |
سطح مبنای فرسایش، پست ترین سطح هر منطقه که عوارضی مانند رودخانه وجویبار در آن جاری باشد | BASE LEVEL OF EROSION |
سقوط ناگهانی توده های رسی آبدار | BOUSA |
سکو وپله ای در اراضی شیب دار وجود دارد | BANCEU |
سنگ، سنگ صاف و سطحی که برای پوشش سقف بامها به کار می رود | BADIER |
سنگ آبی رنگ | BLUESTONE |
سنگ آتش زنه | BOUG |
سنگ آهک متبلور کنگرسیون دار | BALL STONE |
سنگ بستر، سنگ زیرین | BED ROCK |
سنگ بستر، سنگ مادر، سنگ زیرین | BED ROCK |
سنگ بیتومین دار، سنگ قیری، سنگ های آغشته به ترکیبات نفتی | BITUMINOUS ROCK |
سنگ ساختمان، سنگ بنا | BUILDING STONE |
سنگ شکسته و خرد شده | BROKEN STONE |
سنگ معدنی آهنی مرداب ها، سنگ معدن آهن باتلاقی | BOG IRON ORE |
سنگ وسنگریزه های متروکه و غیرقابل استفاده معدن را گویند | BOULDERS RUN TO WASTE |
سنگ های آتشفشانی بسیار سیاهرنگ، غنی از اکسید کلسیم واسیدفسفریک بوده و مقدار آن در اینگونه سنگ ها از تراکیت نیز بیشتر است | BASANITOID |
سنگ های بازالتی، سنگ بازالت | BASALTIC ROCKS |
سنگ های خمیده مانند سنگ های آتش زنه را گویند که از گل سفید ناشی می شود | BRANCH STONE |
سنگ های صفحه ای ومسطح | BLESTO |
سنگ های قلیائی، سنگ های بازیک سنگ هایی که مقدار درصد کانی های تیره در آن زیاد است. | BASIC ROCKS |
سنگ های قلیائی، سنگ هایی که محتوی 45 تا 55 درصد مواد سیلیسی می باشند | BASIC ROCK |
سنگ های مدور گرد سنگریزه های پراکنده در مزرعه | BRAMES |
سنگ های نوک تیز | BARRI |
سنگ هماتیت، در سیستم هگزاگونال متبلور می شود | BLOOD STONE |
سنگال های آهکی ناخالص که بصورت گرهکهای منفرد در خاک لسی ورسی دیده می شود | BRAIN OF CAT |
سنگریزه و شن های ساحلی | BIJE |
سنگریزه ها و واریزه های آهکی متلاشی شده که حاصلخیزی کمتری دارند | BLANCHOT |
سنگریزه هائی که به وسیله اکسید آهن سیمانی شده ودر بخش های زیرین خاک به صورت برآمدگی های سخت و شاخ مانند دیده می شود | BETAIN |
سوزاندن | BURNING |