لغات تخصصی پزشکی ویژه امتحان علوم پایه پزشکی – بخش B , C
برای مشاهده بخش های دیگر اصطلاحات تخصصی پزشکی کلیک کنید
Damage زیان -خسارت
Dark- pigmented پیگمانتاسیون سیاهرنگ با ماده سیاه رنگ شده
Deadly مهلک- کشنده
Deal سرو کار داشتن
Debilitated ناتوان کردن
Debility ضعیف وناتوانی
Debris خرده- باقی مانده
Decade دهه دوره دهساله
Decay فاسد شدن- پوسیدگی
Decide تصمیم گرفتن
Declare اعلام کردن- اظهار کردن
Decline تنزل کردن
Decompose تجزیه کردن- فاسد شدن
Decorate پیراستن- تزئین کردن
Decrease کاهش نقصان یافتن
Decrepit سالخورده- ضعیف وناتوان
Deduce استتاج کردن -استنباط کردن
Deem پنداشتن- فرض کردن
Deer اهو
Defect نقص
Defence دفاع کردن
Deficiency کمبود
Definition تعریف- معنی
Definitive قطعی
Deformity تغییرشکل
Defunct مرده- متوفی- مرحوم
Degenerative فاسد کننده
Dehydration از دست دادن اب
Delay به تاخیر انداختن
Deletion حذف
Deliberate عمدی انجام دادن
Delicate ظریف- حساس
Delirium (دیوانگی) هذیان
Demand تقاضا -خواستار شدن مطالبه کردن
Demented شخصی دارای بیماری فراموشی
Dementia دیوانگی جنون
demolish خراب شدن- ویران کردن
Demonstrate اثبات کردن
Deervate بی عصب کردن
Denote معنی دادن -علامت بودن
Denture دندان مصنوعی
Dependence وابستگی
Depict کشیدن- ترسیم کردن شرح دادن- تعریف کردن
Deplete تهی کردن- خالی کردن
Deposit ته نشینی
Depress افسرده- کسل شدن
Deprive محروم کردن بی بهره کردن
Derange بر هم زده- بی ترتیب کردن
Derivative مشتق
Deion توصیف کردن
Deserve سزاوار بودن- شایسته بودن- لایق بودن
Designated نامزد کردن- معرفی کردن
Desire میل داشتن
Despite با وجود اینکه- علی رغم
Destroy نابود کردن- خراب کردن
Destruction تخریب
Detail جزئیات- شرح دادن تفصیل
Detect کشف- پیدا کردن
Deterioration بدتر شدگی- فساد زوال
Detergent پاک کننده
Determine تعیین کردن- تصمیم گرفتن
Detoxification از بین بردن خواص سمی یک ماده که از اعمال کبد است
Determent زیان- ضرر
Detrimental زیان اور- مضر درد ناک
Develop توسعه دادن- بسط دادن
Devert منحرف کردن
Devise درست کردن -اختراع کردن
Devote وقف کردن- اختصاص دادن
Diagnose تشخیص دادن
diagnosis تشخیص
Diagnostic تشخیصی
Diphoresis عرق مفرط- عرق زیاد
Diarrhea اسهال
Diathermy درمان با حرارت
Diet رژیم غذایی -جیره غذایی
Dietary مربوط به رژیم غذایی
Different متفاوت- متمایز
Definite روشن صریح
Digestive گوارشی- هضم کننده
Dilate گشاد کردن- اتساع دادن
Dilute رقیق کردن
Diminish کم شدن- تقلیل یافتن
Diminiution کاهش یا از دست دادن در اندازه ومواد
Diplomacy سیاست
Diplopia دوبینی
Disablement ناتوانی -عاجز بودن
Disadvantage اشکال- زیان
Disapproved تصویب نکردن
Disasterous مصیبت امیز
Discharge مرخص شدن- ترشح
Disciplines انضباط -ریاضت- تحت انضباط در اوردن
Discopathy بیماری دیسک
Discover کشف کردن
Discoveries کشفیات
Discreet با احتیاط- بصیر با خرد
Discriminate مشخص کردن- تبعیض قائل شدن
Discuss بحث کردن -مطرح کردن
Disequilibrium عدم موازنه
Disgraceful ننگین- رسوایی اور
Disguise تغییر قیافه دادن- پنهان کردن
Disinfectant داروی ضد غفونی
Dislocated جابه جا شده -از مفصل در امده
Dismiss مرخص کردن
Disorders اختلالات
Disorganize مختل کردن- بی نظم کردن
Disparate غیر قابل مقایسه- ناجور مختلف
Dispensaries پزشک خانه- داروخانه
Disposal در معرض گذرای دسترس
Dispose ترتیب دادن
Disregard نادیده گرفتن
Disrupt شکسته- ترکیده
Dissecting تشریح کردن- موشکافی کردن
disseminate منتشر کردن- افشاندن
Dissemination انتشار -پخش- اشاعه
Distal دور از مرکز- دور از مبدا
Distance موفقیت- کامیابی
Distended بسط دادن- باد کردن بزرگ شدن
Distillation تقطیر
Distinct واضح- مشخص
Distinction فرق امتیاز ترجیح تشخیص
Distinctive مشخص- متمایز
Distinguish تشخیص دادن
Distintegrate تجزیه شده- فاسد شده
Distress پریشانی- دلتنگی
Distribute تعمیم دادن -توزیع کردن
Disturb برهم زدن -مضطرب ساختن
Disturbance ناراحتی- مزاحمت
Division طبقه بندی
Doctrine تعلیم عقیده
Domain ملک- زمین- حفره -دایره
Dominant غالب- برجسته -عمده
Dosing مقدار دارو- دوا دادن
Dot نقطه- ذره خال
Dotage کودنی در اثر پیری
Doubtful مشکوک
Drain تخلیه درناژ
Dramatic مهیج- نمایشی
Draw عقب پریدن
Dream رویا
Drench sweat خیس عرق بودن
Dress پانسمان کردن
Dressing اتاق بانداژ زخم بندی
Drill کندن- سوراخ کردن
Drive محرک
Droneh خیساندن
Droplets ذرات کوچک معلق- قطرات کوچک
Drying or wiping خشک کردن وپاک کردن
Dual دوتایی- دوجنبه ای
Ductless بدون مجرا
Ductless gland غده درونی- مترشح داخلی
Due درست- کاملا
Due to بعلت- بسبب
Dull تیره مات- غیر واضح
Durable بادوام
Dust storm طوفان- غباری
Duty وظیفه
Dyspnea تنگی نفس
East شرق
Economic اقتصادی
Edema ادم خیز
Edge لبه- کناره
Edible خوردنی
Education تحصیلات
Effective موثر- کارائی
Efficiency کارائی- فعالیت مفید
Efficient موثر- کار امد
Effort کوشش
Ego ضمیر- خود
Elaborate استادانه درست شده- پر کار
Elbow ارنج
Electric lamp لامپ الکتریکی
Electrically بطور الکتریکی
Electrophoresis الکتروفورز
Element عامل- عنصر
Elicit استنباط کردن- استخراج کردن
Eligible قابل انتخاب- واجد شرائط
Eliminate حذف کردن- محو کردن
Elongated کشیدگی -باریک شدگی
Elusive اغفال کننده
Elucidate روشن کردن- توضیح دادن
Emaciate لاغر کردن- تحلیل رفتن
Emaciation لاغری
Embolish حرکت لخته خون
Embryo جنینی- رویان
Emergence برو-ز ظهور
Emotion احساس هیجان انگیز- اضطراب
Emotional احساسات- هیجانات روح
Emphasis تاکید
Emphasize نیرو دادن- اهمیت دادن
Emphysema امفیزم
Employ استعمال کردن
Employer کارفرما- استخدام کننده
Empower صاحب اختیار وقدرت کردن قدرت دادن
Enclose درمیان گذاشتن- قرار دادن
Encounter روبرو شدن- تصادف برخورد
Encyclopedia دایره المعارف
Endemic اندمیک- بیماری منطقه ای
Endless بی پایان
Endurance تحمل- پایداری
Endure تحمل کردن
Enentuate منجر شدن- نتیجه دادن
Energetic کاری- فعال -دارای انرژی
Enfeeble سست کردن- ضعیف کردن
Engage استخدام کردن
Enhance زیاد کردن- بر شدت چیزی افزودن
Enlarge بزرگ کردن- وسیع شدن
Enlargement بزرگی
Enough کافی بسنده
Enrolled عضویت داشته- نام نویسی کرده
Ensue از پس امده- از دنبال امدن
Ensure مطمئن شدن- مراقبت کردن در
Entensive پهناور
Enterance ورود
entirely تماما- بکلی- کلا
Entritis التهاب روده
Enumerate شمردن- محسوب داشتن
Environment محیط- اطراف
Epidemic همه جا گی-ر شبیه اپی درم
Epidermoid مربوط به روپوست- پوست بیرونی
Epilepsy صرع
Epinephrine اپی نفرین ادرنالین
Epithelium اپی تلیوم لایه پوشاننده سطحی
Equal مناسب- یکسان
Equilibrium ارامش- توازن
Equip اماده کردن- مجهز کردن
Equipment اسباب- لوازم
Equivalent معادل
Eradicate از ریشه کندن- قطع وقمع کردن
ergot مرض چاودار
Eroded سائیده شده
Erroneous نادرست- اشتباه
Error اشتباه خطا
Erysipelas باد سرخ بیماری حاد عفونی در اثر استرپتوکوک چرکزا التهاب در نسج پوستی وزیر جلدی گسترش می یابد
Erythema سرخی- قرمزی
Erythroblastosis fetalis اریتروبلاستوز جنینی انمی همولتیک نوزادان
Erythropoiesis گویچه سرخ سازی- خو ن سازی
Escape رهائی یافتن
Escherichia coli اشریشیا کولی از باکتری های میله ای شکل گرم منفی محرک یا غیر متحرک ومعمولا بیماری زا
Esistence هستی
Esophagitis التهاب مری از وففاژیت
Essential لازم- ضروری
Establish بنا نهادن- سوختن
Established infections عفونتهای بنا شده- استقرار یافته
Estimate براورد کردن- تخمین
Estrogen هورمون جنسی زنانه
Estrus مرحله تحریک جنسی زنان
Etiology علت شناسی
Euthyroid داشتن تیروئئد سالم
Evaluate ارزیابی کردن
Event واقعه- رویداد- اتفاق
Evenyually سر انجام- اتفاق
Evidence گواهی دادن به- اشکار ساختن مدرک
Evident معلوم- اشکا ر -واضح
Evolve بار کردن- گشاد کردن بیرون دادن در اوردن
Exact درست- عینا
Exaggeration اغراق- مبالغه
Examination ازمایش
Exanthem جوش
Excellent عالی- شگرف
Exception استثنا
Excretion دفع مدفوع
Excess زیادی- افزونی- اضافه
Excessive مفرط بیش از اندازه
Exchanger تبادل کننده- مبادله کننده
Excision قطع- شکافتن معمولا خارج کردن جراحی یک عضو کامل بدن
Excite برانگیختن
Excitement هیجان -تحریک -انگیزش
Exclude مستثنی کردن- بیرون نگه داشتن
Excrete دفع کردن
Exemplification نمونه اوری- مثال اوری
Exemplify با مثال فهماندن
Exemption معافیت
Exert بکار بردن نشان دادن
Exfoliate ترااشیدن- پوسته پوسته شدن
Exhaustion خمش- فرسودگی کاهش یا فقدان قدرت حیاتی
Exhaust اگزوس -خروج بخار وگاز
Exhaustion تحلیل رفتگی- خستگی
Expand باز شدن- متسع شدن
Expect انتظار داشتن
Expectancy احتمال- امید
Expenditure هزینه -مخارج
Expense مصرف کردن
Experiment ازمایش
Expert ماهر- کارشناس
Expertise استادانه قضاوت کردن- اظهار نظر فنی کردن
Explicate تفسیر کردن- توضیح دادن روشن کردن
Exponent تعریف کننده- شرح دهنده- نماینده
Expose در معرض گذاشتن
Exposure در معرض قرار گرفتن
Exposuremucosal تماس مخاطی
Extend دراز کردن
Extensive وسیع- جامع- زیاد
Extent وسعت
Extracorporeal مربوط به خارج بدن
Extract شیره- عصاره- بیرون کشیدن
Extraordinary:n,.adj. فق العاده- غیر عادی
Extremely بی نهایت -خیلی زیاد- به شدت
Eye ball کره چشم
eye sight نور چشم
Eyelid پلک چشم